[ویکی فقه] ابوسعید حسن بن ابوالحسن یسار بصری، متکلم، مفسر، محدّث، واعظ، فقیه و یکی از هشت زاهد معروف قرن اول و دوم است. درباره دیدگاه های اعتقادی وی اختلاف نظر وجود دارد.
پدرش غلام زید بن ثابت انصاری بود که از اسیران میسان (شهرکی در پایین بصره) و مادرش خیره کنیز ام سلمه (همسر پیامبر) بود. حسن در خانه ام سلمه پرورش یافت و گفته شده است: احتمالا موقعی که مادر او حضور نداشته، ام سلمه به او شیر داده است. نیز گفته شده که او برده به دنیا آمد. وی به سال ۲۲، دو سال مانده به پایان خلافت عمر، در مدینه دیده به جهان گشود. او در «وادی قری» - از نواحی مدینه بر سر راه شام که بین تیماء و خیبر واقع شده است- در آغاز ماه رجب سال ۱۱۰ درگذشت. حسن، مردی قوی اندام، خوش سیما، (از عاصم احول روایت شده است: «به شعبی گفتم: خواسته ای داری؟ گفت: آری، وقتی به بصره رسیدی از طرف من به حسن بصری سلام برسان. گفتم: او را نمی شناسم! گفت: وقتی وارد بصره شدی زیباترین مردی را که به چشمت خورد و هیبت او در سینه ات جا گرفت، به او سلام برسان».) زیرک و خوش گفتار بود؛ به گونه ای که او را در فصاحت و بیان به رؤبة بن عجاج تشبیه می کردند. (رؤبة بن العجّاج از فصحای مشهور عرب است و در سرودن شعر و رجز معروفیت به سزایی دارد و دیوان او در این باره شهرت دارد. او را در سرودن شعر سرآمد دیگران می شمردند.) به تعبیر ابن سعد و دیگران دانشمندی جامع و فقیهی امین (قتاده می گوید: «با هیچ فقیهی مجالست نکردم مگر اینکه حسن بصری را افضل از او یافتم».ایوب می گوید: «هرگز انسانی فقیه تر از حسن بصری ندیده ام». اعمش می گوید: «حسن همواره حکمت را به خوبی دریافت». ) و عابدی ناسک بود. (مطر وراق می گوید: «جابر بن زید (متوفای ۱۰۳) یگانه مرد بصره بود، ولی وقتی حسن پدیدار شد مردی آمد که گویا در آخرت زندگی می کند و از چیزی خبر می دهد که دیده و به دقت مشاهده کرده است».) بیشتر سخنان او از امیر مؤمنان (علیه السّلام) بوده است بدون اینکه به نام شریف حضرت- به جهت تقیه - تصریح کند و گاهی نیز از حضرت با کنیه ابو زینب یاد کرده است. (حسن در دوران حکومت حجّاج می زیست. از این رو در حالت تقیّه از وی به سر می برد.)
ارزش روایات مرسل
پیشوایان حدیث به روایات مرسل او اعتماد کرده اند، (حدیث مرسل به حدیثی گفته می شود که ناقل آن، نام راوی (روایت کننده پیش از خود) را ذکر نکند.) زیرا او جز از ثقات نقل نمی کرد. علی بن مدینی می گوید: «مرسلات حسن، به شرط اینکه افراد ثقه از او روایت کنند از احادیث صحیح به شمار می آید». ابو زرعه می گوید: «من برای هر حدیثی که حسن گفته است: قال رسول اللّه، اصلی صحیح یافته ام». یونس بن عبید می گوید: «از حسن سؤال کردم که: ای ابا سعید! تو موقعی که نقل حدیث می کنی می گویی: پیامبر فرمود...، در حالی که پیامبر را درک نکرده ای؟ پاسخ داد: ای برادرزاده! چیزی از من پرسیدی که کسی پیش از تو نپرسیده است؛ اگر منزلت مخصوص تو در نزد من نبود پاسخ تو را نمی دادم. من در زمانی قرار گرفته ام که تو خود می دانی! - زمان فرمانروایی حجاج بر بصره- آنچه از من شنیدی که در نقل آن ها گفتم: قال رسول اللّه همه از بیانات علی بن ابی طالب دریافت شده است، ولی در زمانی به سر می برم که نمی توانم نام علی را ببرم».
فصاحت و بلاغت
سید مرتضی می گوید: «حسن در فصاحت سرآمد بود، و در پند و اندرز دادن، نشان بلاغت داشت و از موعظه هایی رسا و مؤثر و از دانشی فراوان برخوردار بود، می کرد و سپس درباره آن به سخن می پرداخت». هر گاه نزد امام باقر (علیه السّلام) از او سخنی به میان می آمد، حضرت می فرمود: «ذاک الذی یشبه کلامه کلام الانبیاء؛ همان را می گویید که سخنش به گفتار انبیاء می ماند».بلال بن ابی برده می گوید: «من مردی را که توفیق درک محضر اصحاب پیامبر را نداشته، ولی شباهت فراوان به اصحاب آن حضرت داشته باشد جز این شیخ- یعنی حسن بصری- ندیده ام! » شعبی می گوید: «من هفتاد نفر از صحابه پیامبر را درک کرده ام، ولی کسی از حسن شبیه تر به آنان را سراغ ندارم». سخنان او یا بیشتر آنچه در پند و اندرز و نکوهش دنیاست- عینا یا از لحاظ محتوا (ابن عون می گوید: «حسن گاهی عین حدیث را نقل می کرد و گاهی آن را نقل به معنا می کرد». جریر بن حازم می گوید: «حسن در نقل حدیث آن را با اختلاف در تعبیر نقل می کرد؛ گاهی چیزی به آن می افزود و گاهی می کاست، ولی در هر صورت معنا یکی بود».) از سخنان امیر مؤمنان علی بن ابی طالب (علیه السّلام) برگرفته شده است؛ چه اینکه آن حضرت الگویی فرزانه است»؛ لذا از وی حکمت ها و پندهایی ارزشمند نقل کرده است. سید مرتضی ادامه می دهد: «هر گاه حسن- در زمان بنی امیه - می خواست از امیر مؤمنان چیزی نقل کند می گفت: ابو زینب فرموده است...». (سخنی هم در وصف امیر مؤمنان (علیه السّلام) دارد که سید مرتضی آن را نقل کرده است.)شیخ فریدالدین عطار نیشابوری می گوید: «و ارادت او به علی بوده است و در علوم رجوع باز به او کرده است و طریقت از او گرفت».
تشیع حسن بصری
...
پدرش غلام زید بن ثابت انصاری بود که از اسیران میسان (شهرکی در پایین بصره) و مادرش خیره کنیز ام سلمه (همسر پیامبر) بود. حسن در خانه ام سلمه پرورش یافت و گفته شده است: احتمالا موقعی که مادر او حضور نداشته، ام سلمه به او شیر داده است. نیز گفته شده که او برده به دنیا آمد. وی به سال ۲۲، دو سال مانده به پایان خلافت عمر، در مدینه دیده به جهان گشود. او در «وادی قری» - از نواحی مدینه بر سر راه شام که بین تیماء و خیبر واقع شده است- در آغاز ماه رجب سال ۱۱۰ درگذشت. حسن، مردی قوی اندام، خوش سیما، (از عاصم احول روایت شده است: «به شعبی گفتم: خواسته ای داری؟ گفت: آری، وقتی به بصره رسیدی از طرف من به حسن بصری سلام برسان. گفتم: او را نمی شناسم! گفت: وقتی وارد بصره شدی زیباترین مردی را که به چشمت خورد و هیبت او در سینه ات جا گرفت، به او سلام برسان».) زیرک و خوش گفتار بود؛ به گونه ای که او را در فصاحت و بیان به رؤبة بن عجاج تشبیه می کردند. (رؤبة بن العجّاج از فصحای مشهور عرب است و در سرودن شعر و رجز معروفیت به سزایی دارد و دیوان او در این باره شهرت دارد. او را در سرودن شعر سرآمد دیگران می شمردند.) به تعبیر ابن سعد و دیگران دانشمندی جامع و فقیهی امین (قتاده می گوید: «با هیچ فقیهی مجالست نکردم مگر اینکه حسن بصری را افضل از او یافتم».ایوب می گوید: «هرگز انسانی فقیه تر از حسن بصری ندیده ام». اعمش می گوید: «حسن همواره حکمت را به خوبی دریافت». ) و عابدی ناسک بود. (مطر وراق می گوید: «جابر بن زید (متوفای ۱۰۳) یگانه مرد بصره بود، ولی وقتی حسن پدیدار شد مردی آمد که گویا در آخرت زندگی می کند و از چیزی خبر می دهد که دیده و به دقت مشاهده کرده است».) بیشتر سخنان او از امیر مؤمنان (علیه السّلام) بوده است بدون اینکه به نام شریف حضرت- به جهت تقیه - تصریح کند و گاهی نیز از حضرت با کنیه ابو زینب یاد کرده است. (حسن در دوران حکومت حجّاج می زیست. از این رو در حالت تقیّه از وی به سر می برد.)
ارزش روایات مرسل
پیشوایان حدیث به روایات مرسل او اعتماد کرده اند، (حدیث مرسل به حدیثی گفته می شود که ناقل آن، نام راوی (روایت کننده پیش از خود) را ذکر نکند.) زیرا او جز از ثقات نقل نمی کرد. علی بن مدینی می گوید: «مرسلات حسن، به شرط اینکه افراد ثقه از او روایت کنند از احادیث صحیح به شمار می آید». ابو زرعه می گوید: «من برای هر حدیثی که حسن گفته است: قال رسول اللّه، اصلی صحیح یافته ام». یونس بن عبید می گوید: «از حسن سؤال کردم که: ای ابا سعید! تو موقعی که نقل حدیث می کنی می گویی: پیامبر فرمود...، در حالی که پیامبر را درک نکرده ای؟ پاسخ داد: ای برادرزاده! چیزی از من پرسیدی که کسی پیش از تو نپرسیده است؛ اگر منزلت مخصوص تو در نزد من نبود پاسخ تو را نمی دادم. من در زمانی قرار گرفته ام که تو خود می دانی! - زمان فرمانروایی حجاج بر بصره- آنچه از من شنیدی که در نقل آن ها گفتم: قال رسول اللّه همه از بیانات علی بن ابی طالب دریافت شده است، ولی در زمانی به سر می برم که نمی توانم نام علی را ببرم».
فصاحت و بلاغت
سید مرتضی می گوید: «حسن در فصاحت سرآمد بود، و در پند و اندرز دادن، نشان بلاغت داشت و از موعظه هایی رسا و مؤثر و از دانشی فراوان برخوردار بود، می کرد و سپس درباره آن به سخن می پرداخت». هر گاه نزد امام باقر (علیه السّلام) از او سخنی به میان می آمد، حضرت می فرمود: «ذاک الذی یشبه کلامه کلام الانبیاء؛ همان را می گویید که سخنش به گفتار انبیاء می ماند».بلال بن ابی برده می گوید: «من مردی را که توفیق درک محضر اصحاب پیامبر را نداشته، ولی شباهت فراوان به اصحاب آن حضرت داشته باشد جز این شیخ- یعنی حسن بصری- ندیده ام! » شعبی می گوید: «من هفتاد نفر از صحابه پیامبر را درک کرده ام، ولی کسی از حسن شبیه تر به آنان را سراغ ندارم». سخنان او یا بیشتر آنچه در پند و اندرز و نکوهش دنیاست- عینا یا از لحاظ محتوا (ابن عون می گوید: «حسن گاهی عین حدیث را نقل می کرد و گاهی آن را نقل به معنا می کرد». جریر بن حازم می گوید: «حسن در نقل حدیث آن را با اختلاف در تعبیر نقل می کرد؛ گاهی چیزی به آن می افزود و گاهی می کاست، ولی در هر صورت معنا یکی بود».) از سخنان امیر مؤمنان علی بن ابی طالب (علیه السّلام) برگرفته شده است؛ چه اینکه آن حضرت الگویی فرزانه است»؛ لذا از وی حکمت ها و پندهایی ارزشمند نقل کرده است. سید مرتضی ادامه می دهد: «هر گاه حسن- در زمان بنی امیه - می خواست از امیر مؤمنان چیزی نقل کند می گفت: ابو زینب فرموده است...». (سخنی هم در وصف امیر مؤمنان (علیه السّلام) دارد که سید مرتضی آن را نقل کرده است.)شیخ فریدالدین عطار نیشابوری می گوید: «و ارادت او به علی بوده است و در علوم رجوع باز به او کرده است و طریقت از او گرفت».
تشیع حسن بصری
...
wikifeqh: جایگاه_تفسیری_حسن_بصری