لغت نامه دهخدا
جناس بر دوگونه است : تام و آن آنست که در اثناء نظم یا نثر دولفظ آورند که در انواع و شماره و هیأت و ترتیب حروف متفق باشند. از ذکر انواع بر سبیل مثال یفرح و یمرح خارج شوند، چه هر یک از فاء و میم و همچنین بواقی حروف انواع مختلفه میباشند و از ذکر شماره دو کلمه ساق و مساق خارج کردند و از ذکر هیأت دو کلمه بُوَدو بود بیرون روند چه در اولی باء مفتوح و در دومی باء مضموم است. و مراد از هیأت کلمه کیفیتی است که حاصل میشود کلمه را به اعتبار حرکات و سکنات حروف و از ذکر ترتیب یعنی پیش و پس واقع شدن حروف دو کلمه فتح و حتف خارج گردیدند. پس هیچ یک از مثال های بالا را جناس تام نتوان نامید.
سپس اگر دو لفظ متفق با جمیع قیود ذکر شده از اقسام وانواع سه گانه کلمه از نوع واحدی بودند مثلاً هر دو اسم بودند آنرا مماثل نامند چه تماثل بمعنی اتحاد درنوع باشد مانند: و یوم تقوم الساعة یقسم المجرمون ما لبثوا غیر ساعة ، ساعت اول روز جزا و ساعت دوم مقداری از روز یا شب باشد. و برخی گفته اند ساعت در هر دو مورد این آیت دارای معنی واحد است و تجنیس آنست که هر دو کلمه در لفظ متفق ولی در معنی مختلف باشند و یکی معنی حقیقی و دیگری معنی مجازی نداشته باشد بلکه هر دو دارای معنی حقیقی باشند. و گفته اند هرچند روز قیامت دراز است اما نزد حق تعالی ساعتی بیش نباشد. پس اطلاق ساعت بر روز جزا ازطریق مجاز است. و از این رو این آیت را برای تجنیس شاهد آوردن روا نیست چنانچه گوئی : بر خری سوار شدم و در راه خری را دیدم اگر منظور تو از خر دوم مرد بلیدو کندذهن باشد و اگر دو لفظ از دو نوع بودند آنرا جناس مستوفی نامند، مانند یحیی درین شعر:بیشتر بخوانید ...
فرهنگ فارسی
۱-( مصدر ) همجنس بودن . ۲- ( اسم ) همجنسی . ۳- آوردن دو یا چند کلمه که لفظا یکی ومعنی مختلف باشند و آن دارای انواعی است .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
* جناس مزدوج (مکرر ): (ادبی ) در بدیع، آوردن دو کلمۀ هم جنس یا شبیه در کنار یکدیگر، مانندِ این شعر: با رُخَت ای دلبر عیار، یار / نیست مرا نیز به گل کار، کار تا رخ گلنار تو رخشنده گشت / بر دل من ریخته گلنار، نار چشم تو خونخواره و هر جادُویی / مانده از آن چشمک خونخوار، خوار (منوچهری: ۴۶ ).
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] جناس (علوم قرآنی). استعمال دو لفظ دارای تشابه لفظی و اختلاف معنایی را جناس گویند.
یکی از اسلوب های قرآن، صنعت «جناس» است که از تشابه دو لفظ در تلفظ و مغایرت آن دو در معنا پدید می آید و به آن «تجنیس» و «مجانست» نیز می گویند.
کاربرد
«جناس» از محسنات لفظی است و در سطح کلمات یا جملات هماهنگی پدید آورده و شنونده را برای گوش دادن به کلام تشویق می کند.
اقسام جناس
۱. جناس تام؛ ۲. جناس ناقص. هر کدام از این دو انواعی دارد.
عناوین مرتبط
...
یکی از اسلوب های قرآن، صنعت «جناس» است که از تشابه دو لفظ در تلفظ و مغایرت آن دو در معنا پدید می آید و به آن «تجنیس» و «مجانست» نیز می گویند.
کاربرد
«جناس» از محسنات لفظی است و در سطح کلمات یا جملات هماهنگی پدید آورده و شنونده را برای گوش دادن به کلام تشویق می کند.
اقسام جناس
۱. جناس تام؛ ۲. جناس ناقص. هر کدام از این دو انواعی دارد.
عناوین مرتبط
...
wikifeqh: جناس_(علوم_قرآنی)
دانشنامه آزاد فارسی
جِناس
(در لغت به معنی همجنسی) در اصطلاح بدیع، آوردن واژه ها و تعبیرهایی در کلام است که به لحاظ خط یا آوا شباهتی داشته باشند: تو حاصل نکردی به کوشش بهشت/خدا در تو خوی بهشتی بهشت (سعدی). جناس از یک سو موسیقی در کلام ایجاد می کند و، از سوی دیگر، سبب تداعی معانی مختلفِ لفظی واحد می شود و، در نتیجه، به گسترش تخیل و ایجاد کشش و جلب توجه شنونده می انجامد. گوینده، به کمک جناس، اجزای کلام را به هم پیوند می دهد. حال، این جناس به صورت تشابهِ لفظی باشد، یا تشابهِ نوشتاری. فنِ ساختن جناس را تجنیس گویند.
(در لغت به معنی همجنسی) در اصطلاح بدیع، آوردن واژه ها و تعبیرهایی در کلام است که به لحاظ خط یا آوا شباهتی داشته باشند: تو حاصل نکردی به کوشش بهشت/خدا در تو خوی بهشتی بهشت (سعدی). جناس از یک سو موسیقی در کلام ایجاد می کند و، از سوی دیگر، سبب تداعی معانی مختلفِ لفظی واحد می شود و، در نتیجه، به گسترش تخیل و ایجاد کشش و جلب توجه شنونده می انجامد. گوینده، به کمک جناس، اجزای کلام را به هم پیوند می دهد. حال، این جناس به صورت تشابهِ لفظی باشد، یا تشابهِ نوشتاری. فنِ ساختن جناس را تجنیس گویند.
wikijoo: جناس
مترادف ها
جناس، تجنیس، جناس لفظی
جناس، تجنیس
جناس، ترادف، هم معنایی، مترادف نویسی
پیشنهاد کاربران
جِناس واژه ای عربی و در لغت به معنی هم جنس بودن است. در بدیع ( آرایه های لفظی و معنایی ) ، جناس آوردن دو یا چند کلمه است که در لفظ شبیه هم یا هم جنس باشند و در معنی مختلف. در متون مختلف از جناس با نام تجنیس نیز یاد کرده اند.
... [مشاهده متن کامل]
همچنین، در برخی منابع، دو کلمه متجانس را ارکان جناس نامیده اند و بیان کرده اند که چهار عنصرِ نوع، تعداد، ترتیب و شکل حروف انواع جناس را می سازند.
*** جناس به یکسان بودن دو یا چند واژه در واج های سازنده می گویند، گرچه معنی متفاوتی داشته باشند. دو واژه هم جنس گاه به جز معنی تفاوتِ دیگری ندارند و گاه علاوه بر معنی، در یک مصوت یا همخوان با هم متفاوت اند. به دو واژه هم جنس ویا هم معنی که در یک مصراع یا بیت به کار می رود، ارکان جناس گویند. ارزش جناس به موسیقی و آهنگی است که در سخن می آفریند و زیبایی جناس در گرو پیوندی است که با معنی سخن دارد. جناس هم در شعر و هم در نثر به کار می رود. جناس تام، یکسانی دو واژه در تعداد و ترتیب واج هاست؛ بر موسیقی درونی مصراع یا جمله می افزاید. به این بیت شعر از حافظ توجه کنید:
بر دوخته ام دیده چو باز از همه عالم تا دیدهٔ من بر رخ زیبای تو باز است
... [مشاهده متن کامل]
همچنین، در برخی منابع، دو کلمه متجانس را ارکان جناس نامیده اند و بیان کرده اند که چهار عنصرِ نوع، تعداد، ترتیب و شکل حروف انواع جناس را می سازند.
*** جناس به یکسان بودن دو یا چند واژه در واج های سازنده می گویند، گرچه معنی متفاوتی داشته باشند. دو واژه هم جنس گاه به جز معنی تفاوتِ دیگری ندارند و گاه علاوه بر معنی، در یک مصوت یا همخوان با هم متفاوت اند. به دو واژه هم جنس ویا هم معنی که در یک مصراع یا بیت به کار می رود، ارکان جناس گویند. ارزش جناس به موسیقی و آهنگی است که در سخن می آفریند و زیبایی جناس در گرو پیوندی است که با معنی سخن دارد. جناس هم در شعر و هم در نثر به کار می رود. جناس تام، یکسانی دو واژه در تعداد و ترتیب واج هاست؛ بر موسیقی درونی مصراع یا جمله می افزاید. به این بیت شعر از حافظ توجه کنید:
بر دوخته ام دیده چو باز از همه عالم تا دیدهٔ من بر رخ زیبای تو باز است
جناس=همژادی
آرایه ی هم جنسی یا هم ژادی.
در پهلوی " گناد " از بن گن به چم جنس و نوع ، در نسک " فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابئالقاسم پرتو.