متقین

لغت نامه دهخدا

متقین. [ م ُت ْ ت َ ] ( ع ص ، اِ ) جمع عربی متقی در حالت نصبی و جری. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) :
از صادقین و فا طلب از قانتین ادب
وز متقین حیا وز مستغفرین بیان.
خاقانی.
چون چنین خواهی خدا خواهد چنین
میدهد حق آرزوی متقین.
مولوی.
و رجوع به متقی شود.

متقین. [ م ُ ت َ ق َی ْ ی ِ ] ( ع ص ) آراسته شونده و آراسته. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). آراسته وزینت داده شده. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جانسون ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع متقی در حالت نصبی و جری ( در فارسی مراعات این قاعده نکنند ) .

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] متقین به کسانی گفته می شود که دارای ملکه تقوا باشند. که در قرآن کریم و روایات ما، از متقین بسیار یاد شده است و صفاتی برای آنها بیان گردیده است.
در قرآن کریم برای متقیان، ویژگی ها و اوصافی ذکر گردیده که در اینجا بدان پرداخته می شود:
← ایمان به غیب، معاد، ملائکه، انبیاء و کتب اسمانی
۱. ↑ بقره/سوره۲، آیه۱۷۷.
دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله تقوا.
...

پیشنهاد کاربران

بعضیها متّقین و متیقّن را با هم خلط کرده اند. این دو با هم فرق دارند. متقین یعنی پرهیزگاران.
تفاوت تقوا و ورع: تقوا از ریشه وقی به معنای پرهیز و حفاظت شدید است. انسان متقی کسی است که از گناه بپرهیزد، ورع از تقوا هم بالاتر است زیرا در ورع انسان نه تنها باید از گناهان اجتناب کند، بلکه از شبهات و حتی گاهی از کارهای حلال و مباحی که ممکن است مقدمه ای شود برای داخل شدن به گناه، نیز دوری کند
یقین با متیقن فرق دارد.
یقین حالت ذهنی انسان است که ممکن است به چیزی تعلق بگیرد.
به چیزی که یقین به آن تعلق می گیرد متیقن گفته می شود.
استاد سمیرا سید محمدی
پرهیزگاران
حفاظ دار
امر یقینی و بدون شک
در اصول فقه و در اصل استصحاب ، متیقِّن، به چیزی می گویند که یقین به آن تعلق می گیرد ( متعلق یقین ) ، خواه حکم باشد یا موضوع ، امر وجودی باشد یا عدمی، کلی باشد یا جزئی، مانند:حیات زید، یا وجوب نماز جمعه در عصر حضور معصوم . ( علیه السلام )
افراد با تقوا
فرشته
افراد با تقوا

در معارف اسلامی و قرآن : با تقوایان و پرهیزکاران است
در علم اصول فقه یعنی : یقیین کنندگان در موضوع ( حکم ) خاصی اعم از این که یقیین کنندگان در موضوع شک یا قطعیت یقیین کنند
پرهیزکاران
the pious
the righteous
those who fear Allah
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس