[ویکی فقه] تقلید از نیاکان و معاد (قرآن). در این مقاله به بررسی مقلدین منکرین معاد به تبع پیروی کورکورانه از نیاکان در آیاتی از قرآن کریم می پردازیم.
اسلک یدک فی جیبک تخرج بیضاء من غیر سوء واضمم الیک جناحک من الرهب فذنک برهـنان من ربک الی فرعون وملاه انهم کانوا قومـا فـسقین• فلما جاءهم موسی بـایـتنا بینـت قالوا ما هـذا الا سحر مفتری وما سمعنا بهـذا فی ءابائنا الاولین• واستکبر هو وجنوده فی الارض بغیر الحق وظنوا انهم الینا لا یرجعون. «دستت را در گریبانت فرو بر، هنگامی که خارج می شود سفید و درخشنده است و بدون عیب و نقص، و دست هایت را بر سینه ات بگذار تا ترس و وحشت از تو دور شود، این دو برهان روشن از پروردگارت به سوی فرعون و اطرافیان اوست که آنها قوم فاسقی هستند. هنگامی که موسی با معجزات روشن ما به سراغ آنها آمد گفتند: این چیزی جز سحر نیست که به دروغ به خدا بسته شده، ما هرگز چنین چیزی در نیاکان خود نشنیده ایم! (سرانجام) فرعون و لشکریانش به ناحق در زمین استکبار کردند، و پنداشتند به سوی ما باز نمی گردند».
نخستین جرقه وحی
در اینجا به هفتمین صحنه از این داستان می رسیم: هیچکس دقیقا نمی داند در این ده سال بر موسی چه گذشت اما بدون شک این ده سال از بهترین سال های عمر موسی بود، سال هائی گوارا، شیرین و آرام بخش سال های سازندگی و آمادگی برای یک ماموریت بزرگ. در حقیقت، ضرورت داشت که موسی علیه السّلام یک دوران ده ساله را در غربت و در کنار یک پیامبر بزرگ بگذارند و شبانی کند، تا اگر خوی کاخ نشینی بر فکر و جان او اثر گذاشته است به کلی شستشو شود، موسی باید در کنار کوخ نشینان باشد، از دردهای آنها آگاه گردد و برای مبارزه با کاخ نشینان آماده شود.
اسلک یدک فی جیبک تخرج بیضاء من غیر سوء واضمم الیک جناحک من الرهب فذنک برهـنان من ربک الی فرعون وملاه انهم کانوا قومـا فـسقین• فلما جاءهم موسی بـایـتنا بینـت قالوا ما هـذا الا سحر مفتری وما سمعنا بهـذا فی ءابائنا الاولین• واستکبر هو وجنوده فی الارض بغیر الحق وظنوا انهم الینا لا یرجعون. «دستت را در گریبانت فرو بر، هنگامی که خارج می شود سفید و درخشنده است و بدون عیب و نقص، و دست هایت را بر سینه ات بگذار تا ترس و وحشت از تو دور شود، این دو برهان روشن از پروردگارت به سوی فرعون و اطرافیان اوست که آنها قوم فاسقی هستند. هنگامی که موسی با معجزات روشن ما به سراغ آنها آمد گفتند: این چیزی جز سحر نیست که به دروغ به خدا بسته شده، ما هرگز چنین چیزی در نیاکان خود نشنیده ایم! (سرانجام) فرعون و لشکریانش به ناحق در زمین استکبار کردند، و پنداشتند به سوی ما باز نمی گردند».
نخستین جرقه وحی
در اینجا به هفتمین صحنه از این داستان می رسیم: هیچکس دقیقا نمی داند در این ده سال بر موسی چه گذشت اما بدون شک این ده سال از بهترین سال های عمر موسی بود، سال هائی گوارا، شیرین و آرام بخش سال های سازندگی و آمادگی برای یک ماموریت بزرگ. در حقیقت، ضرورت داشت که موسی علیه السّلام یک دوران ده ساله را در غربت و در کنار یک پیامبر بزرگ بگذارند و شبانی کند، تا اگر خوی کاخ نشینی بر فکر و جان او اثر گذاشته است به کلی شستشو شود، موسی باید در کنار کوخ نشینان باشد، از دردهای آنها آگاه گردد و برای مبارزه با کاخ نشینان آماده شود.
wikifeqh: تقلید_از_نیاکان_و_معاد_(قرآن)