واژه ی �بندر� واقعاً یکی از نمونه های جالب تحول واژگانی از پهلوی به فارسی نو است. در اینجا خلاصه ی ریشه شناسی و منابع معتبر کتابی را می آورم:
- - -
۱. ریشه در اوستایی و سنسکریت
... [مشاهده متن کامل]
ریشه ی band - در اوستایی به معنای �بستن، گره زدن� ( اوستایی: band - ) به کار رفته است.
در ریگ ودا و متون سنسکریت نیز ریشه ی bandh - با همان معنا وجود دارد ( مانند bandha = بند، گره ) .
📖 منبع:
Bartholomae, Christian. Altiranisches W�rterbuch. Strassburg, 1904. ( مدخل band - ) .
Mayrhofer, Manfred. Etymologisches W�rterbuch des Altindoarischen, Bd. I - III. Heidelberg, 1992–2001. ( مدخل bandh - ) .
- - -
۲. پهلوی و فارسی میانه
در پهلوی ( فارسی میانه ) ، واژه ی band رایج بوده و به معنای سد، مانع، قید، زنجیر و نیز �بستن� آمده است.
پسوند مکانی - ar / - dar در فارسی میانه برای نام گذاری مکان ها وجود داشته ( مثلاً andar �درون�، gund - dar �جای سپاه� ) .
بنابراین band - dar یا bandar در اصل به معنای �جای بسته شدن / توقف گاه� بوده است.
📖 منابع:
MacKenzie, D. N. A Concise Pahlavi Dictionary. Oxford, 1971. ( مدخل band ) .
Nyberg, H. S. A Manual of Pahlavi, Wiesbaden, 1974.
- - -
۳. تحول معنایی
در متون فارسی میانه، �بندر� بیشتر معنای �ایستگاه، بارانداز، محل توقف کالا یا قافله� داشته است.
در دوره ی اسلامی، با گسترش تجارت دریایی در خلیج فارس، معنای �محل پهلو گرفتن کشتی� تثبیت شد.
📖 منابع:
Henning, W. B. Mitteliranisch. Handbuch der Orientalistik, Leiden, 1958.
Bailey, H. W. Dictionary of Khotan Saka. Cambridge, 1979. ( برای مقایسه با دیگر زبان های ایرانی میانه ) .
- - -
۴. حضور در زبان های دیگر
واژه ی �بندر� از فارسی به زبان های هندی و اردو راه یافته است ( مثلاً بندرگاه / bandargāh ) .
همچنین در برخی متون ترکی عثمانی و عربی وارد شده و با همان معنا به کار رفته است.
📖 منبع:
Steingass, F. A Comprehensive Persian - English Dictionary. London, 1892. ( مدخل bandar ) .
Platts, John T. A Dictionary of Urdu, Classical Hindi, and English. London, 1884.
- - -
✅ در جمع بندی:
بندر = band - ( بستن، توقف ) پسوند مکانی - ar/ - dar → �جای بستن، توقف گاه� → در فارسی میانه �ایستگاه / بارانداز� → در فارسی نو �محل پهلو گرفتن کشتی، بندر�.
- - -
منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹
بندر؛ ساحل تجهیز شده برای به بند کشیدن کشتی ها با بند و طناب که توسط جریان آب از بَند در نروند
اسکله؛ اسکلت،
لنگرگاه و بندرگاهِ اسکلت بندی شده
دربند | گذرگاه دریا که آنرا بندر خوانند. ( از برهان ) ( غیاث ) . شهری که بر گذرگاه دریا سازند و بندر مقلوب آنست. ( از آنندراج ) :
بندر مختص دریا ندارد.
محلی است در ساحل دریا یا رودخانه که محل توقف و بارگیری و باراندازی وسایل نقلیه دریایی است.
مانند بندر ایالت می سی سی پی آمریکا که از نوع بندر رودخانه ای است.
واژه بندر کاملا پارسی است. چون در عربی می شودمیناءاین واژه یعنی بندر صد درصد پارسی است.
منبع. https://www. bbc. com/persian/world - 51838787
بندر =بند در - جای کشتی بستن است و پیوندی با بن ندارد
بندر در اصل بُندار است و بُن به معنی ریشه و ته است و دار به معنی داشتن است منظور قسمتی از دریا است که ته و عمق دریا مشخص و کم است.
کشتی بندان ؛ بندر. مینا. جای لنگر انداختن کشتی ها در بندر: این شهر [ شهر مهروبان ] باجگاهی است و کشتی بندان و چون از آنجا بجانب جنوب بر کناردریا بروند ناحیت توه. . . باشد. ( سفرنامه ناصرخسرو چ دبیرسیاقی ص 121 ) .
بندر دگرگون شده "بندودر " پهلوی است که به زبان تازی راه یافته .