تئودور ژریکو ( به فرانسوی: Théodore Géricault ) ( ۲۶ سپتامبر ۱۸۲۴–۱۷۹۱ ) ، نقاش و حجار شهیر فرانسوی بود که نبوغ خود را در تمامی سال های زندگی به جهانیان نشان داد. معمولاً او را با شاهکاری که در ۲۵ سالگی خلق کرد می شناسند. در حالی که در سنین جوانی درگذشت، وی را یکی از پیشگامان جنبش رمانتیک می خوانند.
ژریکو در شهر روآن فرانسه به دنیا آمد و در ابتدا تحت نظر Pierre - Narcisse Guérin ( نقاش کلاسیک، کسی که ژریکو را به جهانیان معرفی کرد ) شروع به گذراندن فیگور کلاسیک نمود و نیز تحت نظر Carle Vernet دورهٔ هنرهای ورزشی انگلیسی را گذراند. در تمام سالهای زندگی خود را به عنوان نقاش معرفی می کرد و در همه حال تحسین کننده شور و حرارت آثار پتر پل روبنس بود. ژریکو خیلی زود کلاس های درس را رها کرد و به کپی آثار پتر پل روبنس، دیه گو ولاسکز و رامبرانت در موزهٔ لوور پرداخت. در دورانی که در موزهٔ لوور بود انرژی و زنده دلی حاکم بر مکتب نئوکلاسیسیسم او را جلب خود کرد و این شور و حرارت را به کپی کاری در لوور ترجیح داد. او سپس به ورسای نقل مکان کرد و زمان زیادی را در آنجا سپری نمود؛ چون در آنجا درهای زیادی رو به او گشوده بود و می توانست از محیط قصر و اصطبل های آن استفاده کند. سپس به کسب دانش در راستای شناخت آناتومی و حرکات بدن اسب ها پرداخت.
اولین کار مهم و بزرگ او از همین سری The Charging Chasseur در سال ۱۸۱۲ در سالن پارس به نمایش درآمد که می توان نفوذ سبک و استایل روبنس در کارها ی او ولی با مضامین روزانه و معاصر به چشم دید. موفقیتی آرمانی، به یاد ماندنی و تغییری انحرافی در پیشرفت او به همراه داشت. انحرافی که باعث آغاز یک سری از مطالعات چند ساله به روی حرکت، فرم بدن و سوار کاران شد. او در سال ۱۸۱۴ Wounded Cuirassier را به نمایش درآورد. کم رنگ شدن قدرت در نقاشی و پرداخت به مفاهیمی دیگر باعث حملهٔ منتقدان به سوی او شد. ناامیدی ی حاصل از اثری کم فروغ او را با دلسردی عازم ارتش کرد. خدمت در ارتش در پادگان ورسای چندی بیش به طول نینجامید، نزدیک به ۲ سال پس از نمایش ۱۸۱۴ ناکامی حاصل از شناخت فرم اسب او را سمت شناخت فرم، ساخت و ترکیب شکل بدن انسان در ارتش به صورت خود آموز سوق داد. سال ۱۸۱۷ و نقل مکان او به فلورانس و بعد ناپل او را مسحور آثار معروف ایتالیایی ازجمله میکل آنژ و هنر بکر ایتالیا در آن دوران کرد. بعد از ورود با دیدن آثار ایتالیایی دوباره به سنت قبلی و ناکام خود بازگشت، آغاز پروژهٔ اسب های سواری که مسابقات خطرناک اسب سواری مرسوم در ایتالیا را به تصویر می کشید که به صورت رنگ فرسک اجرا می شد ذهن او را درگیر خود کرد. آثار دارای تمی حماسی، اسطوره ای و انتزاعی بود که نوید اثری بی نظیر در آن دوران را می داد به تصویر کشیده شدند، اما این سری از کارها نیز بدون پایان ماند. در ساله ۱۸۲۱ جریکو دوباره به فرانسه بازگشت و مشغول نقاشی از The Derby of Epsomکه یک سری از مسابقات سال فرانسه بود شد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفژریکو در شهر روآن فرانسه به دنیا آمد و در ابتدا تحت نظر Pierre - Narcisse Guérin ( نقاش کلاسیک، کسی که ژریکو را به جهانیان معرفی کرد ) شروع به گذراندن فیگور کلاسیک نمود و نیز تحت نظر Carle Vernet دورهٔ هنرهای ورزشی انگلیسی را گذراند. در تمام سالهای زندگی خود را به عنوان نقاش معرفی می کرد و در همه حال تحسین کننده شور و حرارت آثار پتر پل روبنس بود. ژریکو خیلی زود کلاس های درس را رها کرد و به کپی آثار پتر پل روبنس، دیه گو ولاسکز و رامبرانت در موزهٔ لوور پرداخت. در دورانی که در موزهٔ لوور بود انرژی و زنده دلی حاکم بر مکتب نئوکلاسیسیسم او را جلب خود کرد و این شور و حرارت را به کپی کاری در لوور ترجیح داد. او سپس به ورسای نقل مکان کرد و زمان زیادی را در آنجا سپری نمود؛ چون در آنجا درهای زیادی رو به او گشوده بود و می توانست از محیط قصر و اصطبل های آن استفاده کند. سپس به کسب دانش در راستای شناخت آناتومی و حرکات بدن اسب ها پرداخت.
اولین کار مهم و بزرگ او از همین سری The Charging Chasseur در سال ۱۸۱۲ در سالن پارس به نمایش درآمد که می توان نفوذ سبک و استایل روبنس در کارها ی او ولی با مضامین روزانه و معاصر به چشم دید. موفقیتی آرمانی، به یاد ماندنی و تغییری انحرافی در پیشرفت او به همراه داشت. انحرافی که باعث آغاز یک سری از مطالعات چند ساله به روی حرکت، فرم بدن و سوار کاران شد. او در سال ۱۸۱۴ Wounded Cuirassier را به نمایش درآورد. کم رنگ شدن قدرت در نقاشی و پرداخت به مفاهیمی دیگر باعث حملهٔ منتقدان به سوی او شد. ناامیدی ی حاصل از اثری کم فروغ او را با دلسردی عازم ارتش کرد. خدمت در ارتش در پادگان ورسای چندی بیش به طول نینجامید، نزدیک به ۲ سال پس از نمایش ۱۸۱۴ ناکامی حاصل از شناخت فرم اسب او را سمت شناخت فرم، ساخت و ترکیب شکل بدن انسان در ارتش به صورت خود آموز سوق داد. سال ۱۸۱۷ و نقل مکان او به فلورانس و بعد ناپل او را مسحور آثار معروف ایتالیایی ازجمله میکل آنژ و هنر بکر ایتالیا در آن دوران کرد. بعد از ورود با دیدن آثار ایتالیایی دوباره به سنت قبلی و ناکام خود بازگشت، آغاز پروژهٔ اسب های سواری که مسابقات خطرناک اسب سواری مرسوم در ایتالیا را به تصویر می کشید که به صورت رنگ فرسک اجرا می شد ذهن او را درگیر خود کرد. آثار دارای تمی حماسی، اسطوره ای و انتزاعی بود که نوید اثری بی نظیر در آن دوران را می داد به تصویر کشیده شدند، اما این سری از کارها نیز بدون پایان ماند. در ساله ۱۸۲۱ جریکو دوباره به فرانسه بازگشت و مشغول نقاشی از The Derby of Epsomکه یک سری از مسابقات سال فرانسه بود شد.
wiki: تئودور ژریکو