بیان معارف در قران

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بیان معارف در قرآن. برای فهم محتوای هر کتابی نخست لازم است خصوصیّات زبانی و بیانی آن را بشناسیم و بر همین اساس، در استفاده از معارف قرآن کریم ضروری است که با ویژگیهای قرآن در بیان معارف خود، آشنا باشیم تا اوّلاً بتوانیم آن معارف بلند را به خوبی و در سطحی والا دریابیم، و ثانیاً به ابهاماتی که درباره ی شیوه ی بیان قرآن در برخی اذهان وجود دارد، پاسخ داده شود. در ذیل، چند ویژگی از ویژگیهای تفهیم معارف در قرآن نشان داده می شود؛ گرچه به بعضی از آنها در ضمن مباحث گذشته اشاره ای شده است.
انسانها فرهنگی مشترک به نام « فطرت الهی» دارند، لیکن در هوشمندی و استعدادهای فکری و ذهنی یکسان نیستند، بلکه: «النّاس معادن کمعادن الذّهب و الفضّة؛ مردم مانند معادن طلا و نقره هستند.»، کتابی که جهان شمول است باید معارف فطری را با روشهای متفاوت و در سطوح متعدد بیان کند تا هیچ محقّقی به بهانه ی سطحی بودن مطلب، خود را از آن بی نیاز نپندارد و هیچ ساده اندیشی به بهانه ی پیچیدگی و عمیق بودن معارف، خود را از آن محروم نبیند.
← بیان حکمت و موعظه
قرآن کریم برای متوسّطین مردم از برهان و حکمت استفاده می کند و از این طریق معارف را بدانها می رساند ولی برای انسانهای ساده اندیشی که برهان و استدلال برایشان قابل هضم نیست، از مثال آوردن برای رقیق و ساده شدن معارف سنگین استفاده می کند؛ این خصوصیّت غالباً در کتابهای عقلی و استدلالی وجود ندارد. راه « مثال آوردن» همانطور که در منطق آمده، غیر از راه «حدّ» و «رسم» است؛ زیرا نه ذاتیات شیء مورد تعریف در آن می آید و نه عوارض ذاتی آن، بلکه برخی از نمونه های مشابه یاد می شود مثل اینکه در تعریف نفس آدمی می گویند:نفس در بدن همانند ناخدا در کشتی است. تا این مثال زمینه ای برای بازشناسی نفس باشد.خدای سبحان در قرآن کریم می فرماید:« وَ لَقَدْ ضَرَبْنا لِلنَّاسِ فِی هذَا الْقُرْآنِ مِنْ کُلِّ مَثَلٍ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ؛ یعنی ما در این قرآن برای مردم از هر گونه مَثَل می آوریم تا آنان متذکّر شوند. در استفاده ی از مَثَل این نکته را باید در نظر داشت که نباید در محدوده ی مَثَل توقف کرد بلکه باید آن را روزنه ای به جهان وسیع «مورد مثال» دانست و از این مسیر گذشت و از مرحله ی علم ، به قلّه ی عقل سفر کرد و سپس از آن سکّوی رفیع و بلند، به کنگره ی مشاهده کردن پرواز نمود و فقط به مقام مقدّس خداوندی تعلّق یافت و دیگر هیچ:غلام همّت آنم که زیر چرخ کبود ز هر چه رنگ تعلق «تعیّن» پذیرد آزاد است
گستره فهم قرآن
در قرآن کریم آیاتی وجود دارد که غیر از افراد مخصوص کسی آنها را نمی فهمد، ولی هیچ مطلبی در قرآن نیست جز اینکه برای همگان قابل فهم است؛ زیرا محتوای همان آیات بلند را خدای سبحان در آیات دیگری ترقیق فرموده و به طور ساده، به صورت مَثَل، یا داستان و یا با بیان ساده ی همه کس فهم، بیان کرده است.
← مفتاح غیب
...

پیشنهاد کاربران

بپرس