[ویکی فقه] تقوا و رضوان خدا (قرآن). از اثرات تقواپیشگی رسیدن متقین به رضوان الهی می باشد.
متقین به رضوان الهی در بهشت دست می یابند:قل اؤنبئکم بخیر من ذلکم للذین اتقوا عند ربهم جنـت تجری من تحتها الانهـر خــلدین فیها وازوج مطهرة ورضون من الله... «بگو: «آیا شما را از چیزی آگاه کنم که از این (سرمایه های مادی)، بهتر است؟» برای کسانی که پرهیزکاری پیشه کرده اند، (و از این سرمایه ها، در راه مشروع و حق و عدالت، استفاده می کنند،) در نزد پروردگارشان (در جهان دیگر)، باغ هایی است که نهرها از پای درختانش می گذرد همیشه در آن خواهند بود و همسرانی پاکیزه، و خشنودی خداوند (نصیب آنهاست)... .
معنای رضوان
و اما کلمه رضوان، به کسره را و هم به ضمه آن به معنای رضا و خشنودی است، و آن حالتی است که در نفس آدمی هنگام برخورد با چیزی که ملایم طبع او است پیدا می شود، و نفس از پذیرفتن آن امتناع نمی ورزد، و در صدد دفع آن بر نمی آید، در مقابل این حالت، حالت سخط و خشم است که در هنگام برخورد با ناملایمات، در نفس پیدا می شود و نفس در صدد دفع آن بر می آید. در قرآن کریم مساله رضای خدای سبحان مکرر آمده، و باید دانست که رضایت خدا همانطور که بالنسبه به فعل بندگانش در باب اطاعت تصور دارد، همچنین در غیر باب اطاعت از قبیل اوصاف و احوال و غیره تصور دارد، (همان طور که می گوئیم نماز باعث رضای خدا است، همچنین می گوئیم تواضع و رقت قلب باعث خشنودی او است).چیزی که هست بیشتر مواردی که در قرآن کلمه رضای خدا آمده، (اگر نگوئیم همه مواردش) از قبیل رضایت به اطاعت است، و به همین جهت است که در آیات زیر رضای خدا را با رضای بنده، مقابل هم قرار داده. رضایت خدا از بنده اش به خاطر اطاعت او است، و رضایت بنده از خدا به خاطر پاداشی است که به او می دهد، و یا به خاطر حکمی است که به نفع او صادر می کند.رضی الله عنهم و رضوا عنه. ، یا ایتها النفس المطمئنة ارجعی الی ربک راضیة مرضیة. ، و السابقون الاولون من المهاجرین و الانصار، و الذین اتبعوهم باحسان، رضی الله عنهم و رضوا عنه، و اعد لهم جنات.. اینکه در این مقام یعنی مقام شمردن آنچه برای انسان خیر است، و مطابق با امور مورد علاقه زندگی دنیایی او است مساله رضایت خدا را شمرده، دلالت دارد بر اینکه خود رضوان نیز از خواسته های انسانی، و یا مستلزم امری است که آن امر این چنین است، و به همین جهت بوده که در این آیه آن را در مقابل جنات و ازواج ذکر کرده است.در آیه: فضلا من ربهم و رضوانا، آن را در مقابل فضل، و نیز در آیه: و مغفرة من الله و رضوان، در مقابل مغفرت، و در آیه: برحمة منه و رضوان، در مقابل رحمت ذکر فرمود. و چه بسا با تدبر و دقت در معنای آنچه که ما گفتیم، و دقت در آیه: رضی الله عنهم... و آیه: راضیة مرضیة... ، بتوان نکته ای را که آیه مورد بحث مبهم گذاشته، کشف نمود، برای اینکه در آیات نامبرده رضایت را به خود آنان زده، فرموده (خدا از ایشان راضی است) و رضایت از شخص، غیر رضایت از فعل شخص است.در نتیجه برگشت معنا به این می شود که خدای تعالی ایشان را در آنچه می خواهند از خود نمی راند، نتیجه این هم همان معنایی می شود که آیه: لهم ما یشاؤن فیها، ایشان در بهشت هر چه بخواهند در اختیار دارند» آن را افاده می کند، پس در رضوان خدا از انسان، مشیت مطلقه انسان وجود دارد.از اینجا روشن می شود اینکه رضوان در این آیه را در مقابل شهواتی قرار داده، که در آیه قبل نام برده بود، برای این است که بفهماند انسان دنیاپرست اگر دنیا و مخصوصا مال دنیا را جمع می کند، برای این است که به خیال خود مشیت مطلقه را به دست آورد، ساده تر بگویم برای این جمع می کند که هر کاری خواست بتواند بکند، و قدرتش تا دورترین آرزوهایش توسعه یابد، ولی امر بر او مشتبه شده، و نفهمیده که چنین قدرتی و چنین مشیت مطلقه ای جز با رضایت خدا تامین نمی شود، خدایی که زمام هر چیز به دست او است.
بالاترین نعمت متقین
با توجه به آنچه در آیه قبل درباره اشیاء مورد علاقه انسان در زندگی مادی دنیا آمده بود در اینجا در یک مقایسه، اشاره به مواهب فوق العاده خداوند در جهان آخرت و بالاخره قوس صعودی تکامل انسان کرده، می فرماید: بگو: آیا شما را از چیزی آگاه کنم که از این (سرمایه های مادی) بهتر است (قل ا انبئکم بخیر من ذلکم).سپس به شرح آن پرداخته، می افزاید: برای کسانی که تقوا پیشه کرده اند در نزد پروردگارشان باغ هایی از بهشت است که نهرها از زیر درختانش جاری است، همیشه در آن خواهند بود، و همسرانی پاکیزه و (از همه بالاتر) خشنودی خداوند نصیب آنها می شود، و خدا به بندگان بینا است (للذین اتقوا عند ربهم جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها و ازواج مطهرة و رضوان من الله و الله بصیر بالعباد). آری این باغ های بهشتی بر خلاف غالب باغ های این جهان، هرگز آب روان از پای درختانش قطع نمی شود. و بر خلاف مواهب مادی این جهان که بسیار زودگذر و ناپایدار است جاودانی و ابدی است.همسران آن جهان، بر خلاف بسیاری از زیبارویان این جهان هیچ نقطه تاریک و منفی در جسم و جان آنها نیست و از هر عیب و نقصی پاک و پاکیزه اند همه اینها در یک طرف، و مساله خشنودی خداوند (رضوان من الله) که برترین نعمت های معنوی است یک طرف، آری این نعمت معنوی ما فوق تصور نیز در انتظار مؤمنان پرهیزکار است.قابل توجه اینکه: این آیه با جمله: ا انبئکم (آیا شما را آگاه کنم) آغاز شده، که یک جمله استفهامیه است و برای گرفتن پاسخ از فطرت های بیدار و عقل و خرد انسانی، مطرح شده تا نفوذش در شنونده عمیق تر باشد و از سوی دیگر این جمله از ماده انباء گرفته شده که معمولا در مورد خبرهای مهم و قابل توجه به کار می رود. در واقع قرآن مجید در این آیه، به افراد با ایمان اعلام می کند که اگر به زندگی حلال دنیا قناعت کنند و از لذات نامشروع و هوس های سرکش و ظلم و ستم به دیگران بپرهیزند، خداوند لذاتی برتر و بالاتر در جهت مادی و معنوی که از هرگونه عیب و نقص پاک و پاکیزه است، نصیب آنها خواهد کرد.
متقین به رضوان الهی در بهشت دست می یابند:قل اؤنبئکم بخیر من ذلکم للذین اتقوا عند ربهم جنـت تجری من تحتها الانهـر خــلدین فیها وازوج مطهرة ورضون من الله... «بگو: «آیا شما را از چیزی آگاه کنم که از این (سرمایه های مادی)، بهتر است؟» برای کسانی که پرهیزکاری پیشه کرده اند، (و از این سرمایه ها، در راه مشروع و حق و عدالت، استفاده می کنند،) در نزد پروردگارشان (در جهان دیگر)، باغ هایی است که نهرها از پای درختانش می گذرد همیشه در آن خواهند بود و همسرانی پاکیزه، و خشنودی خداوند (نصیب آنهاست)... .
معنای رضوان
و اما کلمه رضوان، به کسره را و هم به ضمه آن به معنای رضا و خشنودی است، و آن حالتی است که در نفس آدمی هنگام برخورد با چیزی که ملایم طبع او است پیدا می شود، و نفس از پذیرفتن آن امتناع نمی ورزد، و در صدد دفع آن بر نمی آید، در مقابل این حالت، حالت سخط و خشم است که در هنگام برخورد با ناملایمات، در نفس پیدا می شود و نفس در صدد دفع آن بر می آید. در قرآن کریم مساله رضای خدای سبحان مکرر آمده، و باید دانست که رضایت خدا همانطور که بالنسبه به فعل بندگانش در باب اطاعت تصور دارد، همچنین در غیر باب اطاعت از قبیل اوصاف و احوال و غیره تصور دارد، (همان طور که می گوئیم نماز باعث رضای خدا است، همچنین می گوئیم تواضع و رقت قلب باعث خشنودی او است).چیزی که هست بیشتر مواردی که در قرآن کلمه رضای خدا آمده، (اگر نگوئیم همه مواردش) از قبیل رضایت به اطاعت است، و به همین جهت است که در آیات زیر رضای خدا را با رضای بنده، مقابل هم قرار داده. رضایت خدا از بنده اش به خاطر اطاعت او است، و رضایت بنده از خدا به خاطر پاداشی است که به او می دهد، و یا به خاطر حکمی است که به نفع او صادر می کند.رضی الله عنهم و رضوا عنه. ، یا ایتها النفس المطمئنة ارجعی الی ربک راضیة مرضیة. ، و السابقون الاولون من المهاجرین و الانصار، و الذین اتبعوهم باحسان، رضی الله عنهم و رضوا عنه، و اعد لهم جنات.. اینکه در این مقام یعنی مقام شمردن آنچه برای انسان خیر است، و مطابق با امور مورد علاقه زندگی دنیایی او است مساله رضایت خدا را شمرده، دلالت دارد بر اینکه خود رضوان نیز از خواسته های انسانی، و یا مستلزم امری است که آن امر این چنین است، و به همین جهت بوده که در این آیه آن را در مقابل جنات و ازواج ذکر کرده است.در آیه: فضلا من ربهم و رضوانا، آن را در مقابل فضل، و نیز در آیه: و مغفرة من الله و رضوان، در مقابل مغفرت، و در آیه: برحمة منه و رضوان، در مقابل رحمت ذکر فرمود. و چه بسا با تدبر و دقت در معنای آنچه که ما گفتیم، و دقت در آیه: رضی الله عنهم... و آیه: راضیة مرضیة... ، بتوان نکته ای را که آیه مورد بحث مبهم گذاشته، کشف نمود، برای اینکه در آیات نامبرده رضایت را به خود آنان زده، فرموده (خدا از ایشان راضی است) و رضایت از شخص، غیر رضایت از فعل شخص است.در نتیجه برگشت معنا به این می شود که خدای تعالی ایشان را در آنچه می خواهند از خود نمی راند، نتیجه این هم همان معنایی می شود که آیه: لهم ما یشاؤن فیها، ایشان در بهشت هر چه بخواهند در اختیار دارند» آن را افاده می کند، پس در رضوان خدا از انسان، مشیت مطلقه انسان وجود دارد.از اینجا روشن می شود اینکه رضوان در این آیه را در مقابل شهواتی قرار داده، که در آیه قبل نام برده بود، برای این است که بفهماند انسان دنیاپرست اگر دنیا و مخصوصا مال دنیا را جمع می کند، برای این است که به خیال خود مشیت مطلقه را به دست آورد، ساده تر بگویم برای این جمع می کند که هر کاری خواست بتواند بکند، و قدرتش تا دورترین آرزوهایش توسعه یابد، ولی امر بر او مشتبه شده، و نفهمیده که چنین قدرتی و چنین مشیت مطلقه ای جز با رضایت خدا تامین نمی شود، خدایی که زمام هر چیز به دست او است.
بالاترین نعمت متقین
با توجه به آنچه در آیه قبل درباره اشیاء مورد علاقه انسان در زندگی مادی دنیا آمده بود در اینجا در یک مقایسه، اشاره به مواهب فوق العاده خداوند در جهان آخرت و بالاخره قوس صعودی تکامل انسان کرده، می فرماید: بگو: آیا شما را از چیزی آگاه کنم که از این (سرمایه های مادی) بهتر است (قل ا انبئکم بخیر من ذلکم).سپس به شرح آن پرداخته، می افزاید: برای کسانی که تقوا پیشه کرده اند در نزد پروردگارشان باغ هایی از بهشت است که نهرها از زیر درختانش جاری است، همیشه در آن خواهند بود، و همسرانی پاکیزه و (از همه بالاتر) خشنودی خداوند نصیب آنها می شود، و خدا به بندگان بینا است (للذین اتقوا عند ربهم جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها و ازواج مطهرة و رضوان من الله و الله بصیر بالعباد). آری این باغ های بهشتی بر خلاف غالب باغ های این جهان، هرگز آب روان از پای درختانش قطع نمی شود. و بر خلاف مواهب مادی این جهان که بسیار زودگذر و ناپایدار است جاودانی و ابدی است.همسران آن جهان، بر خلاف بسیاری از زیبارویان این جهان هیچ نقطه تاریک و منفی در جسم و جان آنها نیست و از هر عیب و نقصی پاک و پاکیزه اند همه اینها در یک طرف، و مساله خشنودی خداوند (رضوان من الله) که برترین نعمت های معنوی است یک طرف، آری این نعمت معنوی ما فوق تصور نیز در انتظار مؤمنان پرهیزکار است.قابل توجه اینکه: این آیه با جمله: ا انبئکم (آیا شما را آگاه کنم) آغاز شده، که یک جمله استفهامیه است و برای گرفتن پاسخ از فطرت های بیدار و عقل و خرد انسانی، مطرح شده تا نفوذش در شنونده عمیق تر باشد و از سوی دیگر این جمله از ماده انباء گرفته شده که معمولا در مورد خبرهای مهم و قابل توجه به کار می رود. در واقع قرآن مجید در این آیه، به افراد با ایمان اعلام می کند که اگر به زندگی حلال دنیا قناعت کنند و از لذات نامشروع و هوس های سرکش و ظلم و ستم به دیگران بپرهیزند، خداوند لذاتی برتر و بالاتر در جهت مادی و معنوی که از هرگونه عیب و نقص پاک و پاکیزه است، نصیب آنها خواهد کرد.
wikifeqh: تقوا_و_رضوان_خدا_(قرآن)