[ویکی شیعه] تفسیر جامع اثر سید ابراهیم بروجردی از تفاسیر روایی معاصر و به زبان فارسی که از زاویه حدیث به تفسیر نگریسته و معانی آیات را با جستجو در روایات دنبال کرده است. این تفسیر در حقیقت، گردآوری روایات تفسیر منسوب به امام عسکری، تفسیر عیاشی و تفسیر قمی است.
مؤلف در آغاز مقدمه، انگیزه خود را چنین بیان که دیر زمانی بود شوق و آرزو داشتم که ای کاش پروردگار جهانیان این بنده ضعیف را به لطف و کرم خود مفتخر می فرمود و عنایت سبحانی و توفیق رحمانی شامل حالم می شد تا تفسیری فارسی با بیانی سهل و ساده از فرموده های ائمه اطهار و اولیای بزرگوار می نوشتم تا شیعیان فارسی زبان و تابعان آل محمد (ص) از آن بهره مند شوند و ذخیره ای برای روز معاد بشود لیکن ابتلائات روزگار و آلام روحی و جسمی موجب تأخیر می شد تا بر سبیل اتفاق به منزل یکی از دوستان متدین گُذارم افتاد و صحبتی از تفسیر قرآن و ودائع پیغمبر اکرم و اهمیت آن دو ثقل بزرگ شد، مرا تحریص و ترغیب نمودند و در همان مجلس توفیق حضرت کبریائی و توجه نظر ولی عصر که روز مولود مسعودش بود قرینم شد و بنام نامی آن امام همام از همان روزِ فیروز شروع به کار نموده و آرزوهای گذشته را به مرحله عمل در آوردم.
مؤلف در ابتدای کتاب، دیدگاه خویش را این گونه بیان می کند:
مؤلف در آغاز مقدمه، انگیزه خود را چنین بیان که دیر زمانی بود شوق و آرزو داشتم که ای کاش پروردگار جهانیان این بنده ضعیف را به لطف و کرم خود مفتخر می فرمود و عنایت سبحانی و توفیق رحمانی شامل حالم می شد تا تفسیری فارسی با بیانی سهل و ساده از فرموده های ائمه اطهار و اولیای بزرگوار می نوشتم تا شیعیان فارسی زبان و تابعان آل محمد (ص) از آن بهره مند شوند و ذخیره ای برای روز معاد بشود لیکن ابتلائات روزگار و آلام روحی و جسمی موجب تأخیر می شد تا بر سبیل اتفاق به منزل یکی از دوستان متدین گُذارم افتاد و صحبتی از تفسیر قرآن و ودائع پیغمبر اکرم و اهمیت آن دو ثقل بزرگ شد، مرا تحریص و ترغیب نمودند و در همان مجلس توفیق حضرت کبریائی و توجه نظر ولی عصر که روز مولود مسعودش بود قرینم شد و بنام نامی آن امام همام از همان روزِ فیروز شروع به کار نموده و آرزوهای گذشته را به مرحله عمل در آوردم.
مؤلف در ابتدای کتاب، دیدگاه خویش را این گونه بیان می کند:
wikishia: تفسیر_جامع
[ویکی اهل البیت] تفسیر جامع اثر سید محمد ابراهیم بروجردی فرزند سید محمد حسین و از اعیان تفسیری قرن چهاردهم هجریساکن تهران می باشد.این تفسیر، گردآوری شده روایات تفسیری منسوب به امام حسن عسکری علیه السلام تفسیر عیاشی و تفسیر منسوب به علی بن ابراهیم قمی است.
ایشان در مقدمه خود بر تفسیر انگیزه خود را چنین می نویسند:« دیر زمانی بود شوق و آرزو داشتم که ایکاش پروردگار جهانیان، این بنده ضعیف را به لطف و کرم خود مفتخر می فرمود و عنایت سبحانی و توفیق رحمانی شامل حالم میشد تا تفسیری فارسی با بیانی سهل و ساده از فرموده های ائمه اطهار و اولیای بزرگوار مینوشتم تا شیعیان فارسی زبان و تابعان آن محمد صلّی اللّه علیه و آله از آن بهره مند شوند و ذخیره ای برای روز معاد بشود، لیکن ابتلاآت روزگار و آلام روحی و جسمی موجب تأخیر می شد تا بر سبیل اتفاق به منزل یکی از دوستان متدین گذارم افتاد و صحبتی از تفسیر قرآن و ودایع پیغمبر اکرم و اهمیت آن دو ثقل بزرگ شد، مرا تحریص و ترغیب نمودند، در همان مجلس توفیق حضرت کبریایی و توجه نظر حضرت ولی عصر حجة ابن الحسن عسکری روحی و ارواح العالمین له الفداء که روز مولود مسعودش بود قرینم شد و بنام نامی آن امام همام از همان روز شروع به کار نمودم و آرزوهای گذشته را به مرحله عمل درآوردم.»
این تفسیر به زبان فارسی و در هفت جلد، عهده دار تفسیر تمامی قرآن به روش ترتیبی می باشد. از تفاسیر روایی معاصر که از زاویه حدیث به تفسیر نگریسته محسوب می گردد، همواره معانی آیات را با جستجو در روایات دنبال کرده است، از این روی، نقش و روش این تفسیر، گردآوری روایات اهل بیت عصمت( ع) و گزینش آن بوده است. بنابراین هر جا موضوع و سخنی مربوط به آیه و سوره ای از قرآن بوده به روایات استشهاد کرده است. ایشان در مقدمه می نویسند:« ما به خواست خداوند آنچه را اهل نزول و خاندان وحی و تنزیل بیان و تفسیر فرموده اند، عینا نقل بمعنی نمائیم و به زبان فارسی بیان کنیم و از هر گونه اظهار نظر( چون به نص روایات متواتره حرام است) خودداری می نماییم». در مقدمه کوتاه خود بر جلد دوم تفسیر پس از ذکر روش خود با استناد به آیات و روایات سعی می نماید که اظهار نظر در تفسیر آیات را حرام و کفر بنمایاند و برای اجتناب از این حرام می نویسد:« از این جهت ما در این تفسیر از نقل آراء فاسده مردمان و بیانات فلاسفه و عرفاء و از سخنان ابو حنیفه و قتاده و عضدی مسلکان دوری جسته و صرف نظر نمودیم و هرگز بیان نخواهیم کرد، چه این عمل تجاوز کردن از امر و دستور خداوند و ائمه باشد.» 1 ص 24
پیش از این گذشت که روش اصلی مفسر در این تفسیر، روش روایی و مأثور است، که با ذکر روایات اهل بیت« علیه السلام» به تفسیر آیات و فرازهای آنها می پردازد. امّا از نظر ترتیب و ورود و خروج در مباحث، شیوه ایشان بدین گونه است که: ابتدای سوره ها با ذکر نام سوره و احیانا، اشاره به وجه تسمیه آن وارد بحث شده، اطلاعاتی راجع به مکی، مدنی بودن، ترتیب نزول، عدد آیات( به شمارش کوفیین و غیر آنها)، تعداد کلمات و حروف، ارائه می دهند، پس از آن به بیان فضیلت سوره و خواص آن می پردازد. سپس دسته آیات مورد نظر را مطرح و ترجمه آن را بازگو می کند. این بخش قسمت بالای صفحه را تشکیل می دهد، در قسمت دوم صفحه به تفسیر آیات با کمک روایات می پردازد و با ذکر منبع روایات و قائل آن ترجمه آن را بدون متن عربی می آورد، قسمت سوم صفحه، ترجمه تفسیر قمی است که به تناسب دسته آیات، بیان می گردد. مفسر به تناسب برخی آیات، از مباحث موضوعی در حد لزوم، غفلت نورزیده و به بیان آن می پردازد، مانند بحثی در حقیقت سحر و اقسام آن، عمل مرتاضان، سحر ساحران فرعونی و... که در ذیل آیه 102 سوره بقره ج 1 ص 231، مطرح کرده اند. در توضیح قصص قرآنی نیز، تابع روایات بوده و نظر شیعه را پیروی می نماید، بر این اساس وارد جزئیاتی می شود که روایات اهل بیت« علیهم السلام» مطرح کردند، مانند چگونگی ولادت یحیی و مریم( س) و حضرت عیسی( ع) در ج 1 ص 420 ذیل آیه 35 به بعد سوره بقره، که تا ص 439 به آن می پردازد. مفسر مباحث فقهی را نیز با تفصیل بیان می دارد، و احکام فقهی را با دیدگاه فقهای شیعه از طریق روایات متعرض می شود، مانند بحث خمس و احکام مختلف آن ذیل آیه 42 سوره انفال« و اعلموا انما غنمتم...» که حدود ده صفحه در جلد 3 ص 54 به آن اختصاص می دهد. و نیز مطرح کردن احکام وضو و غسل و تیمم و جنابت ذیل آیه 6 سوره مائده در ج 2 ص 174 تا ص 188. با توجه به روایی بودن تفسیر بطور طبیعی، مباحث مربوط به ولایت ائمه« علیهم السلام»، بخصوص ولایت حضرت امیر المؤمنین علی« علیه السلام» به طور مفصل بیان شده است، مانند نزول آیه اکمال دین( 3 مائده) در ج 2 ص 157 تا 163 و بحث غدیر خم. و نیز با توجه به روایی بودن تفسیر، تفاوتی اساسی بین تفسیر، تأویل، بیان مصداق و موارد تطبیق، دیده نمی شود و روایات همه با هم و با یک نظر، مطرح می شوند، مانند تفسیر عروة الوثقی در آیه 258 سوره بقره ج 1 ص 371، به امیر المؤمنین علیه السلام و ائمه( ع)، که در واقع این بزرگواران، از مصادیق عروة الوثقی می باشند. در مواردی نیز که امام معصوم« علیه السلام» به آیه توسل جسته استدلال می نماید یا به آیه استشهاد می فرماید، با دیده تفسیر و شرح و توضیح آیه به آن نگریسته می شود و از بقیه موارد تفکیک نشده است، مانند نقل روایت امام جواد علیه السلام ذیل آیه 38 سوره مائده در جلد دوم صفحه 207 به بعد.
ایشان در مقدمه خود بر تفسیر انگیزه خود را چنین می نویسند:« دیر زمانی بود شوق و آرزو داشتم که ایکاش پروردگار جهانیان، این بنده ضعیف را به لطف و کرم خود مفتخر می فرمود و عنایت سبحانی و توفیق رحمانی شامل حالم میشد تا تفسیری فارسی با بیانی سهل و ساده از فرموده های ائمه اطهار و اولیای بزرگوار مینوشتم تا شیعیان فارسی زبان و تابعان آن محمد صلّی اللّه علیه و آله از آن بهره مند شوند و ذخیره ای برای روز معاد بشود، لیکن ابتلاآت روزگار و آلام روحی و جسمی موجب تأخیر می شد تا بر سبیل اتفاق به منزل یکی از دوستان متدین گذارم افتاد و صحبتی از تفسیر قرآن و ودایع پیغمبر اکرم و اهمیت آن دو ثقل بزرگ شد، مرا تحریص و ترغیب نمودند، در همان مجلس توفیق حضرت کبریایی و توجه نظر حضرت ولی عصر حجة ابن الحسن عسکری روحی و ارواح العالمین له الفداء که روز مولود مسعودش بود قرینم شد و بنام نامی آن امام همام از همان روز شروع به کار نمودم و آرزوهای گذشته را به مرحله عمل درآوردم.»
این تفسیر به زبان فارسی و در هفت جلد، عهده دار تفسیر تمامی قرآن به روش ترتیبی می باشد. از تفاسیر روایی معاصر که از زاویه حدیث به تفسیر نگریسته محسوب می گردد، همواره معانی آیات را با جستجو در روایات دنبال کرده است، از این روی، نقش و روش این تفسیر، گردآوری روایات اهل بیت عصمت( ع) و گزینش آن بوده است. بنابراین هر جا موضوع و سخنی مربوط به آیه و سوره ای از قرآن بوده به روایات استشهاد کرده است. ایشان در مقدمه می نویسند:« ما به خواست خداوند آنچه را اهل نزول و خاندان وحی و تنزیل بیان و تفسیر فرموده اند، عینا نقل بمعنی نمائیم و به زبان فارسی بیان کنیم و از هر گونه اظهار نظر( چون به نص روایات متواتره حرام است) خودداری می نماییم». در مقدمه کوتاه خود بر جلد دوم تفسیر پس از ذکر روش خود با استناد به آیات و روایات سعی می نماید که اظهار نظر در تفسیر آیات را حرام و کفر بنمایاند و برای اجتناب از این حرام می نویسد:« از این جهت ما در این تفسیر از نقل آراء فاسده مردمان و بیانات فلاسفه و عرفاء و از سخنان ابو حنیفه و قتاده و عضدی مسلکان دوری جسته و صرف نظر نمودیم و هرگز بیان نخواهیم کرد، چه این عمل تجاوز کردن از امر و دستور خداوند و ائمه باشد.» 1 ص 24
پیش از این گذشت که روش اصلی مفسر در این تفسیر، روش روایی و مأثور است، که با ذکر روایات اهل بیت« علیه السلام» به تفسیر آیات و فرازهای آنها می پردازد. امّا از نظر ترتیب و ورود و خروج در مباحث، شیوه ایشان بدین گونه است که: ابتدای سوره ها با ذکر نام سوره و احیانا، اشاره به وجه تسمیه آن وارد بحث شده، اطلاعاتی راجع به مکی، مدنی بودن، ترتیب نزول، عدد آیات( به شمارش کوفیین و غیر آنها)، تعداد کلمات و حروف، ارائه می دهند، پس از آن به بیان فضیلت سوره و خواص آن می پردازد. سپس دسته آیات مورد نظر را مطرح و ترجمه آن را بازگو می کند. این بخش قسمت بالای صفحه را تشکیل می دهد، در قسمت دوم صفحه به تفسیر آیات با کمک روایات می پردازد و با ذکر منبع روایات و قائل آن ترجمه آن را بدون متن عربی می آورد، قسمت سوم صفحه، ترجمه تفسیر قمی است که به تناسب دسته آیات، بیان می گردد. مفسر به تناسب برخی آیات، از مباحث موضوعی در حد لزوم، غفلت نورزیده و به بیان آن می پردازد، مانند بحثی در حقیقت سحر و اقسام آن، عمل مرتاضان، سحر ساحران فرعونی و... که در ذیل آیه 102 سوره بقره ج 1 ص 231، مطرح کرده اند. در توضیح قصص قرآنی نیز، تابع روایات بوده و نظر شیعه را پیروی می نماید، بر این اساس وارد جزئیاتی می شود که روایات اهل بیت« علیهم السلام» مطرح کردند، مانند چگونگی ولادت یحیی و مریم( س) و حضرت عیسی( ع) در ج 1 ص 420 ذیل آیه 35 به بعد سوره بقره، که تا ص 439 به آن می پردازد. مفسر مباحث فقهی را نیز با تفصیل بیان می دارد، و احکام فقهی را با دیدگاه فقهای شیعه از طریق روایات متعرض می شود، مانند بحث خمس و احکام مختلف آن ذیل آیه 42 سوره انفال« و اعلموا انما غنمتم...» که حدود ده صفحه در جلد 3 ص 54 به آن اختصاص می دهد. و نیز مطرح کردن احکام وضو و غسل و تیمم و جنابت ذیل آیه 6 سوره مائده در ج 2 ص 174 تا ص 188. با توجه به روایی بودن تفسیر بطور طبیعی، مباحث مربوط به ولایت ائمه« علیهم السلام»، بخصوص ولایت حضرت امیر المؤمنین علی« علیه السلام» به طور مفصل بیان شده است، مانند نزول آیه اکمال دین( 3 مائده) در ج 2 ص 157 تا 163 و بحث غدیر خم. و نیز با توجه به روایی بودن تفسیر، تفاوتی اساسی بین تفسیر، تأویل، بیان مصداق و موارد تطبیق، دیده نمی شود و روایات همه با هم و با یک نظر، مطرح می شوند، مانند تفسیر عروة الوثقی در آیه 258 سوره بقره ج 1 ص 371، به امیر المؤمنین علیه السلام و ائمه( ع)، که در واقع این بزرگواران، از مصادیق عروة الوثقی می باشند. در مواردی نیز که امام معصوم« علیه السلام» به آیه توسل جسته استدلال می نماید یا به آیه استشهاد می فرماید، با دیده تفسیر و شرح و توضیح آیه به آن نگریسته می شود و از بقیه موارد تفکیک نشده است، مانند نقل روایت امام جواد علیه السلام ذیل آیه 38 سوره مائده در جلد دوم صفحه 207 به بعد.
wikiahlb: تفسیر_جامع
[ویکی نور] تفسیر جامع تألیف سید محمد ابراهیم بروجردی از مفسرین بزرگ قرن چهاردهم هجری که در هفت جلد منتشر شده است. انگیزه وی از نگارش کتاب آن بوده که تفسیری فارسی با بیانی سهل و ساده از فرموده های ائمه اطهار(ع)و اولیای بزرگوار بنویسد تا شیعیان فارسی زبان از آن بهره مند شوند و ذخیره ای برای روز معادش باشد.
این اثر مشتمل بر تفسیر تمامی قرآن به روش ترتیبی می باشد و از تفاسیر روایی معاصر که از زاویه حدیث به تفسیر نگریسته محسوب می گردد. همواره معانی آیات را با جستجو در روایات دنبال کرده است، از این روی، نقش و روش این تفسیر، گردآوری روایات اهل بیت عصمت(ع) و گزینش آن بوده است؛ لذاست که هر جا موضوع و سخنی مربوط به آیه و سوره ای از قرآن بوده به روایات استشهاد کرده است.
نویسنده در مقدمه کوتاه خود بر جلد دوم با استناد به آیات و روایات سعی می نماید که اظهار نظر در تفسیر آیات را حرام و کفر بنمایاند و برای اجتناب از این حرام می نویسد: «از این جهت ما در این تفسیر از نقل آراء فاسده مردمان و بیانات فلاسفه و عرفاء و از سخنان ابوحنیفه و قتاده و عضدی مسلکان دوری جسته و صرف نظر نمودیم و هرگز بیان نخواهیم کرد، چه این عمل تجاوز کردن از امر و دستور خداوند و ائمه باشد.»
از سوی دیگر تفسیر جامع در حقیقت گردآوری روایات تفسیر منسوب به امام حسن عسکری(ع) به تفسیر عیاشی و تفسیر منسوب به علی بن ابراهیم قمی است، نه جامع معانی و روشهای تفسیری؛ به همین دلیل، تفسیر جامع را باید نوعی ترجمه این چند کتاب روایی دانست، زیرا مؤلف در این تفسیر جز ترجمه و نقل روایات و دیدگاه ها، در نقد و بررسی و تحلیل کلمات، سخنی و توضیحی از خود نیاورده است.
ایشان در مقدمه دوازدهم خود، کتابهایی را که از آنها روایات را نقل می نماید به شرح ذیل می نویسد: «اول کتاب کافی شیخ کلینی، دوم فقیه و توحید و اعتقادات و علل و سایر کتب ابن بابویه شیخ صدوق، سوم کتاب بصائر الدرجات محمد بن حسن صفار و سعد بن عبدالله قمی و تفسیر عیاشی، فرات بن ابراهیم، مناقب ابن شهرآشوب، کامل الزیاره ابن قولویه و کتاب تفسیر آیات ولایت اهل بیت(ع) محمد بن عباس ماهیار معروف به ابن حجام است که از کتب متقنه اخبار می باشد.
این اثر مشتمل بر تفسیر تمامی قرآن به روش ترتیبی می باشد و از تفاسیر روایی معاصر که از زاویه حدیث به تفسیر نگریسته محسوب می گردد. همواره معانی آیات را با جستجو در روایات دنبال کرده است، از این روی، نقش و روش این تفسیر، گردآوری روایات اهل بیت عصمت(ع) و گزینش آن بوده است؛ لذاست که هر جا موضوع و سخنی مربوط به آیه و سوره ای از قرآن بوده به روایات استشهاد کرده است.
نویسنده در مقدمه کوتاه خود بر جلد دوم با استناد به آیات و روایات سعی می نماید که اظهار نظر در تفسیر آیات را حرام و کفر بنمایاند و برای اجتناب از این حرام می نویسد: «از این جهت ما در این تفسیر از نقل آراء فاسده مردمان و بیانات فلاسفه و عرفاء و از سخنان ابوحنیفه و قتاده و عضدی مسلکان دوری جسته و صرف نظر نمودیم و هرگز بیان نخواهیم کرد، چه این عمل تجاوز کردن از امر و دستور خداوند و ائمه باشد.»
از سوی دیگر تفسیر جامع در حقیقت گردآوری روایات تفسیر منسوب به امام حسن عسکری(ع) به تفسیر عیاشی و تفسیر منسوب به علی بن ابراهیم قمی است، نه جامع معانی و روشهای تفسیری؛ به همین دلیل، تفسیر جامع را باید نوعی ترجمه این چند کتاب روایی دانست، زیرا مؤلف در این تفسیر جز ترجمه و نقل روایات و دیدگاه ها، در نقد و بررسی و تحلیل کلمات، سخنی و توضیحی از خود نیاورده است.
ایشان در مقدمه دوازدهم خود، کتابهایی را که از آنها روایات را نقل می نماید به شرح ذیل می نویسد: «اول کتاب کافی شیخ کلینی، دوم فقیه و توحید و اعتقادات و علل و سایر کتب ابن بابویه شیخ صدوق، سوم کتاب بصائر الدرجات محمد بن حسن صفار و سعد بن عبدالله قمی و تفسیر عیاشی، فرات بن ابراهیم، مناقب ابن شهرآشوب، کامل الزیاره ابن قولویه و کتاب تفسیر آیات ولایت اهل بیت(ع) محمد بن عباس ماهیار معروف به ابن حجام است که از کتب متقنه اخبار می باشد.
wikinoor: تفسیر_جامع
[ویکی فقه] تفسیر جامع (کتاب). تفسیر جامع اثر سید محمد ابراهیم بروجردی فرزند سید محمد حسین و از اعیان تفسیری قرن چهاردهم هجری ساکن تهران می باشد.
ایشان در مقدمه خود بر تفسیر انگیزه خود را چنین می نویسند: «دیر زمانی بود شوق و آرزو داشتم که ایکاش پروردگار جهانیان، این بنده ضعیف را به لطف و کرم خود مفتخر می فرمود و عنایت سبحانی و توفیق رحمانی شامل حالم می شد تا تفسیری فارسی با بیانی سهل و ساده از فرموده های ائمه اطهار و اولیای بزرگوار می نوشتم تا شیعیان فارسی زبان و تابعان آن محمد صلی الله علیه و آله وسلّم از آن بهره مند شوند و ذخیره ای برای روز معاد بشود، لیکن ابتلاآت روزگار و آلام روحی و جسمی موجب تاخیر می شد تا بر سبیل اتفاق به منزل یکی از دوستان متدین گذارم افتاد و صحبتی از تفسیر قرآن و ودایع پیغمبر اکرم و اهمیت آن دو ثقل بزرگ شد، مرا تحریص و ترغیب نمودند، در همان مجلس توفیق حضرت کبریایی و توجه نظر حضرت ولی عصر حجة ابن الحسن عسکری روحی و ارواح العالمین له الفداء که روز مولود مسعودش بود قرینم شد و بنام نامی آن امام همام از همان روز شروع به کار نمودم و آرزوهای گذشته را به مرحله عمل درآوردم.»
دیدگاه مفسر نسبت به تفاسیر موجود
البته این انگیزه مبتنی بر دیدگاه مفسر نسبت به تفاسیر نوشته شده می باشد، ایشان در همان مقدمه می نویسند: «کتابهای زیادی به نام تفسیر به زبان عربی و فارسی از طرف خاصه و عامه نگاشته شده، لیکن در حقیقت بیشتر آنها را نمی توان تفسیر نامید. زیرا اکثر آنها تفسیر به رای بوده و تفسیر به رای حرام است چنانچه بعد از این شرح داده خواهد شد، در قرآن کریم خداوند عظیم فرموده،تاویل قرآن را نمی داند کسی غیر از خدا و راسخون در علم که ائمه اطهار علیهم السّلام می باشند و تفسیر منحصرا بیان ائمه و روایات رسیده از آنهاست و اینگونه تفسیر معدود و آنهم بیش از چند تفسیر نیست و در بعضی از آنها هم به ذکر ادبیات و اعراب قرآن پرداخته و از معانی صرفنظر شده و در اطراف قشر دور زده و از لب قرآن دور گشته اند.»
روش تفسیری
این تفسیر به زبان فارسی و در هفت جلد، عهده دار تفسیر تمامی قرآن به روش ترتیبی می باشد. از تفاسیر روایی معاصر که از زاویه حدیث به تفسیر نگریسته محسوب می گردد، همواره معانی آیات را با جستجو در روایات دنبال کرده است، از این روی، نقش و روش این تفسیر، گردآوری روایات اهل بیتعصمت علیه السّلام و گزینش آن بوده است. بنابراین هر جا موضوع و سخنی مربوط به آیه و سوره ای از قرآن بوده به روایات استشهاد کرده است. ایشان در مقدمه می نویسند: «ما به خواست خداوند آنچه را اهل نزول و خاندان وحی و تنزیل بیان و تفسیر فرموده اند، عینا نقل بمعنی نمائیم و به زبان فارسی بیان کنیم و از هر گونه اظهار نظر (چون به نص روایات متواتره حرام است) خودداری می نماییم». در مقدمه کوتاه خود بر جلد دوم تفسیر پس از ذکر روش خود با استناد به آیات و روایات سعی می نماید که اظهار نظر در تفسیر آیات را حرام و کفر بنمایاند و برای اجتناب از این حرام می نویسد: «از این جهت ما در این تفسیر از نقل آراء فاسده مردمان و بیانات فلاسفه و عرفاء و از سخنان ابو حنیفه و قتاده و عضدی مسلکان دوری جسته و صرف نظر نمودیم و هرگز بیان نخواهیم کرد، چه این عمل تجاوز کردن از امر و دستور خداوند و ائمه باشد.»
تفسیر یا ترجمه کتب روایی
...
ایشان در مقدمه خود بر تفسیر انگیزه خود را چنین می نویسند: «دیر زمانی بود شوق و آرزو داشتم که ایکاش پروردگار جهانیان، این بنده ضعیف را به لطف و کرم خود مفتخر می فرمود و عنایت سبحانی و توفیق رحمانی شامل حالم می شد تا تفسیری فارسی با بیانی سهل و ساده از فرموده های ائمه اطهار و اولیای بزرگوار می نوشتم تا شیعیان فارسی زبان و تابعان آن محمد صلی الله علیه و آله وسلّم از آن بهره مند شوند و ذخیره ای برای روز معاد بشود، لیکن ابتلاآت روزگار و آلام روحی و جسمی موجب تاخیر می شد تا بر سبیل اتفاق به منزل یکی از دوستان متدین گذارم افتاد و صحبتی از تفسیر قرآن و ودایع پیغمبر اکرم و اهمیت آن دو ثقل بزرگ شد، مرا تحریص و ترغیب نمودند، در همان مجلس توفیق حضرت کبریایی و توجه نظر حضرت ولی عصر حجة ابن الحسن عسکری روحی و ارواح العالمین له الفداء که روز مولود مسعودش بود قرینم شد و بنام نامی آن امام همام از همان روز شروع به کار نمودم و آرزوهای گذشته را به مرحله عمل درآوردم.»
دیدگاه مفسر نسبت به تفاسیر موجود
البته این انگیزه مبتنی بر دیدگاه مفسر نسبت به تفاسیر نوشته شده می باشد، ایشان در همان مقدمه می نویسند: «کتابهای زیادی به نام تفسیر به زبان عربی و فارسی از طرف خاصه و عامه نگاشته شده، لیکن در حقیقت بیشتر آنها را نمی توان تفسیر نامید. زیرا اکثر آنها تفسیر به رای بوده و تفسیر به رای حرام است چنانچه بعد از این شرح داده خواهد شد، در قرآن کریم خداوند عظیم فرموده،تاویل قرآن را نمی داند کسی غیر از خدا و راسخون در علم که ائمه اطهار علیهم السّلام می باشند و تفسیر منحصرا بیان ائمه و روایات رسیده از آنهاست و اینگونه تفسیر معدود و آنهم بیش از چند تفسیر نیست و در بعضی از آنها هم به ذکر ادبیات و اعراب قرآن پرداخته و از معانی صرفنظر شده و در اطراف قشر دور زده و از لب قرآن دور گشته اند.»
روش تفسیری
این تفسیر به زبان فارسی و در هفت جلد، عهده دار تفسیر تمامی قرآن به روش ترتیبی می باشد. از تفاسیر روایی معاصر که از زاویه حدیث به تفسیر نگریسته محسوب می گردد، همواره معانی آیات را با جستجو در روایات دنبال کرده است، از این روی، نقش و روش این تفسیر، گردآوری روایات اهل بیتعصمت علیه السّلام و گزینش آن بوده است. بنابراین هر جا موضوع و سخنی مربوط به آیه و سوره ای از قرآن بوده به روایات استشهاد کرده است. ایشان در مقدمه می نویسند: «ما به خواست خداوند آنچه را اهل نزول و خاندان وحی و تنزیل بیان و تفسیر فرموده اند، عینا نقل بمعنی نمائیم و به زبان فارسی بیان کنیم و از هر گونه اظهار نظر (چون به نص روایات متواتره حرام است) خودداری می نماییم». در مقدمه کوتاه خود بر جلد دوم تفسیر پس از ذکر روش خود با استناد به آیات و روایات سعی می نماید که اظهار نظر در تفسیر آیات را حرام و کفر بنمایاند و برای اجتناب از این حرام می نویسد: «از این جهت ما در این تفسیر از نقل آراء فاسده مردمان و بیانات فلاسفه و عرفاء و از سخنان ابو حنیفه و قتاده و عضدی مسلکان دوری جسته و صرف نظر نمودیم و هرگز بیان نخواهیم کرد، چه این عمل تجاوز کردن از امر و دستور خداوند و ائمه باشد.»
تفسیر یا ترجمه کتب روایی
...
wikifeqh: تفسیر_جامع_(کتاب)