تجسم اعمال

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تجسم اعمال، بدین معناست که کردارهای نیک و بد آدمی پس از مرگ وی، در عالم برزخ و نیز در رستاخیز مجسم می گردند.
تجسم اعمال، یا تجسد اعمال به معنی مجسم شدن کارها، یا پیکر پذیرفتن کردارهاست و در اصطلاح بدین معناست که کردارهای نیک و بد آدمی پس از مرگ وی، در عالم برزخ و نیز در رستاخیز مجسم می گردند و با پیکری زیبا و هیئتی دل پذیر، یا با پیکری زشت و شکلی بیم آمیز و نفرت انگیز پدیدار می شوند و او را شادمان می گردانند، یا اندوهگین می سازند و بدین سان به وی مزد و کیفر می دهند.
سابقه بحث
تجسم یا تجسد اعمال، که از آن به تجسم اعتقاد و تجسم احوال نیز تعبیر می شود، اصطلاحی است که می توان آن را اصطلاحی مشترک در دین و کلام، عرفان و حکمت متعالیه صدرالدین شیرازی و پیروان وی به شمار آورد. چنین می نماید که ترکیب تجسم اعمال، به عنوان یک لفظ، یا یک اصطلاح، ساخته دوران های متأخر است و ظاهراً پیشینه شکل گیری آن را باید در پاره ای از متون اواخر سده ۹ و اوایل سده ۱۰ق به این سو بازجُست. این ترکیب، در سده های ۱۱ و ۱۲ق، اصطلاحی جاافتاده و تثبیت شده به شمار نمی آمده، و در فرهنگ نامه ها و دائرة المعارف های علوم و اصطلاحات اسلامی مثل کشاف اصطلاحات الفنون تهانوی (سده ۱۲ق)، کلیات العلوم ابوالبقاء کفوی (سده ۱۱ق)، مجمع البحرین طریحی (د ۱۰۵۸ق) و دستورالعلماء قاضی عبدالنبی احمدنگری (سده ۱۲ق) نیامده است.در برابر تازگی لفظ، مفهوم و معنای این اصطلاح، پیشینه ای دیرین دارد و نه تنها به سده های نخستین اسلامی بازمی گردد که می توان آن را در اندیشه های ایرانیان پیش از اسلام و در یونان نیز بازجُست. به طور کلی باید گفت که تجسم اعمال از باورهای بسیاری از مردم بوده و در طول تاریخ حکایات بسیاری در این باره نقل شده و از دیرباز تاکنون موضوع آثار تمثیلی و ادبی هنری بوده است.
کاربرد اصطلاح
صاحب کتاب مفاتیح الاعجاز، بی آنکه ترکیب تجسم اعمال را به کار ببرد، می گوید: «هیچ استبعادی در این که اخلاق و اعمال در نشئه اخروی، بر وفق آن عالم، مصور و مجسم شوند، نیست». در نقد النصوص، در بحث عالم مثال نیز از «تشخص اخلاق و اعمال» سخن به میان آمده است. این گونه کاربُردها از شکل گرفتن و هویت یافتن ترکیب تجسم اعمال، به عنوان یک اصطلاح دینی، کلامی، عرفانی و فلسفی خبر می دهد؛ اصطلاحی که چندی بعد، در عصر صفویه، از سوی متفکران این دوره، به ویژه از سوی شیخ بهایی، و سپس در آثار صدرالدین شیرازی، آشکارا به کار رفت. در آثار غزالی، مثلاً در الاربعین فی اصول الدین و ابن عربی، برای نمونه در الفتوحات المکیه سخنانی در تأیید این نظریه دیده می شود.صدرالدین در مفاتیح الغیب از تعبیر «تجسیم الاخلاق و تکوین النیات» و در دیگر آثارش از اصطلاح «تجسم اعمال» و گاه، در پی آن از ترکیبِ «تصور نیات» بهره می جوید. ملاصدرا این نظر را به فیثاغورس نسبت داده و از او سخنانی در این باره نقل کرده است. پس از صدرالدین شیرازی این اصطلاح، در یک سلسله آثار دینی و تاریخی کاربردی روزافزون یافت و در عصر قاجاریه به اوج رسید.
دیدگاه منفی
...

[ویکی شیعه] تجسم اعمال، یا تجسّد اعمال و یا تمثّل اعمال، اصطلاحی در کلام و فلسفه اسلامی، به معنای مجسم شدن اعمال آدمیان در برابر آنها در روز قیامت است. معنای تجسم اعمال این است که اعمال نیک دنیایی انسان در رستاخیز تغییر شکل داده، به صورت نعمت‎های بهشتی درخواهد آمد، چنان‎که اعمال بد به صورت آتش و زنجیر و انواع عذاب نمودار خواهند شد.
این آموزه از آن جهت که تبیین مناسبی از رابطه عمل و جزای آن به دست می دهد اهمیت بسیاری در مباحث مربوط به معاد پیدا کرده و دانشمندان علم کلام و فلسفه و تفسیر همواره به آن توجه داشته اند.
ریشه های اعتقاد به تجسم اعمال در آیات قرآن و احادیث یافت می شود؛ اما برخی دانشمندان آیات مذکور را به گونه دیگری تفسیر کرده اند.این آموزه معتقدان و مخالفان بسیاری دارد و عالمان دینی در باره آن متفق القول نیستند.

[ویکی اهل البیت] تجسم اعمال مسئله ای است که در هر یک از حوزه­های کلام، فلسفه، اخلاق و عرفان به نوعی مطرح بوده است. بسیاری به اثبات آن پرداخته و سخت از آن طرفداری کرده­اند، برخی نیز آن را دور از حکم عقل شمرده و به انکار آن برخاسته­اند. هر چند خود عنوان تجسم اعمال در آیات و احادیث دیده نشده ولی بی گمان خاستگاه آن آیات کریمه قرآن و احادیث شریفه صادره از اهل بیت عصمت علیهم السلام است.
در قرآن و روایات در مورد اعمال انسان، اعم از اعمال ظاهری و باطنی و نقش آن در جزای اخروی، مطالبی آمده که دانشمندان از آن به تجسم اعمال/ یا تجسد اعمال/ و یا تمثل اعمال/ و نظایر آن/ تعبیر کرده­اند. این مسئله از این نظر حائز اهمیت است که می­تواند به شبهه­ای که پیرامون کیفر برخی از اعمال وارد است، پاسخ قانع کننده­ای ارائه دهد.
تجسم اعمال به معنای به شکل، جسم و پیکر در آمدن موجودات غیرمادی مانند عقاید، اخلاق و اوصاف، افعال و آثار انسان است/ "قرآن و روایات دلالت دارند بر این که هر عملی که انسان در این جهان انجام می دهد دو صورت و دو ظهور و دو هویت دارد و با یکی از آنها در این دنیا تمثّل می کند و با دیگری در آخرت مثلاً نماز در این دنیا عبارت است از یکسری از ذکرها و حرکات که هویت دنیوی نماز را تشکیل می دهند ولی همین نماز در آخرت ظهور دیگری دارد و همچنین است اعمال ناشایست."/ زیرا اقتضای این عالم آن است که عمل به این صورت جلوه کند و اقتضای عالم آخرت آن است که عمل به شکل اصلی و واقعی خود ظاهر شود. علامه طباطبایی در تفسیر آیه 19 سوره احقاف می فرمایند: ولکلّ درجات ممّا عملوا ولیوفیّهم اعمالهم و هم لایظلمون. صدر آیه از نوعی نسبت خاص حکایت می کند و عبارت میانی از اتحاد بین عمل و جزای آن و ذیل آیه از جزای عادلانه که در واقع سبب نسبت و اتحاد مذکور است. آیات بسیار دیگری وجود دارند که دلالت می کنند بر این که اعمال خیر و شرّ انسان به عینه به وی برگردانده می شوند/
نسبت به مسئله تجسم اعمال میان بزرگان اختلاف است. گروهی این نظریه را پذیرفته و گروهی آن را رد کرده اند. در میان قائلان به این مسأله، سه نظر عمده وجود دارد:
اما "گروهی دیگر از مفسران و متکلمان اسلامی تجسم اعمال را غیرممکن دانسته و همه آیات و روایات دالّ بر آن را به گونه ای تأویل کرده اند. عمده دلیل آنان بر این مدعا این است که اعمال انسان از مقوله اعراض می باشد. بنابراین از نظر ایشان نظریه تجسم اعمال مواجه با یک اشکال است و آن اشکال این که: وجود عرض قائم به خود نیست و چون اعمال و افعال انسان از مقوله اعراض بوده و وابسته به انسان هستند، در نتیجه پس از تحقق یافتن نابود می شوند و دیگر چیزی نیست تا اعاده گردد، در حالی که بنابر نظریه تجسم اعمال، خود اعمال بدون تکیه بر جوهر تحقق می یابند و این امری غیرممکن است.
علامه مجلسی پس از نقل نظریه شیخ بهایی درباره تجسم اعمال می گوید: محال دانستن انقلاب عرض به جوهر در این دنیا و ممکن دانستن آن در سرای دیگر نوعی سفسطه است؛ زیرا دو نشئه دنیا و آخرت با هم تفاوتی ندارند مگر این که مرگ و احیاء دوباره، میان آن دو فاصله ایجاد کرده است و این تفاوت نمی­تواند وجه اختلاف احکام یاد شده باشد/
جواب آن است که این اشکال به سه دلیل بر نظریه تجسم اعمال وارد نیست؛ اول آن که به مقتضای براهین عقلی آنچه تحقق یافت و لباس هستی بر تن کرد، دیگر به هیچ وجه معدوم نمی­گردد و در آن مرحله و در ظرف خود که تحقق یافته است همیشه باقی خواهد ماند و عارض شدن عدم بر آن از قبیل اجتماع وجود و عدم است که محال بودن آن بدیهی است/ دلیل دوم آن که قرآن می فرماید: همه چیز در امام مبین ثابت و باقی است و اعمال انسان هم از این حکم کلی مستثنی نخواهد بود. چنان که می فرماید: از علم پروردگار تو حتی هم وزن ذره ای از آنچه در زمین و آسمان است پنهان نیست و نه چیزی کوچکتر از آن و نه برگتر از آن نیست مگر آن که در کتاب مبین ثبت و محفوظ است/ و بالاخره آخرین جواب آن که هر چند ما به معاد جسمانی معتقدیم لکن معنی این سخن آن نیست که همه قوانین مربوط به نظام دنیوی در حیات اخروی نیز جریان خواهد داشت (کلام علامه مجلسی) زیرا نظام این عالم نظام مادی و نظام عالم آخرت، نظام معنوی و روحانی تام است و بین این دو سنخیتی نیست تا بخواهیم بگوییم قوانین در هر دو عالم یکی است/

[ویکی فقه] تجسم اعمال (قرآن). یکی از مسائلی که از قرآن کریم و روایات ائمه معصومین علیه السّلام استنباط می شود تجسم اعمال است.
یکی از مسائلی که از قرآن کریم و روایات ائمه معصومین علیه السّلام استنباط می شود تجسم اعمال است.یعنی: در آن روز علاوه بر این که انسان باقی و جاوید می ماند؛ اعمال و کردار انسان نیز در برابر او حاضر می گردد و از بین نمی رود و انسان تمام اعمال خوب و بد خود را به صورت مصوّر و مجسّم مشاهده می نماید.
اقوال مختلف درباره تجسم اعمال
عمل یک امر عرضی و حرکت است که در آن روز به ذات و جوهر تبدیل می گردد. لذا، این سؤال پیش می آید که چگونه ممکن است یک امر عرضی تبدیل به ماده و جسم و جوهر گردد؟
← منکرین تجسم اعمال
از جمله سئوال هایی که در این رابطه مطرح است این است که فلسفه عقوبت چیست؟ یعنی: چرا خداوند انسان ها را عقوبت می کند؟جوابهدف از عقوبت از سه جهت خارج نیست:
تشفی و قصاص
...

دانشنامه آزاد فارسی

تجسّم اَعمال
(در لغت به معنای صورت جسمانی یافتن کردارها) در اصطلاح پاره ای از فیلسوفان مسلمان، مانند صدرالمتألهین شیرازی، به این معنی که کردارهای نیک و بد انسان، پس از مرگ و نیز در روز رستاخیز، پیکری نیک و زیبا (مانند پیکر جوانی آراسته)، یا پیکری بد و زشت (مانند پیکر سیاهی بویناک، یا هیئت خوک و میمون) می یابد و آدمی را شادمان یا اندوهگین می کند و بدین سان انسان پاداش یا کیفر می یابد. مستند دینی ـ کلامی این نظریه، آیات و روایاتی است که برطبق آن ها «انسان بر اساس نیّت خود محشور می شود». ملاصدرا برای تبیین نظریۀ معاد جسمانی به طرح نظریۀ تجسم اعمال پرداخت. وی معتقد است در این جهان روح، معلول و به مثابۀ سایۀ بدن است (← نَفْس) و در آن جهان، علت و منشأ و آفرینندۀ بدن اُخروی نیز خواهد بود. بدین ترتیب که صفات نیک و بد آدمی، ملکۀ نفسانی وی می گردد و نفسِ دارای صفات نیک و بد، بدان سبب که توان خلاقیت دارد، در روز رستاخیز پیکری در خور صاحب خود خلق می کند. نیز← معاد

پیشنهاد کاربران

بپرس