تهاجم ژاپن به کره (۱۵۹۸–۱۵۹۲). تهاجم ژاپن به کره، جنگ ایمجین. چونگیو ( به کره ای: 임진조국전쟁 ) ، نبرد بونروکو. کیچو ( به ژاپنی: 文禄・慶長の役 ぶんろく・けいちょうのえき ) شامل دو عملیات جداگانه و در ارتباط با یکدیگر به رهبری تویوتومی هیده یوشی است: تهاجم اولیه در سال ۱۵۹۲ آغاز شد، سپس بعد از آتش بسی کوتاه در سال ۱۵۹۶، حملهٔ دوم در سال ۱۵۹۷ بار دیگر آغاز شد. این درگیری در سال ۱۵۹۸ با خروج نیروهای ژاپنی از کره به پایان رسید. [ ۱۵]
در سال ۱۵۹۲ تویوتومی هیده یوشی به کره حمله برد تا پیش درآمدی برای هجوم به چین باشد. بنا بر فرضیه ها، دلایل بسیاری برای حملهٔ ژاپن به کره ذکر شده است. گفته می شود که هیده یوشی برای تحقق رؤیاهای ارباب فقید خود، اودا نوبوناگا برنامهٔ هجوم به چین را ریخته است. همچنین وی تلاش داشت تا با یک درگیری خارجی، از شورش داخلی و شورش سامورایی هایی که بعد از پایان جنگ داخلی بیکار شده بودند، در ژاپن جلوگیری کند. درگیری خارجی می توانست دولت تازه شکل گرفتهٔ او را در برابر دشمن مشترک متحد نگه دارد و مانع از این شود که دایمیو ها به علت جاه طلبی علیه حکومت هیده یوشی عمل کنند.
کونوئه نوبوتادا که همزمان با این جنگ می زیست نوشته است که هر چند طرح مقدمات این حمله در سال نو ۱۵۹۱ ریخته شده بود اما هیده یوشی تنها برادرش تویوتومی هیده ناگا را دو روز بعد از آن و تنها فرزندش تویوتومی تسوروماتسو را در ماه اوت همان سال از دست داد و دچار افسردگی و غم شدیدی شد. پس از این دو حادثهٔ غمبار، وی دچار افراط گری شد و عزم خود را جزم کرد که با حمله به چین دوران بازنشستگی خود را در خاک این کشور بگذراند. از آنجایی که اعلام حمله به کره درست بعد از مرگ پسر هیده یوشی بود، هایاشی رازان فیلسوف ژاپنی نوشته است که هیده یوشی برای فراموش کردن مرگ فرزند، خود را درگیر این جنگ کرد.
احتمالاً هیده یوشی بلافاصله پس از آن که به منصب کانپاکو ( صدراعظم ) در سال ۱۵۸۵ گمارده شد، طرح حمله به خارج از ژاپن را در نظر داشته است اما پس از فتح کیوشو در سال ۱۵۸۷، وی به این تصمیم جامهٔ عمل پوشاند. در آن سال، هیده یوشی به خاندان سو در تسوشیما ( جزیره ای مابین ژاپن و کره ) دستور داد تا با کره گفتگو کند. محتوای گفتگو این بود که کره باید تابع ژاپن شود و در فتح چین ژاپن را راهنمایی کند. اما خاندان سو که روابط تجاری عمیقی با کره داشتند نتوانستند نیت و خواست هیده یوشی را همان گونه که بود به کره منتقل کنند. بلکه ملازم این خاندان در کره اعلام کرد که هیده یوشی فرمانروای جدید ژاپن شده است و خواستار فرستادن سفیر از طرف کره برای عرض تبریک جهت وحدت ژاپن شد. در برابر چنین درخواستی مقامات کره چنین پنداشتند که هیده یوشی جایگاه خاندان امپراتوری ژاپن را غصب کرده و از فرستادن سفیر خودداری کردند. پس از مدتی هیده یوشی بار دیگر خواستار فرستادن نماینده از طرف کره شد. این بار سو یوشیتوشی به همراه دو ژاپنی دیگر از هاکاتا عازم کره شدند و خواستار فرستادن سفیر از طرف کره شدند. سرانجام در سال ۱۵۹۰ هیئتی به رهبری هونگ یون - گیل و معاون وی کیم سونگ - ایل و یک کره ای دیگر در قصر جوراکودای با هیده یوشی دیدار کردند. در این دیدار هیده یوشی که می پنداشت که پیام وی به مقامات کره رسانده شده و این هیئت تابع بودن کره را پذیرفته به آنان دستور داد که در نبرد علیه چین، ژاپن را راهنمایی کنند و خواست که این پیغام به شاه کره رسانده شود. از سال بعد هیده یوشی در ناگویا و کاراتسو ساخت قلعه را جهت ایجاد پایگاهی برای آغاز حمله آغاز کرد. سرانجام کونیشی یوکیناگا و سو یوشیتوشی پیغام هیده یوشی مبنی بر راهنمایی کره در نبرد با چین را به این صورت به کره ای ها رساندند که ژاپن قصد حمله به چین را دارد و خواستار این است که کره راه های عبور به چین را به ژاپن قرض دهد. کره این درخواست را نپذیرفت. [ ۱۶] برای سده ها، کره باجگذار ( باج مالیاتی است که پادشاهان بزرگ از پادشاهان زیردست می گیرند ) چین بود و در این مقطع آمادگی از بین بردن روابط خود با چین را نداشت بنابراین درخواست ژاپنی ها را به صراحت رد کرد. سئونجو، چهاردهمین پادشاه سلسلهٔ چوسون که نگران نقشه های هیده یوشی بود، فرستادگانی را به ژاپن گسیل داشت و کوشید تا از نیات واقعی او آگاه شود اما این فرستادگان با گزارش هایی ضد و نقیض بازگشتند به هر روی سئونجو ترجیح داد تا به گزارش ها مبنی بر تمایل نداشتن هیده یوشی به حمله به کره دل خوش کند. در نتیجه هیچ گونه آمادگی نظامی ای برای دفاع از شبه جزیره کره انجام نشد. [ ۱۷]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفدر سال ۱۵۹۲ تویوتومی هیده یوشی به کره حمله برد تا پیش درآمدی برای هجوم به چین باشد. بنا بر فرضیه ها، دلایل بسیاری برای حملهٔ ژاپن به کره ذکر شده است. گفته می شود که هیده یوشی برای تحقق رؤیاهای ارباب فقید خود، اودا نوبوناگا برنامهٔ هجوم به چین را ریخته است. همچنین وی تلاش داشت تا با یک درگیری خارجی، از شورش داخلی و شورش سامورایی هایی که بعد از پایان جنگ داخلی بیکار شده بودند، در ژاپن جلوگیری کند. درگیری خارجی می توانست دولت تازه شکل گرفتهٔ او را در برابر دشمن مشترک متحد نگه دارد و مانع از این شود که دایمیو ها به علت جاه طلبی علیه حکومت هیده یوشی عمل کنند.
کونوئه نوبوتادا که همزمان با این جنگ می زیست نوشته است که هر چند طرح مقدمات این حمله در سال نو ۱۵۹۱ ریخته شده بود اما هیده یوشی تنها برادرش تویوتومی هیده ناگا را دو روز بعد از آن و تنها فرزندش تویوتومی تسوروماتسو را در ماه اوت همان سال از دست داد و دچار افسردگی و غم شدیدی شد. پس از این دو حادثهٔ غمبار، وی دچار افراط گری شد و عزم خود را جزم کرد که با حمله به چین دوران بازنشستگی خود را در خاک این کشور بگذراند. از آنجایی که اعلام حمله به کره درست بعد از مرگ پسر هیده یوشی بود، هایاشی رازان فیلسوف ژاپنی نوشته است که هیده یوشی برای فراموش کردن مرگ فرزند، خود را درگیر این جنگ کرد.
احتمالاً هیده یوشی بلافاصله پس از آن که به منصب کانپاکو ( صدراعظم ) در سال ۱۵۸۵ گمارده شد، طرح حمله به خارج از ژاپن را در نظر داشته است اما پس از فتح کیوشو در سال ۱۵۸۷، وی به این تصمیم جامهٔ عمل پوشاند. در آن سال، هیده یوشی به خاندان سو در تسوشیما ( جزیره ای مابین ژاپن و کره ) دستور داد تا با کره گفتگو کند. محتوای گفتگو این بود که کره باید تابع ژاپن شود و در فتح چین ژاپن را راهنمایی کند. اما خاندان سو که روابط تجاری عمیقی با کره داشتند نتوانستند نیت و خواست هیده یوشی را همان گونه که بود به کره منتقل کنند. بلکه ملازم این خاندان در کره اعلام کرد که هیده یوشی فرمانروای جدید ژاپن شده است و خواستار فرستادن سفیر از طرف کره برای عرض تبریک جهت وحدت ژاپن شد. در برابر چنین درخواستی مقامات کره چنین پنداشتند که هیده یوشی جایگاه خاندان امپراتوری ژاپن را غصب کرده و از فرستادن سفیر خودداری کردند. پس از مدتی هیده یوشی بار دیگر خواستار فرستادن نماینده از طرف کره شد. این بار سو یوشیتوشی به همراه دو ژاپنی دیگر از هاکاتا عازم کره شدند و خواستار فرستادن سفیر از طرف کره شدند. سرانجام در سال ۱۵۹۰ هیئتی به رهبری هونگ یون - گیل و معاون وی کیم سونگ - ایل و یک کره ای دیگر در قصر جوراکودای با هیده یوشی دیدار کردند. در این دیدار هیده یوشی که می پنداشت که پیام وی به مقامات کره رسانده شده و این هیئت تابع بودن کره را پذیرفته به آنان دستور داد که در نبرد علیه چین، ژاپن را راهنمایی کنند و خواست که این پیغام به شاه کره رسانده شود. از سال بعد هیده یوشی در ناگویا و کاراتسو ساخت قلعه را جهت ایجاد پایگاهی برای آغاز حمله آغاز کرد. سرانجام کونیشی یوکیناگا و سو یوشیتوشی پیغام هیده یوشی مبنی بر راهنمایی کره در نبرد با چین را به این صورت به کره ای ها رساندند که ژاپن قصد حمله به چین را دارد و خواستار این است که کره راه های عبور به چین را به ژاپن قرض دهد. کره این درخواست را نپذیرفت. [ ۱۶] برای سده ها، کره باجگذار ( باج مالیاتی است که پادشاهان بزرگ از پادشاهان زیردست می گیرند ) چین بود و در این مقطع آمادگی از بین بردن روابط خود با چین را نداشت بنابراین درخواست ژاپنی ها را به صراحت رد کرد. سئونجو، چهاردهمین پادشاه سلسلهٔ چوسون که نگران نقشه های هیده یوشی بود، فرستادگانی را به ژاپن گسیل داشت و کوشید تا از نیات واقعی او آگاه شود اما این فرستادگان با گزارش هایی ضد و نقیض بازگشتند به هر روی سئونجو ترجیح داد تا به گزارش ها مبنی بر تمایل نداشتن هیده یوشی به حمله به کره دل خوش کند. در نتیجه هیچ گونه آمادگی نظامی ای برای دفاع از شبه جزیره کره انجام نشد. [ ۱۷]