تقابل دیدگاه های مخترعه و مطرفیه

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] زیدیه در لفظ به گروهی که منسوب به زید بن علی بن حسین ابن علی بن ابی طالب (علیهم السلام) هستند، اطلاق می شود. اندیشه «منصوص بودن امامت» و اعتقاد به وجود نص بر امامت اهل بیت (علیه السّلام) نقطه پیوندی است که زیدیه و امامیه را تحت عنوان عام «تشیع» قرار می دهد.
زید که فرزند امام سجاد (علیه السّلام) است؛ در سال ۱۲۲ هـ. ق با قیام علیه حکومت هشام بن عبدالملک (۷۱-۱۲۵ هـ. ق)، (هشام بن عبد الملک بن مروان از پادشاهان اموی که در دمشق به دنیا آمد و بعد از برادرش یزید بن عبد الملک به حکومت رسید.) پایه گذار مکتب زیدیه در جهان اسلام شد. دیدار زید با واصل بن عطا (رئیس معتزله) و ابوحنیفه (رئیس مذهب فقهی حنفی) از نکات قابل توجه در این دوره است. پس از قیام او، تدوین عقاید زیدیه آغاز شد. با توجه به باز بودن باب اجتهاد در فرقه زیدیه و شرائط سیاسی- اجتماعی در دوره های زمانی مختلف، این تدوین عقاید با تغییرات گسترده در نگرش فقهی و اعتقادی مواجه شد.جارودیه، صالحیه و سلیمانیه مهمترین دیدگا ها و تفکرات کلامی بودند که همزمان با نخستین قیام های زیدیان بوجود آمدند.
← مکتبهای برگرفته از زیدیه
از یک سو ایجاد زمینه های مناسب اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و از سوی دیگر شکل گیری و پیدایش اندیشه و اعتقادی نو از سوی یک شخص یا یک گروه، جریاناتی مؤثر در پیدایش جنبش ها و قیام های فرقه ای بوده اند.تاریخ یمن به علت موقعیت خاص آب و هوایی و جغرافیایی با تحولات و فراز و فرودهای فراوان همراه بوده است. یمنیان که در زمان رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلّم) و در سال ششم هجری از طریق دو فرستاده باذان -حاکم ایرانی یمن- و ارسال فرستادگان از سوی پیامبر از جمله حضرت علی (علیه السّلام) نزد قبیله همدان و ابوموسی اشعری به عنوان قاضی، با اسلام آشنا شده بودند، پس از رحلت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلّم) در دوران خلفاء و پس از آن در عصر اموی و دوره عباسی از فعال ترین گروه ههای اجتماعی بودند.با توجه به حمایت یمنیان از اهل بیت (علیهم السّلام) و حمایت آنان از شخصیت ها و جریانات شیعی، زمینه مناسبی برای توجه فرقه های مختلف شیعی از جمله زیدیه به آن بخش از جهان اسلام شد. از این رو در قرن سوم هجری اولین حکومت شیعی توسط یحی بن حسین بن قاسم رسی –ملقب به هادی الی الحق- و در سال ۲۸۴ هـ. ق در یمن شکل گرفت. تاسیس این حکومت در جنوب شبه جزیره به زیدیان یمن این اجازه را داد تا با تثبیت ارکان فکری و کلامی به حضور علمی و فرهنگی خود در یمن تداوم بخشند.
← موسس مطرفیه
به طور کلی اختلافات میان این دو گروه زیدی را می توان در موارد زیر دانست:۱. اختلاف این دو نشات گرفته از تفاوت در دیدگاه ها و مسائل کلامی میان دو مکتب معتزلی بصره و بغداد بوده است. این اختلاف در دیدگاه ها از اواخر قرن چهارم و اواسط قرن پنجم هجری، به انشقاق جامعه زیدیه یمن به دو گروه مطرفیه و مخترعه منجر شد. ۲. مهمترین دیدگاه مطرفیه به مسائلی پیرامون اعراض باز می گردد. مطرفیه قائل بود که خداوند چهار عنصر آب، آتش، باد و خاک را آفریده و باقی اشیاء را از این چهار عنصر پدید آورده است. بنابراین بر اثر تاثیر و تاثیرات بین این چهار عنصر تغییرات طبایع اجسام حاصل می شود و خداوند تاثیری در این تغییرات ندارد. بنابراین لزومی ندارد که خداوند به صفات مربوط به این مسائل متصف گردد. گویا این نکته حرف تازه ای نبود و برخی از معتزله بغداد همچون ابوالقاسم بلخی نیز به آن معتقد بوده اند. ولی علمای زیدیه و معروف به مخترعه این دیدگاه را نپذیرفته و قائل بودند که خداوند اعراض را در اجسام اختراع می کند و می آفریند از این رو به این گروه مخترعه می گفتند. تبلیغ عدم دخالت باری تعالی در اعراض اشیاء باعث برانگیخته شدن خشم برخی از علمای زیدیه شده و باعث تکفیر مطرفیه گردید و ردیه های بسیاری علیه آنها نوشته شد. ۳. مطرفیه و مخالفانشان که موسوم به مخترعه بودند، دست به تقابل وسیع تری از نقطه نظر فکری و ایدئولوژیک زدند. هر یک رساله ها و کتابهایی در تایید عقاید خود و یا رد بر عقاید مخالف می نگاشتند و از اندیشه ها و مبانی کلامی مختلف در این مسیر یاری می گرفتند. در حالی که مخترعه اندیشه های خود را با مکتب معتزلی بصری نزدیکتر می یافتند. آنها اساسا تلاش داشتند که عقاید زیدی خود را هم برای تقابلی روشن تر نسبت به شافعیان اشعری و هم برای تحدید و مرز بندی با مطرفیه، در چارچوب تفکرات کلامی معتزلی به طور ساختاری تری بازنویسی کنند و کتابهای امامان گذشته یمن از مکتب قاسم رسی و الهادی را در این چارچوب تفسیر و بازخوانی کنند. در مقابل مطرفیه به تدریج با بهره مندی از کتابهای معتزلی که از حدود اواخر سده پنجم و به ویژه از اوائل سده ششم قمری به یمن راه یافته بودند، سعی در تبیین و تایید مبانی فکری و کلامی یعنی مکتب بغداد داشتند و از آثار آنان و عقاید ایشان در تایید مبانی خود بهره مند می شدند. بدین ترتیب تقابل مطرفیه و مخترعه رنگ تقابل دیدگاه های کلامی بغدادی و بصری به خود گرفت. ۴. تغییر موضع برخی از عالمان مطرفیه و گرایش به مخترعه سبب تضعیف جریان فکری مطرفیه شد. منابع زیدی اشخاصی همچون قاضی شمس الدین جعفر بن احمد بن عبدالسلام بن ابی یحیی زیدی (د. ۵۷۳ ق) را ذکر کرده اند که در آغاز بر مذهب مطرفیه بود. اما پس از آنکه نزد فقیه زیدبن علی دانش آموخت به مذهب مخترعه گروید. قاضی جعفر علاوه بر تغییر مشی فکری به عنوان یکی از همکاران امام المتوکل بر ضد مذهب مطرفیه که در این هنگام گسترش پیدا گرده بود، قدم برداشت. فقیه زید در واقع با تعلیمات خود توانست در جهت تضعیف مطرفیه گامهای مهمی بردارد، به طوری که حسین بن شبیب شهابی نیز همچون قاضی جعفر تحت تاثیر فقیه زید از تطریف دست کشید. با تغییر تفکرات حسین بن شبیب نزدیک به پانصد تن از اتباع او نیز به دلیل آنکه شیخ آنان از مذهب مطرفیه دست کشیده بود به مکتب سایر زیدیان یعنی مخترعه پیوستند.
عناوین مرتبط
...

پیشنهاد کاربران

بپرس