[ویکی اهل البیت] مفسر در ابتدای مقدمه خود بر تفسیر می نویسد: آنچه که ارزش تنافس و مباهات دارد اکتساب فضائل نفسانی و علوم الهی است که ذخیره ابدی و سبب سعادت ازلی و ابدی است. من در ابتدای جوانی توفیق یافتم که از معقول و منقول علوم اسلامی خوشه چینم و در اصول و فروع آن عمیقا تفکر نمایم و بهره وافری برم، اما دریافتم که اینها پوسته ای بیش نیست، تصمیم گرفتم دوباره در معارف حقیقیه و اسرار ربانی و علوم لدنی و فیوض قدسی و اسرار دین و انوار شریعت محمدی صلی الله علیه و آله تعمق نمایم، همه آنها را در قرآن کریم یافتم که مشتمل بر ما کان و ما یکون الی یوم الدین بلکه تا ابدالابدین است.
و نیز یافتم که جنبه های مختلف علوم و فنون قرآن و مراتب ظهور و بطون آن را جز راسخان فی العلم دسترسی نیست پس در اخبار و آثار آنها شب و روز تعمق نموده و از انوار آنها استمداد کردم و از طرفی به عروه وثقای صراط مستقیم الهی که: «فی ام الکتاب لدینا لعلی حکیم» است تمسک جستم. پس از آن با بضاعتی قلیل و تلاشی کثیر اخبار مربوط به هر آیه را استقصاء نموده و در حل مشکلات و متشابهات به آنها رجوع کردم و در معانی لغوی، فنون ادبی، مقاصد حکمی، مسائل فقهی، اختلافات مذهبی، اصول کلامی، حقایق ربانی، علوم نبوی و امامی و علوم دیگر آنچه که می توانستم از آیات به طریق دلالات و اشارات، استنباط کردم و آنها را جهت افاده بیشتر ثبت کرده و نوشتم، نام آن را الصراط المستقیم فی تفسیر الکتاب الکریم» نهادم. امید که نافع من و سائر مومنین از شیعه امیرالمؤمنین علیه السلام واقع شود.
این تفسیر به زبان عربی و در سه مجلد بزرگ نوشته شده و شامل تمام قرآن نمی باشد، در جلد اول 14 مقدمه را بحث کرده است. جلد دوم به سوره فاتحه اختصاص یافته و به طور مبسوط به این سوره می پردازد. و جلد سوم آغاز سوره بقره تا آیه 255 آن است. تاریخ تألیف این 3 جلد از 1270 تا 1275 قمری می باشد.
مفسر قبل از آغاز تفسیر 14 مقدمه را مورد بحث قرار داده اند:
اگر بخواهیم روش غالب این تفسیر را توصیف نماییم، باید گفت که: روش مفسر، روائی و مأثور با استفاده از روایات پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام می باشد و در کنار آن رویکردی اخباری در بعضی مسائل از خود نشان می دهند. (مانند بحث تجسم اعمال، ج4، ص500 به بعد)
شیوه کلامی را نیز کم و بیش در تفسیر خود دارد، در مباحث کلامی وارد شده و توضیحات بیش از مقام تفسیر می دهند. (مانند ج3، ص506 به بعد ذیل «ایاک نستعین» و بحث استعانت در اعیان ثابته، اغراض افعال الهی، نظر اشاعره و رد آن و نیز ج4، ص209 به بعد بیان مفصل مجسمه، مشبه، مجبره، مفوضه و نقد آنها)
بعد تحلیلی و اجتهادی و بیان احتمالات متعدد در معانی آیات و الفاظ را نیز باید به شیوه ایشان اضافه کرد.(مانند ذکر اقوال و احتمالات در «ذلک الکتاب»، ج4، ص92 به بعد)
و نیز یافتم که جنبه های مختلف علوم و فنون قرآن و مراتب ظهور و بطون آن را جز راسخان فی العلم دسترسی نیست پس در اخبار و آثار آنها شب و روز تعمق نموده و از انوار آنها استمداد کردم و از طرفی به عروه وثقای صراط مستقیم الهی که: «فی ام الکتاب لدینا لعلی حکیم» است تمسک جستم. پس از آن با بضاعتی قلیل و تلاشی کثیر اخبار مربوط به هر آیه را استقصاء نموده و در حل مشکلات و متشابهات به آنها رجوع کردم و در معانی لغوی، فنون ادبی، مقاصد حکمی، مسائل فقهی، اختلافات مذهبی، اصول کلامی، حقایق ربانی، علوم نبوی و امامی و علوم دیگر آنچه که می توانستم از آیات به طریق دلالات و اشارات، استنباط کردم و آنها را جهت افاده بیشتر ثبت کرده و نوشتم، نام آن را الصراط المستقیم فی تفسیر الکتاب الکریم» نهادم. امید که نافع من و سائر مومنین از شیعه امیرالمؤمنین علیه السلام واقع شود.
این تفسیر به زبان عربی و در سه مجلد بزرگ نوشته شده و شامل تمام قرآن نمی باشد، در جلد اول 14 مقدمه را بحث کرده است. جلد دوم به سوره فاتحه اختصاص یافته و به طور مبسوط به این سوره می پردازد. و جلد سوم آغاز سوره بقره تا آیه 255 آن است. تاریخ تألیف این 3 جلد از 1270 تا 1275 قمری می باشد.
مفسر قبل از آغاز تفسیر 14 مقدمه را مورد بحث قرار داده اند:
اگر بخواهیم روش غالب این تفسیر را توصیف نماییم، باید گفت که: روش مفسر، روائی و مأثور با استفاده از روایات پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام می باشد و در کنار آن رویکردی اخباری در بعضی مسائل از خود نشان می دهند. (مانند بحث تجسم اعمال، ج4، ص500 به بعد)
شیوه کلامی را نیز کم و بیش در تفسیر خود دارد، در مباحث کلامی وارد شده و توضیحات بیش از مقام تفسیر می دهند. (مانند ج3، ص506 به بعد ذیل «ایاک نستعین» و بحث استعانت در اعیان ثابته، اغراض افعال الهی، نظر اشاعره و رد آن و نیز ج4، ص209 به بعد بیان مفصل مجسمه، مشبه، مجبره، مفوضه و نقد آنها)
بعد تحلیلی و اجتهادی و بیان احتمالات متعدد در معانی آیات و الفاظ را نیز باید به شیوه ایشان اضافه کرد.(مانند ذکر اقوال و احتمالات در «ذلک الکتاب»، ج4، ص92 به بعد)
wikiahlb: تفسیر_الصراط_المستقیم
[ویکی نور] تفسیر الصراط المستقیم، تألیف سید حسین بروجردی، به زبان عربی است. این تفسیر توسط غلامرضا مولانا بروجردی تحقیق و تعلیقه نگاری شده است.
این تفسیر شامل تمام قرآن نمی باشد. آنچه در برنامه موجود است، 5 جلد و تا پایان آیه 41 البقره می باشد، ولی مرحوم شیخ آغابزرگ تهرانی درباره این تفسیر نوشته: «سه مجلد ضخیم از این تفسیر بیرون آمده است. در جلد اول، 14 مقدمه را بحث کرده است. جلد دوم به سوره فاتحه اختصاص یافته و به طور مبسوط به این سوره می پردازد و جلد سوم مشتمل بر تفسیر سوره بقره تا آیه 255 آن است. تاریخ تألیف این 3 جلد از 1270 تا 1275ق، می باشد».
مفسر در هر سوره، سخن را با بیان وجه تسمیه سوره، آغاز می کند و با بحث های فضل سوره، نزول سوره (که سخن از مکی، مدنی بودن و اختلاف موجود در آن می باشد)، عدد آیات (که با بیان رأی کوفی، بصری، حجازی، شامی و... به تحلیل و نقد آنها می پردازد) ادامه می دهد.
مفسر محترم در نقل اقوال و مطالب، از منابع تفسیری و روایی عامه و خاصه بهره برده که برخی از آنها عبارتند از:
درباره محتوا و ویژگی های این اثر، توجه به نکات زیر مفید است:
این تفسیر شامل تمام قرآن نمی باشد. آنچه در برنامه موجود است، 5 جلد و تا پایان آیه 41 البقره می باشد، ولی مرحوم شیخ آغابزرگ تهرانی درباره این تفسیر نوشته: «سه مجلد ضخیم از این تفسیر بیرون آمده است. در جلد اول، 14 مقدمه را بحث کرده است. جلد دوم به سوره فاتحه اختصاص یافته و به طور مبسوط به این سوره می پردازد و جلد سوم مشتمل بر تفسیر سوره بقره تا آیه 255 آن است. تاریخ تألیف این 3 جلد از 1270 تا 1275ق، می باشد».
مفسر در هر سوره، سخن را با بیان وجه تسمیه سوره، آغاز می کند و با بحث های فضل سوره، نزول سوره (که سخن از مکی، مدنی بودن و اختلاف موجود در آن می باشد)، عدد آیات (که با بیان رأی کوفی، بصری، حجازی، شامی و... به تحلیل و نقد آنها می پردازد) ادامه می دهد.
مفسر محترم در نقل اقوال و مطالب، از منابع تفسیری و روایی عامه و خاصه بهره برده که برخی از آنها عبارتند از:
درباره محتوا و ویژگی های این اثر، توجه به نکات زیر مفید است:
wikinoor: تفسیر_الصراط_المستقیم
[ویکی فقه] تفسیر الصراط المستقیم (کتاب). تفسیر الصراط المستقیم تالیف سید حسین بروجردی «ره» است.
مفسر در ابتدای مقدمه خود بر تفسیر می نویسد: آنچه که ارزش تنافس و مباهات دارد اکتساب فضائل نفسانی و علوم الهی است که ذخیره ابدی و سبب سعادت ازلی و ابدی است. من در ابتدای جوانی توفیق یافتم که از معقول و منقول علوم اسلامی خوشه چینم و در اصول و فروع آن عمیقا تفکر نمایم و بهره وافری برم، اما دریافتم که اینها پوسته ای بیش نیست، تصمیم گرفتم دوباره در معارف حقیقیه و اسرار ربانی و علوم لدنی و فیوض قدسی و اسرار دین و انوار شریعت محمدی صلی الله علیه و آله وسلّم تعمق نمایم، همه آنها را در قرآن کریم یافتم که مشتمل بر ما کان و ما یکون الی یوم الدین بلکه تا ابد الابدین است. و نیز یافتم که جنبه های مختلف علوم و فنون قرآن و مراتب ظهور و بطون آن را جز راسخان فی العلم دسترسی نیست پس در اخبار و آثار آنها شب و روز تعمق نموده و از انوار آنها استمداد کردم و از طرفی به عروه وثقای صراط مستقیم الهی که: «فی ام الکتاب لدینا لعلی حکیم» است تمسک جستم. پس از آن با بضاعتی قلیل و تلاشی کثیر اخبار مربوط به هر آیه را استقصاء نموده و در حل مشکلات و متشابهات به آنها رجوع کردم، و در معانی لغوی، فنون ادبی، مقاصد حکمی، مسائل فقهی، اختلافات مذهبی، اصول کلامی، حقایق ربانی، علوم نبوی و امامی و علوم دیگر، آنچه که می توانستم از آیات به طریق دلالات و اشارات، استنباط کردم و آنها را جهت افاده بیشتر ثبت کرده و نوشتم، نام آن را الصراط المستقیم فی تفسیر الکتاب الکریم» نهادم. امید که نافع من و سائر مومنین از شیعه امیرالمؤمنین «علیه السلام» واقع شود.
معرفی تفسیر
این تفسیر به زبان عربی و در سه مجلد بزرگ نوشته شده و شامل تمام قرآن نمی باشد، در جلد اول ۱۴ مقدمه را بحث کرده است. جلد دوم به سوره فاتحه اختصاص یافته و به طور مبسوط به این سوره می پردازد. و جلد سوم آغاز سوره بقره تا آیه ۲۵۵ آن است. تاریخ تالیف این ۳ جلد از ۱۲۷۰ تا ۱۲۷۵ قمری می باشد. مفسر قبل از آغاز تفسیر ۱۴ مقدمه را مورد بحث قرار داده اند: ۱- حقیقت علم، انواع علوم و مراتب آنها و علم تفسیر. ۲- فضیلت قرآن و تمثل آن در روز قیامت و تعلیم و تعلم و قرائت و حفظ آن. ۳- حقیقت قرآن و مراتب آن در کون و ظهور آن در تنزیل به شکل حروف و کلمات و قرآن ناطق. ۴- اسماء و القاب قرآن، معنای کلام نفسی، کیفیت وحی و الهام و تحدث، و حظ ائمه علیه السّلام از وحی و الهام و معنای تلقی و انواع مکاشفات. ۵- تبیان و تفصیل بودن قرآن و بیان کیفیت انشعاب علوم از آن. ۶- معنای تفسیر، تنزیل، تاویل، ظاهر، باطن، محکم، متشابه، ناسخ، منسوخ، حجیت قرآن، صحت استدلال به ظواهر آن در اصول و فروع، تفسیر به رای و ضابطه تاویل. ۷- معنای انزال، و تفاوت آن با تنزیل، معنای سوره و اقسام چهارگانه آن، آیه، کلمه، حروف و ضبط سور، آیات و حروف قرآن. ۸- اینکه علم قرآن مخزون نزد اهل بیت «علیهم السلام» می باشد و بیان اینکه انتهاء سلسله قرآن و علم تفسیر، آنها هستند. ۹- قرآن در حق ائمه «علیهم السلام»، شیعه آنها و اعداء آنهاست. ۱۰- وجوه اعجاز قرآن و فرق آن با حدیث قدسی. ۱۱- بحث سبعة احرف ، اشاره به منشا اختلاف قراءات ، قراءات سبعه و عشره، تواتر و جواز اخذ آنها. ۱۲- کیفیت قرائت، آداب ظاهری و باطنی آن، معنای غنا و حرمت آن، معنای ترتیل و اشاره به حجب قلبیه در قرائت و کیفیت رفع آنها. ۱۳- احکام قراءت، وجوب، حرمت، کراهت و استحباب ۱۴- استشفاء و استکفاء به آیات، سبب مخالفت رسم الخط قرآن با غیر آن، سجده های قرآن و کیفیت استخاره به آن.
روش تفسیر
اگر بخواهیم روش غالب این تفسیر را توصیف نماییم، باید گفت که: روش مفسر، روائی و ماثور با استفاده از روایات پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم و اهل بیت علیهم السّلام می باشد. و در کنار آن رویکردی اخباری در بعضی مسائل از خود نشان می دهند. (مانند بحث تجسم اعمال )
← بیان مباحث کلامی
...
مفسر در ابتدای مقدمه خود بر تفسیر می نویسد: آنچه که ارزش تنافس و مباهات دارد اکتساب فضائل نفسانی و علوم الهی است که ذخیره ابدی و سبب سعادت ازلی و ابدی است. من در ابتدای جوانی توفیق یافتم که از معقول و منقول علوم اسلامی خوشه چینم و در اصول و فروع آن عمیقا تفکر نمایم و بهره وافری برم، اما دریافتم که اینها پوسته ای بیش نیست، تصمیم گرفتم دوباره در معارف حقیقیه و اسرار ربانی و علوم لدنی و فیوض قدسی و اسرار دین و انوار شریعت محمدی صلی الله علیه و آله وسلّم تعمق نمایم، همه آنها را در قرآن کریم یافتم که مشتمل بر ما کان و ما یکون الی یوم الدین بلکه تا ابد الابدین است. و نیز یافتم که جنبه های مختلف علوم و فنون قرآن و مراتب ظهور و بطون آن را جز راسخان فی العلم دسترسی نیست پس در اخبار و آثار آنها شب و روز تعمق نموده و از انوار آنها استمداد کردم و از طرفی به عروه وثقای صراط مستقیم الهی که: «فی ام الکتاب لدینا لعلی حکیم» است تمسک جستم. پس از آن با بضاعتی قلیل و تلاشی کثیر اخبار مربوط به هر آیه را استقصاء نموده و در حل مشکلات و متشابهات به آنها رجوع کردم، و در معانی لغوی، فنون ادبی، مقاصد حکمی، مسائل فقهی، اختلافات مذهبی، اصول کلامی، حقایق ربانی، علوم نبوی و امامی و علوم دیگر، آنچه که می توانستم از آیات به طریق دلالات و اشارات، استنباط کردم و آنها را جهت افاده بیشتر ثبت کرده و نوشتم، نام آن را الصراط المستقیم فی تفسیر الکتاب الکریم» نهادم. امید که نافع من و سائر مومنین از شیعه امیرالمؤمنین «علیه السلام» واقع شود.
معرفی تفسیر
این تفسیر به زبان عربی و در سه مجلد بزرگ نوشته شده و شامل تمام قرآن نمی باشد، در جلد اول ۱۴ مقدمه را بحث کرده است. جلد دوم به سوره فاتحه اختصاص یافته و به طور مبسوط به این سوره می پردازد. و جلد سوم آغاز سوره بقره تا آیه ۲۵۵ آن است. تاریخ تالیف این ۳ جلد از ۱۲۷۰ تا ۱۲۷۵ قمری می باشد. مفسر قبل از آغاز تفسیر ۱۴ مقدمه را مورد بحث قرار داده اند: ۱- حقیقت علم، انواع علوم و مراتب آنها و علم تفسیر. ۲- فضیلت قرآن و تمثل آن در روز قیامت و تعلیم و تعلم و قرائت و حفظ آن. ۳- حقیقت قرآن و مراتب آن در کون و ظهور آن در تنزیل به شکل حروف و کلمات و قرآن ناطق. ۴- اسماء و القاب قرآن، معنای کلام نفسی، کیفیت وحی و الهام و تحدث، و حظ ائمه علیه السّلام از وحی و الهام و معنای تلقی و انواع مکاشفات. ۵- تبیان و تفصیل بودن قرآن و بیان کیفیت انشعاب علوم از آن. ۶- معنای تفسیر، تنزیل، تاویل، ظاهر، باطن، محکم، متشابه، ناسخ، منسوخ، حجیت قرآن، صحت استدلال به ظواهر آن در اصول و فروع، تفسیر به رای و ضابطه تاویل. ۷- معنای انزال، و تفاوت آن با تنزیل، معنای سوره و اقسام چهارگانه آن، آیه، کلمه، حروف و ضبط سور، آیات و حروف قرآن. ۸- اینکه علم قرآن مخزون نزد اهل بیت «علیهم السلام» می باشد و بیان اینکه انتهاء سلسله قرآن و علم تفسیر، آنها هستند. ۹- قرآن در حق ائمه «علیهم السلام»، شیعه آنها و اعداء آنهاست. ۱۰- وجوه اعجاز قرآن و فرق آن با حدیث قدسی. ۱۱- بحث سبعة احرف ، اشاره به منشا اختلاف قراءات ، قراءات سبعه و عشره، تواتر و جواز اخذ آنها. ۱۲- کیفیت قرائت، آداب ظاهری و باطنی آن، معنای غنا و حرمت آن، معنای ترتیل و اشاره به حجب قلبیه در قرائت و کیفیت رفع آنها. ۱۳- احکام قراءت، وجوب، حرمت، کراهت و استحباب ۱۴- استشفاء و استکفاء به آیات، سبب مخالفت رسم الخط قرآن با غیر آن، سجده های قرآن و کیفیت استخاره به آن.
روش تفسیر
اگر بخواهیم روش غالب این تفسیر را توصیف نماییم، باید گفت که: روش مفسر، روائی و ماثور با استفاده از روایات پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم و اهل بیت علیهم السّلام می باشد. و در کنار آن رویکردی اخباری در بعضی مسائل از خود نشان می دهند. (مانند بحث تجسم اعمال )
← بیان مباحث کلامی
...
wikifeqh: تفسیر_الصراط_المستقیم_(کتاب)