جمال ثریا

دانشنامه عمومی

جمال الدین صبر، معروف به جمال ثریا ( به ترکی استانبولی: Cemal Süreya ) - شاعر و نویسنده [ ۱] [ ۲] ( زاده ۱۹۳۱ پولومور، تونج ایلی – درگذشته ۹ ژانویه ۱۹۹۰ استانبول ) است. ویژگی شعرهای ثریا، ادبیت بخشیدن به مفاهیم اروتیک در شعر نو ترکیه است. [ ۳]
جمال ثریا در سال ۱۹۳۱ او در شهر پولومور که در آن زمان بخشی از ارزنجان بود، از پدر و مادری با اصلیت علوی زازا به نامهای حسین و گل بیاض، متولد شد. سال های اول کودکیش را در شهر ارزنجان گذراند و پس از کشتار درسیم در سال ۱۹۳۸، همراه خانواده اش به بیله جک تبعید شد. سپس مدرسه ابتدایی را که در بی اوغلو در استانبول شروع کرده بود، از کلاس سوم در بیله جک پی گرفت و بعدها بدون اطلاع پدرش در آزمون ورودی دبیرستان حیدرپاشا جهت تحصیل رایگان و بدون پرداخت شهریه و دریافت حمایت مالی حین تحصیل شرکت کرد و پس موفقیت در آزمون و ادامه تحصیل، از دبیرستان حیدرپاشای استانبول فارغ التحصیل شد. ثریا جهت ادامه تحصیل وارد دانشکده علوم سیاسی دانشگاه آنکارا شد و تحصیلاتش را در رشته اقتصاد به اتمام رساند. پس از آن به مشاغلی چون بازرسی و دستیار بازرس در وزارت مالیه، مدیر کلی، عضو هیئت مشورتی نشریات فرهنگی وزارت فرهنگ، عضو هیئت مدیره بانک اقتصاد خاور میانه پرداخت. او همچنین بیش از ۲۵ سال عضو انجمن زبان ترکی بود و به مشاوره در چاپ و نشر و ویرایش و ترجمه در دانشنامه ها پرداخت. او از ژوئن ۱۹۶۶ تا می ۱۹۷۰ به انتشار ۴۷ شماره از نشریه پاپیروس پرداخت که از اوت ۱۹۶۰ تا آن زمان، تنها ۴ شماره از آن منتشر شده بود، همچنین بین سال های ۱۹۸۰ و ۱۹۸۱ دو شماره دیگر از آن را منتشر کرد. در همین بین او به انتشار اشعار و نوشته هایش در نشریات و رسانه هایی مانند نامه یکشنبه، هفت تپه، تشکیلات، نوشته های ترکیه، سیاست، ملت جدید، روشنایی، حاشیه، یازکو سوموت، به سوی ۲۰۰۰ پرداخت. جمال ثریا یکی از شاعران برجسته دومین جنبش ادبی نو در ترکیه و از نظریه پردازان آن به شمار می رود. او علی رغم مخالفت با شعر سنتی، یکی از شاعرانی بود که شعر سنتی را به بهترین شکل به کار برده است. او با ابداعات و قالب های خاص گویش خودش، با انباشت قوی و تصاویر زنده، نمونه موفق جریان دوم شعر نو ترکیه است. پس از مرگش جایزه شعری به نام او بنیان گذاشته شد. در سال ۱۹۹۷ مجموعه «جمال ثریا» منتشر شد.
جمال ثریا در شعری تبعید سال ۳۸ را این گونه بیان می کند: ما را در کامیونی ریختند با دو سرباز مسلح بالای سرمان سپس آن دو سرباز را در واگن سوارکردند پس از روزها مسافرت در روستایی رهایمان کردند. سگ ها به درازای تاریخ پاس می کردند.
عکس جمال ثریا
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

#شعر🌹
#جمال_ثریا
از تو تنها یک خواسته دارم
عطرش را
موهایش را
حتی اگرممکن است
خودش را هم برایم بیاور
ای باد

#شعر 🌹
#جمال_ثریا
تو عشق بودی
این را
از بوی تن ات فهمیدم
شاید هم خیلی دیر
به تو رسیدم
خیلی دیر. .
اما مگر قانون
این نبود
که هر آنچه دیر می آید
عاقبت روزی به خانه ی ما
خواهد رسید؟
#شعر 🌹
#جمال_ثریا
همین که فراموشش می کنم
و تمام می شود
آهنگی بخش می شود
آهنگ محبوب او
یا کسی می خندد
شبیه خنده او
یا کسی عطرش را می فشارد
و پخش می شود در هوا عطر او
بدین سان به یاد می رود
کل فراموش کردن هایم
#شعر🌹
#جمال_ثریا
فاصله ها هرگز
مانعی برای دوست داشتن
برای عشق نیستند
درست
اما اگر من اینجا گریه کنم
آیا در دوردست ها
گونه های تو خیس خواهند شد ؟
:
#شعر 🌹
#جمال_ثریا
تو عشق بودی
این را
از بوی تن ات فهمیدم
شاید هم خیلی دیر
به تو رسیدم
خیلی دیر. .
اما مگر قانون
این نبود
که هر آنچه دیر می آید
عاقبت روزی به خانه ی ما
...
[مشاهده متن کامل]

خواهد رسید؟
عادت کرده ایم
به نداشتن ها
و شاید به اندوه
آری
تو عشق بودی
این را
از رفتن ات فهمیدم
وگرنه
استانبول
هرگز این چنین
سرسنگین نبود

بپرس