[ویکی فقه] «جرح و تعدیل» یکی از اصطلاحالات حدیثی است. جرح به معنای بیان کلماتی در مورد شخص است که موجب عدم وثوق به روایت اوست. در مقابل «جرح»، «تعدیل» قرار دارد که به معنی موثق و عادل دانستن راوی حدیث می باشد.
آیا وثاقت راوی کافی است و یا این که عدالت او نیز لازم است؟ مقصود از عدالت، ملکه ای است که افزون بر راست گویی، شخص را بر انجام سایر اصول و ارزش های اخلاقی ـ که از آن به انجام واجبات و ترک محرمات یاد می شود ـ وادارد. اما وثاقت، به معنای برخورداری از صفت راست گویی است؛ یعنی شخص به رغم آن که فاقد سایر ارزش های اخلاقی (مثل عفت، پاکی کسب و کار) است، با این حال انسان راستگو و صادقی است، و کذب و دروغ در گفتار او راه ندارد. با این تعریف بنا بر دیدگاه مشهور که عدالت را شرط صحت روایت دانسته اند، لازم است در منابع رجالی عدالت راویان یک روایت اثبات شود؛ اما بنا بر دیدگاه امثال شیخ طوسی که وثاقت را کافی می دانند، صرف دست یابی به وثاقت راویان در منابع رجالی، برای صحیح دانستن روایت کفایت می کند، مگر در جایی که تعارض در بین باشد که برای ترجیح سندی از سایر صفات راوی کمک گرفته می شود.
تقسیم بندی الفاظ جرح و تعدیل
علمای رجال در مقام مدح و ستایش، یا توثیق و تعدیل راویان از واژه ها و اصطلاحات خاصی بهره جسته اند. هرچند این الفاظ فاقد ضابطه بوده و براساس سلیقه هر یک از آنان فراهم آمده است، اما در نگاه مجموعه ای به آن ها تا حدود زیادی پی برد. این الفاظ را در نگاه کلی می توان به دو دسته تقسیم کرد:۱. الفاظ دال بر توثیق؛۲. الفاظ دال بر مدح.الفاظ دال بر جرح نیز دو دسته است:۱. الفاظ دال بر جرح؛۲. الفاظ دال بر ذم.
الفاظ دال بر توثیق
الفاظ دال بر توثیق، عبارت اند از:
← عدل و امامی ضابط
...
آیا وثاقت راوی کافی است و یا این که عدالت او نیز لازم است؟ مقصود از عدالت، ملکه ای است که افزون بر راست گویی، شخص را بر انجام سایر اصول و ارزش های اخلاقی ـ که از آن به انجام واجبات و ترک محرمات یاد می شود ـ وادارد. اما وثاقت، به معنای برخورداری از صفت راست گویی است؛ یعنی شخص به رغم آن که فاقد سایر ارزش های اخلاقی (مثل عفت، پاکی کسب و کار) است، با این حال انسان راستگو و صادقی است، و کذب و دروغ در گفتار او راه ندارد. با این تعریف بنا بر دیدگاه مشهور که عدالت را شرط صحت روایت دانسته اند، لازم است در منابع رجالی عدالت راویان یک روایت اثبات شود؛ اما بنا بر دیدگاه امثال شیخ طوسی که وثاقت را کافی می دانند، صرف دست یابی به وثاقت راویان در منابع رجالی، برای صحیح دانستن روایت کفایت می کند، مگر در جایی که تعارض در بین باشد که برای ترجیح سندی از سایر صفات راوی کمک گرفته می شود.
تقسیم بندی الفاظ جرح و تعدیل
علمای رجال در مقام مدح و ستایش، یا توثیق و تعدیل راویان از واژه ها و اصطلاحات خاصی بهره جسته اند. هرچند این الفاظ فاقد ضابطه بوده و براساس سلیقه هر یک از آنان فراهم آمده است، اما در نگاه مجموعه ای به آن ها تا حدود زیادی پی برد. این الفاظ را در نگاه کلی می توان به دو دسته تقسیم کرد:۱. الفاظ دال بر توثیق؛۲. الفاظ دال بر مدح.الفاظ دال بر جرح نیز دو دسته است:۱. الفاظ دال بر جرح؛۲. الفاظ دال بر ذم.
الفاظ دال بر توثیق
الفاظ دال بر توثیق، عبارت اند از:
← عدل و امامی ضابط
...
wikifeqh: جرح_و_تعدیل_و_تعارض_آن ها