[ویکی فقه] تقوا و دین فروشی (قرآن). تقوا سبب می شود که انسان متقی از دین فروشی پرهیز کند.
پروا داشتن از خدا و نهراسیدن از غیر او، مستلزم پرهیز از دین فروشی می شود:وءامنوا بما انزلت... ولا تشتروا بـایـتی ثمنـا قلیلا وایـی فاتقون.و به آنچه نازل کرده ام (قرآن) ... و آیات مرا به بهای ناچیزی نفروشید! (و به خاطر درآمد مختصری، نشانه های قرآن و پیامبر اسلام را، که در کتب شما موجود است، پنهان نکنید! ) و تنها از من (و مخالفت دستورهایم) بترسید (نه از مردم)!
دیدگاه آیت الله مکارم
به دنبال پیمانی که خداوند از یهود گرفته بود، و از جمله آن پیمان، ایمان به پیامبران الهی و اطاعت فرمانهای او بود، در سه آیه مورد بحث به نه بخش از دستوراتی که به یهود داده شده اشاره می کند.نخست می فرماید: به آیاتی که بر پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله نازل شده ایمان بیاورید، آیاتی که هماهنگ با اوصافی است که در تورات شما آمده است (و آمنوا بما انزلت مصدقا لما معکم). قرآن مصدق کتابی است که نزد خود شما است، یعنی بشاراتی را که تورات و پیامبران پیشین به پیروان خود دادند که بعد از ما پیامبری با چنین اوصاف ظهور خواهد کرد و کتاب آسمانیش دارای این ویژگی ها است اکنون که می بینید صفات این پیامبر و ویژگی های قرآن کاملا منطبق بر بشاراتی است که در کتب شما آمده و هماهنگی همه جانبه با آن دارد چرا به آن ایمان نمی آورید؟!.سپس می گوید: شما نخستین کسی نباشید که به این کتاب آسمانی کفر می ورزید و آن را انکار می کنید (و لا تکونوا اول کافر به).یعنی اگر مشرکان و بت پرستان عرب، کافر شوند زیاد عجیب نیست عجیب کفر و انکار شما است، آنهم به عنوان پیشگامان و نخستین مخالفان، چرا که هم از آنها با اطلاعترید، و اهل کتابید و در کتب آسمانی شما این همه بشارات درباره ظهور چنین پیامبری داده شده، و به همین دلیل قبل از ظهورش، شما نخستین منادیان او بودید، چه شد که بعد از این ظهور بجای اینکه نخستین مؤمنان باشید نخستین کافران شدید؟. آری بسیار از یهودیان اصولا مردمی لجوج اند، و اگر این لجاجت نبود باید آنها خیلی زودتر از دیگران ایمان آورده باشند.در سومین جمله می گوید: شما آیات مرا به بهای اندکی نفروشید، و آن را با یک میهمانی سالیانه معاوضه نکنید (و لا تشتروا بآیاتی ثمنا قلیلا). بدون شک آیات خدا را با هیچ بهایی نباید معاوضه کرد، چه کم باشد و چه بسیار، ولی این جمله در حقیقت اشاره به دون همتی این دسته از یهود است که به خاطر منافع اندکی همه چیز را بدست فراموشی می سپردند، و آنها که تا آن روز از مبشران قیام پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله و کتاب آسمانی او بودند، هنگامی که منافع خویش را در خطر دیدند این بشارتها را انکار کردند و آیات تورات را تحریف نمودند، چرا که در صورت آشنایی مردم به حقیقت، کاخ ریاست آنها فرو می ریخت.اصولا اگر تمام این جهان را به کسی بدهند تا یکی از آیات الهی را انکار کند براستی بهای کم و اندکی است، زیرا این زندگی سرانجام نابودشدنی است و سرای آخرت ابدی و جاودانی است تا چه رسد که انسان بخواهد، این آیات الهی را فدای منافع ناچیزی کند.و در چهارمین دستور می گوید: تنها از من بپرهیزید (و ایای فاتقون) از این نترسید که روزی شما قطع شود و از این نترسید که جمعی از متعصبان یهود بر ضد شما سران قیام کنند، تنها از من یعنی از مخالفت فرمان من بترسید.
دیدگاه علامه طبرسی
و لا تشتروا بآیاتی ثمنا قلیلا... در شأن نزول این آیه از حضرت امام محمدباقر علیه السّلام نقل شده است که فرمود: جمعی از یهود چون حی بن اخطب و کعب بن اشرف بر یهود فرض و لازم کرده بودند که هر سال غذا و طعامی بدانان دهند و چون اسلام، این حکم را باطل نمود آنان به انکار صفت رسول اکرم که در تورات بود پرداختند و آیات تورات را تحریف کردند تا هم چنان آنچه از مردم می گرفتند باقی بماند و منظور از «ثمن قلیل» (بهاء کم) در این آیه همین است که آیات کتاب را بدان نفروشند.و ایای فاتقون، در این عمل خود، و انکار محمد صلی الله علیه و آله وسلّم از خدا بترسید و باکی نداشته باشید از اینکه غذای کمی از دست شما می رود.بدیهی است این آیه که می فرماید: آیات خدا را بهاء کم نفروشید معنایش آن نیست که با بهاء زیاد اشکال ندارد بلکه منظور این است که بهاء هر چه بالاتر باشد باز هم نسبت به این آیات، ناچیز است و هیچ چیز نمی تواند برابر آنها باشد مانند آیه کریمه: «و من یدع مع الله الها آخر لا برهان له به» (هر که با خدای یگانه خدای دیگری بخواهد که برهان ندارد) معنایش این است که اصلا نمی تواند برهان و دلیل داشته باشد.
پروا داشتن از خدا و نهراسیدن از غیر او، مستلزم پرهیز از دین فروشی می شود:وءامنوا بما انزلت... ولا تشتروا بـایـتی ثمنـا قلیلا وایـی فاتقون.و به آنچه نازل کرده ام (قرآن) ... و آیات مرا به بهای ناچیزی نفروشید! (و به خاطر درآمد مختصری، نشانه های قرآن و پیامبر اسلام را، که در کتب شما موجود است، پنهان نکنید! ) و تنها از من (و مخالفت دستورهایم) بترسید (نه از مردم)!
دیدگاه آیت الله مکارم
به دنبال پیمانی که خداوند از یهود گرفته بود، و از جمله آن پیمان، ایمان به پیامبران الهی و اطاعت فرمانهای او بود، در سه آیه مورد بحث به نه بخش از دستوراتی که به یهود داده شده اشاره می کند.نخست می فرماید: به آیاتی که بر پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله نازل شده ایمان بیاورید، آیاتی که هماهنگ با اوصافی است که در تورات شما آمده است (و آمنوا بما انزلت مصدقا لما معکم). قرآن مصدق کتابی است که نزد خود شما است، یعنی بشاراتی را که تورات و پیامبران پیشین به پیروان خود دادند که بعد از ما پیامبری با چنین اوصاف ظهور خواهد کرد و کتاب آسمانیش دارای این ویژگی ها است اکنون که می بینید صفات این پیامبر و ویژگی های قرآن کاملا منطبق بر بشاراتی است که در کتب شما آمده و هماهنگی همه جانبه با آن دارد چرا به آن ایمان نمی آورید؟!.سپس می گوید: شما نخستین کسی نباشید که به این کتاب آسمانی کفر می ورزید و آن را انکار می کنید (و لا تکونوا اول کافر به).یعنی اگر مشرکان و بت پرستان عرب، کافر شوند زیاد عجیب نیست عجیب کفر و انکار شما است، آنهم به عنوان پیشگامان و نخستین مخالفان، چرا که هم از آنها با اطلاعترید، و اهل کتابید و در کتب آسمانی شما این همه بشارات درباره ظهور چنین پیامبری داده شده، و به همین دلیل قبل از ظهورش، شما نخستین منادیان او بودید، چه شد که بعد از این ظهور بجای اینکه نخستین مؤمنان باشید نخستین کافران شدید؟. آری بسیار از یهودیان اصولا مردمی لجوج اند، و اگر این لجاجت نبود باید آنها خیلی زودتر از دیگران ایمان آورده باشند.در سومین جمله می گوید: شما آیات مرا به بهای اندکی نفروشید، و آن را با یک میهمانی سالیانه معاوضه نکنید (و لا تشتروا بآیاتی ثمنا قلیلا). بدون شک آیات خدا را با هیچ بهایی نباید معاوضه کرد، چه کم باشد و چه بسیار، ولی این جمله در حقیقت اشاره به دون همتی این دسته از یهود است که به خاطر منافع اندکی همه چیز را بدست فراموشی می سپردند، و آنها که تا آن روز از مبشران قیام پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله و کتاب آسمانی او بودند، هنگامی که منافع خویش را در خطر دیدند این بشارتها را انکار کردند و آیات تورات را تحریف نمودند، چرا که در صورت آشنایی مردم به حقیقت، کاخ ریاست آنها فرو می ریخت.اصولا اگر تمام این جهان را به کسی بدهند تا یکی از آیات الهی را انکار کند براستی بهای کم و اندکی است، زیرا این زندگی سرانجام نابودشدنی است و سرای آخرت ابدی و جاودانی است تا چه رسد که انسان بخواهد، این آیات الهی را فدای منافع ناچیزی کند.و در چهارمین دستور می گوید: تنها از من بپرهیزید (و ایای فاتقون) از این نترسید که روزی شما قطع شود و از این نترسید که جمعی از متعصبان یهود بر ضد شما سران قیام کنند، تنها از من یعنی از مخالفت فرمان من بترسید.
دیدگاه علامه طبرسی
و لا تشتروا بآیاتی ثمنا قلیلا... در شأن نزول این آیه از حضرت امام محمدباقر علیه السّلام نقل شده است که فرمود: جمعی از یهود چون حی بن اخطب و کعب بن اشرف بر یهود فرض و لازم کرده بودند که هر سال غذا و طعامی بدانان دهند و چون اسلام، این حکم را باطل نمود آنان به انکار صفت رسول اکرم که در تورات بود پرداختند و آیات تورات را تحریف کردند تا هم چنان آنچه از مردم می گرفتند باقی بماند و منظور از «ثمن قلیل» (بهاء کم) در این آیه همین است که آیات کتاب را بدان نفروشند.و ایای فاتقون، در این عمل خود، و انکار محمد صلی الله علیه و آله وسلّم از خدا بترسید و باکی نداشته باشید از اینکه غذای کمی از دست شما می رود.بدیهی است این آیه که می فرماید: آیات خدا را بهاء کم نفروشید معنایش آن نیست که با بهاء زیاد اشکال ندارد بلکه منظور این است که بهاء هر چه بالاتر باشد باز هم نسبت به این آیات، ناچیز است و هیچ چیز نمی تواند برابر آنها باشد مانند آیه کریمه: «و من یدع مع الله الها آخر لا برهان له به» (هر که با خدای یگانه خدای دیگری بخواهد که برهان ندارد) معنایش این است که اصلا نمی تواند برهان و دلیل داشته باشد.
wikifeqh: تقوا_و_دین فروشی_(قرآن)