جلفا

/jolfA/

معنی انگلیسی:
julfa

لغت نامه دهخدا

جلفا. [ ج ُ ] ( اِخ ) یکی از بخشهای تابع مرند واقع در 67هزارگزی شمال مرند. این ده محدود است از شمال برودخانه ارس مرز ایران و شوروی و از جنوب به بخش زنوزاز و از خاور بدهستان دیزمارباختری و از باختر بدهستان اواوغلی. موقع طبیعی بخش کوهستانی و هوای آن معتدل است. آب قراء بخش از رودخانه ارس و چشمه سارها و رودخانه های محلی مانند رود داران ، گرگر و شاهمار تأمین میشود، این بخش دارای یک دهستان بنام علمدارگرگر و شامل 28 آبادی است و جمعیت آنها بالغ بر 33290 تن میشود و مهمترین قراء آن جلفا و علمدار است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

جلفا. [ ج ُ ] ( اِخ ) قصبه مرکز بخش جلفا از شهرستان مرند واقع در 67هزارگزی شمال مرند در مسیر شوسه و راه آهن جلفا و تبریز. این ده در طول 45 درجه و 38 دقیقه و عرض 38 درجه و 56 دقیقه واقع و 820 گز از دریا ارتفاع دارد و 22 دقیقه با طهران اختلاف ساعت دارد. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل است. سکنه آن 802 تن. آب آن از قنات و رود ارس بوسیله موتور و محصول آن غلات ، پنبه و شغل اهالی زراعت و گله داری است. این ده دارای مرزبانی درجه 1 و پست و تلگراف و تلفن و ژاندارمری و گمرک و خط آهن است. شوسه تبریز و قفقاز از این قصبه بوسیله پلی که محل پاسگاه ایران و شوروی است و بطول تقریبی 120 گز میباشد عبور میکند. یک مهمانخانه و ده باب دکان و دبستان دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

جلفا. [ ج ُ ] ( اِخ ) قصبه بزرگی است از دهستان برزرد بخش حومه شهرستان اصفهان. این قصبه در جنوب زاینده رود و متصل بشهر است و یکی از محلات اصفهان محسوب می شود. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ). عالم آرا دراین باره آرد: چون لشکر روم برای تصرف شهرهای ایران بسوی ایروان و نخجوان حرکت کرد، شاه عباس دستور داد مردم این شهرها را کوچانند تا از گزند دشمن در امان باشند. ازاین رو مردم نخجوان و ایروان بذمار و قراجه داغ کوچ کردند و مردم جولاء [ جلفا ] اگر چه بشهر خود علاقه تمام داشتند ناچار برای حفظ جان و مال خود بعراق رفتند و در اصفهان کنار زاینده رودمسکن گزیدند و بتدریج برای خود خانه ساختند و آنجا را جلفا نامیدند. اینک سه هزار خانوار در آنجا مسکن دارند. ( از عالم آرا عباسی چ امیرکبیر ج 2 ص 668 ).

فرهنگ فارسی

شهرکی در جنوب غربی اصفهان . شاه عباس گروهی از ارامنه جلفای آذربایجانرا به نزدیکی پایتخت خود انتقال داد و ایشان این قصبه را بیادگار (( جلفا ) ) بنا کردند و کلیسایی نیز برای خود ساختند ( ۱۶٠۶ م . ) و شاه عباس موقوفاتی برای آن تعیین کرد . امروز بیشتر سکنه آن ارامنه ایرانی هستند .

دانشنامه عمومی

جلفا (آذربایجان شرقی). جُلفا شهر گمرکی و مرزی کشور ایران، در جنوب ساحل رود مرزی ارس در ۱۳۵ کیلومتری شمال تبریز و ۶۵ کیلومتری شمال مرند و ۱۳۵ کیلومتری شمال غرب ورزقان در استان آذربایجان شرقی واقع شده است. [ ۲] مردم این شهر به زبان ترکی آذربایجانی سخن می گویند. [ ۳]
جلفا، به لحاظ جغرافیایی و به دلیل واقع شدن در نقطه صفر مرزی و همسایگی با کشورهای ارمنستان و آذربایجان و مهم تر از همه بهره مندی از خط آهن سراسری و اتصال آن به آسیای میانه و قفقاز از اهمیت فراوانی برخوردار بوده و یکی از شهرهای مهم و ترانزیتی کشور محسوب می شود. [ ۴] همچنین قرار گرفتن جلفا در منطقه آزاد تجاری - صنعتی ارس که در حال تبدیل به یکی از قطب های تجاری - صنعتی ایران و منطقه است، به اهمیت این منطقه افزوده است[ ۵] [ ۶] [ ۷] منطقه آزاد ارس و به خصوص جلفا دومین مقصد گردشگری استان بعد از تبریز محسوب می شود[ ۸] و با توجه موقعیت مناسب مرزی بین سه کشور ایران، جمهوری آذربایجان و ارمنستان[ ۹] دارای بازارچه های مرزی، مراکز خرید و مجتمع های تجاری بسیار زیادی می باشد. [ ۱۰] [ ۱۱] وجود آثار تاریخی متعدد از جمله کلیساهای تاریخی مختلف و کاروانسراها نشان از تاریخ غنی این منطقه و اهمیت آن در گذشته می باشد. در کنار این پتانسیل ها، شهرستان جلفا به دلیل موقعیت ویژه و واقع شدن در منطقه تجاری ارس، قطب مهم تجاری و بازرگانی ایران محسوب می شود. [ ۱۲] در جلفا آثاری از جنگ ایران و روسیه یافت می شود. همچنین آثاری دیگری از روسیه من جمله راه آهن جلفا به تبریز و بالعکس است که ساخت روسیه است. حتی قطار آن ساخت روسیه است. [ نیازمند منبع]
جلفا در لغت به معنی بافنده است. در گذشته این منطقه یکی از مراکز مهم پرورش کرم ابریشم بود و مردم آن در تولید ابریشم و پارچه های حریر تخصص داشتند. [ ۱۳] به دستور شاه عباس صفوی در حدود ۳ هزار نفر از اهالی ارمنی تبار[ ۱۴] جلفای ارس به جلفای اصفهان کوچ داده شدند تا در تولید و صدور ابریشم از راه خلیج فارس که مهم ترین کالای صادراتی ایران آن عصر بود، فعالیت نمایند و صنایع مختلف که ارامنه جلفای آذربایجان با آن آشنا بودند به ساکنان جلفای اصفهان یاد دهند. شاه عباس به خاطر راحتی و آسایش آن ها، شهری به شکل جلفا در کنار زاینده رود بنا کرد که به همین نام معروف است. [ ۱۳] طی عهدنامه ترکمان چای شهر جلفا به دو قسمت تقسیم شد که بخش بزرگ تر آن با نام جولفا ( Julfa ) در جمهوری خودمختار نخجوان در خاک جمهوری آذربایجان و بخش کوچک تر نیز در خاک ایران با نام جلفا ( Jolfa ) قرار گرفته است. [ ۱۵]
عکس جلفا (آذربایجان شرقی)عکس جلفا (آذربایجان شرقی)عکس جلفا (آذربایجان شرقی)عکس جلفا (آذربایجان شرقی)عکس جلفا (آذربایجان شرقی)عکس جلفا (آذربایجان شرقی)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

جلفا و یا با برگردان درستتر از زبان پارسی پهلوی ( که بر خلاف خط فارسی امروزی حرکت برای نشان دادن صدا ندارد ) ، جولفا معرَّب گُلپا یا گولپا است که به دامنه های پر از گل روبروی رود آراز ( پُر راز ) انگشت
...
[مشاهده متن کامل]
می نهد. از نام های دیگر که اَبَرنگرش ( توجُّه ) ایرانیان را به زیبایی سرشت ( طبیعت ) نشان می دهند نام شهر گلپایگان است. پا در گلپا یا گولپا کوتاه شده همین پایَگ است که در نام شهر گلپایگان با افزودن پسوند "ان" به کار برده شده است که هم برای نشان دادن فراوانی نام در پیوند با آن به کار برده می شده و هم برای نامیدن جاهای گوناگون. پس گلپایگان نام جایی با گلزارهای فراوان در کوهپایه ها است. از سویی دیگر پایَگ در زبان پارسی پهلوی به چیم ( معنی ) گاه، جای، جایگاه نگهدارنده و یا همان پایه به زبان فارسی کنونی است و در نام پیش از اسلام آذربایجان، آدورپایَگان نیز هست یعنی سرزمین آتشگاهان. دانستنی است که شهری به نام آدور در بالای رود آراز در کشور جمهوری آذربایجان نیز هست و آدور همان آذر یا آدَر یا آتَر یا آتَش است که در زبان پارسی زمانه هخامنشیان هاترا گفته می شد چنان که نام کوروش بزرگ هخامنشی بنیانگزار کشور ایران را هاتراداد دانسته اند و هاترا همان آتش و داد از دادن به چیم آفریدن و دادن آمده است. "ان" برای نمونه در نامیدن استان مازَندَران نیز به کار برده شده که مازَندَر همان دیو غول پیکر است و "ان" برای نامیدن سرزمین این دیوهای غول پیکر به کار برده شده است.

جولفایی ـ Culfayı
نوعی پارچه که لحاف ـ تشک را با آن می بندند و بافنده آن را �جولفا� نامند.
جلفا : تازی شده واژه پارسی " گلپا " می باشد و به معنای گل پایه و گل بنیاد است و نام یکی از شهرهای مرزی استان آتروپاتگان ( آذربایجان ) خاوری و کرانه های رود ارس می باشد و نام برزنی ( محله ای ) در اسپهان ( اصفهان ) .
منطقه ازادارس

بپرس