جذر اصم

لغت نامه دهخدا

جذر اصم. [ ج َ رِ اَص َم م ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) و آن آن است که او راجذر صحیح نباشد، مانند عدد ده که جذر آن تقریباً سه و سبع باشد. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ). جذر اصم آن است که هرگز حقیقت او بزبان در نیاید چون جذر ده ، که هرگز عددی نتوان یافتن که او را اندر مثل خویش زنی ده آید. و اصم کر بود. زیرا که جواب ندهد جوینده را تا نیابدش مگر بتقریب و نزدیک شدن با او بس. ( التفهیم ص 42 ). آن چنان است هر عددی که چون آن را مجذور فرض کنند برای آن جذر سالم بهم نرسد مگر آنکه کسر در اوواقع باشد، چنانکه عدد ده که اگر برای آن جذر تجویزکنند سه عدد سالم و یک سبع باشد چون این را در نفس خودش ضرب کنند نه عدد سالم چهل و سه حصه منجمله چهل و نه حصه یکعدد حاصل آید چون در کامل شدن ده عدد کسرشش جزو از چهل ونه جزو مذکور باقی مانده لهذا جذر مذکور تقریبی شد نه تحقیقی و چون این قسم جذر بر مجذور خود بدلالت صریح دال و ناطق نیست بلکه به اشارت تقدیر دلالت میکند پس گویا اصم است اگر چه اصم بفتحتین به معنی کر و ناشنواست لیکن چون کر مادرزاد را گنگی لازم است لهذا مجازاً بمقابله منطق که بضم میم و کسر طای مهمله به معنی گویا است لفظ اصم به معنی گنگ مستعمل میشود و جذر اصم محض بمقابله منطق است و الا جذر اصم سالم را وجود نیست. ( غیاث اللغات ). نویسندگی و تحریر عددی را گویند که از او مخرجی بدرنیاید، چون عددیازده و امثال آن. ( از شرفنامه منیری ). جذری است که راهی به دانستن حقیقت آن با عدد نباشد، چون جذر دویا جذر سه یا جذر ده. ( یادداشت مؤلف ) :
تا نکندکس شمار جنبش چرخ فلک
تا نکند کس پدید منبع جذر اصم .
منوچهری ( دیوان ص 71 ).
بقات بادا چندانکه عاجز آید از او
مهندسی که بداند شمار جذر اصم.
سوزنی.
در نگنجد سخن او ز لطافت بحساب
زین سبب حکم کری لازم جذر اصم است.
ظهیر.
آنکه گر آلاء او را گنج بودی در عدد
نیستی جذر اصم را عیب گنگی و کری.
انوری ( از شرفنامه ).
... و آن مهم که چون جذر اصم در شکال اشکال بمانده به کیاست و شهامت و حسن اصطلاح کفایت کردن. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 40 ).
لطفم اثر آنچنان نماید
کز جذر اصم زبان گشاید.
نظامی.
بالغانی که بلغه کارند
سر بجذر اصم فرو نارند.
نظامی.
بیشتر بخوانید ...

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] جَذْرِ أَصَم، یکی از شبهات مهم منطقی می باشد.
این شبهه را ابتدا منطق دانان مِگاری ( مگارا از شهرهای یونان ) و رواقی مطرح کردند. بحث و تأمل در این شبهه، در بیش از ۲۳ قرن، موجب طرح تقریرهای مختلف، صورت های تقویت شده و عرضه راه حل های گوناگون برای آن شد و لوازم و آثار فراوانی را در منطق ، معرفت شناسی و علم کلام پدید آورد.
وجه تسمیه
دانشمندان مسلمان در قرن هفتم آن را شبهه جذر أصم خواندند، زیرا صعوبت و سختی حل آن، به جذر عدد أصم (گنگ) شباهت دارد.
موضوع این شبهه
شبهه جذر أصم در باره جمله ای است که صدق آن و صدقِ نقیضِ آن، مجموعاً، به تناقض می انجامد. تقریر نخست شبهه جذر أصم به صورت گزاره واحدی مطرح شد که متضمن حکم به کذب خود است و به همین دلیل «متناقض با خود» است که نخستین صورت آن، به بیان اپیمنیدس ، از اهالی کرت ، در یونان باستان چنین است : «همه اهالی کرت دروغگویند.» اوبولیدس ملطی ، جانشین اقلیدس مگاری، این معما را به صور گوناگون بیان کرده است: ۱) اگر من دروغ می گویم، آیا من راست می گویم ؟ ۲) این جمله صادق نیست، آیا این جمله صادق است ؟ ۳) من می گویم یا می نویسم : «جمله ای که در این سطر آمده (همین جمله) دروغ است» در همه این جملات با گزاره هایی مواجهیم که اگر صادق باشد نیست و اگر صادق نباشد هست.
دیدگاه اندیشمندان مسلمان
...

پیشنهاد کاربران

سر به جذر اصم فرو آوردن: خود را به کاری بیهوده و بی نتیجه گرفتار ساختن.
بالغانی که بُلغه ای کارند
سر به جذر اَصم فرو نآرند
هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص۴۲۰.

بپرس