[ویکی فقه] باشقیر نام یکی از اقوام ترک و یکی از جمهوری های خودمختار روسیه است.
باشقیر نام یکی از اقوام ترک و یکی از جمهوری های خودمختار روسیه که اکنون سکونتگاه این قوم است. باشقیر در منابع قدیم و جدید فارسی و عربی به صورتهای باشغِرْد، باشْقِرْت، باشْقِرْد، باشْگِرْد، بَشْجِرت، بَشْکِرت، بَشْگِرت ضبط شده است. منشأ قومی آن ها بسیار مبهم است. شواهد حاکی از آن اسـت که از جنوب غربی ترکستان به این ناحیه آمده اند. امـّا برخی منابع باشقیر کنونی را موطن اصلی این قوم می دانند (اسامی S o n b h n o i , B o r o u s k o i , T a b i n o i , G h o u i n o i , P a g u r i t a i را، که بطلمیوس ذکر کرده است، شاید بتوان با باشْقِرْت و نامهای قبیله ای گینه و تابین و بوراچ و سووین یکی دانست)
به گفته اصطخری، باشقیرها در ناحیه ای کوهستانی و جنگلی زندگی می کردند که راه یافتن به آن دشوار و از مرکز این ناحیه تا سرزمین بلغارها ۲۵ روز راه بود. ابوریحان بیرونی کوههای اورال را «کوههای بَشْکُرْت» می خواند.
ابن فضلان، که خود در ۳۱۰ به بررسی سرزمین و دین و رسوم باشقیرها پرداخته، پس از گذار از رودهای کِنال و سُوخ، در نزدیکی مرز بلغارها به چادرهای آنان رسیده است. وی در ضمن می نویسد که آنان همه کافر (شمنی مذهب) بوده اند.
ادریسی داستانهای مردم روزگار خود را در باره این سرزمین با مطالبی که در ترجمه عربی کتاب بطلمیوس آمده درهم آمیخته و جزییات نسبتاً پیچیده تری درباره شهرها و فراورده های آهن و مس و جنگ افزارها و صادرات پوست بیدستر و سنجاب این ناحیه به دست داده است امّا احتمالاً بسیاری از مطالب او راجع به مجارهاست. این التباس از آن جا پیدا شده است که منابع اسلامی باشقیرها را «باشقیرهای درونی» و مجارها را «باشقیرهای بیرونی» می خواندند. در صورتیکه باشقیرهای اورال خود را به «درونی» و «بیرونی» تقسیم می کردند. باشقیرها پس از قرن نهم/ پانزدهم نزد همسایگان قزاق و نوغای خود به «ایسْتکِ» معروف بودند که اصطلاح ترکی عثمانی «هَشْدَک» از آن گرفته شده است. قبایل یورمتی و ینی باشقیر جزو آن دسته از قبایل ترک بودند که در قرن ششم/ دوازدهم بر مجارها فرمان می راندند.
مجاربودن باشقیرها
نظریه هایی دایر بر این که باشقیرها مجارهایی هستند که تا زمان مغولان هنوز صبغه ترکی نیافته بودند با گفته محمود کاشغری مبنی بر این که لهجه باشقیر به لهجه یَمَک (یا یَماک)، یعنی قپچاقهای شمالی، بسیار نزدیک بوده است قّوت خود را از دست می دهد. شمس الدین دمشقی (متوفی ۷۲۷) و ابوالغازی خان نیز باشقیرها را به قپچاقها وابسته می دانند. در واقع، باشقیرها مدتها پیش از عصر مغولان مسلمان شده بودند. یاقوت، از قول برخی از باشقیرهای مجار، که برای تحصیل به حلب می آمدند و خود وی آن ها را دیده بود، روایاتی نقل می کند، از جمله این که نیاکانشان اسلام را از بلغارهای ولگا گرفته بوده اند، و می گوید که آنان حنفی مذهب بودند و سی پارچه روستا داشتند و به زبان «اَفْرَنج» سخن می گفتند و در سپاه شاهان مجار خدمت می کردند، امّا در لشکرکشی به سرزمینهای اسلامی شرکت نمی جستند. ابن ابی الربیع، نویسنده قرن ششم/ دوازدهم که مدتی در مجارستان در میان باشقیرها زندگی کرده بود، می گوید که آنان مانند مجارها حنفی مذهب بودند و می افزاید که ۷۸ شهر باشقیری در مجارستان وجود داشت و نام باشقیر از این طریق بر مجارهای غیرمسلمان اطلاق می شد.
اراضی باشقیرها
اراضی باشقیرها در نزدیکی محل اردوگاه تابستانی خانهای مغول اردوی زرین بود و، زمانی که این اراضی به تصرف مغولان درآمد، باشقیرها مجبور به خدمت در سپاه آنان شدند ولی اجازه داشتند که قاضی مسلمانی از آن خود داشته باشند.
امیر بشکرت و سرقان بشکرت صاحب منصبانی در دربار ایلخانان
...
باشقیر نام یکی از اقوام ترک و یکی از جمهوری های خودمختار روسیه که اکنون سکونتگاه این قوم است. باشقیر در منابع قدیم و جدید فارسی و عربی به صورتهای باشغِرْد، باشْقِرْت، باشْقِرْد، باشْگِرْد، بَشْجِرت، بَشْکِرت، بَشْگِرت ضبط شده است. منشأ قومی آن ها بسیار مبهم است. شواهد حاکی از آن اسـت که از جنوب غربی ترکستان به این ناحیه آمده اند. امـّا برخی منابع باشقیر کنونی را موطن اصلی این قوم می دانند (اسامی S o n b h n o i , B o r o u s k o i , T a b i n o i , G h o u i n o i , P a g u r i t a i را، که بطلمیوس ذکر کرده است، شاید بتوان با باشْقِرْت و نامهای قبیله ای گینه و تابین و بوراچ و سووین یکی دانست)
به گفته اصطخری، باشقیرها در ناحیه ای کوهستانی و جنگلی زندگی می کردند که راه یافتن به آن دشوار و از مرکز این ناحیه تا سرزمین بلغارها ۲۵ روز راه بود. ابوریحان بیرونی کوههای اورال را «کوههای بَشْکُرْت» می خواند.
ابن فضلان، که خود در ۳۱۰ به بررسی سرزمین و دین و رسوم باشقیرها پرداخته، پس از گذار از رودهای کِنال و سُوخ، در نزدیکی مرز بلغارها به چادرهای آنان رسیده است. وی در ضمن می نویسد که آنان همه کافر (شمنی مذهب) بوده اند.
ادریسی داستانهای مردم روزگار خود را در باره این سرزمین با مطالبی که در ترجمه عربی کتاب بطلمیوس آمده درهم آمیخته و جزییات نسبتاً پیچیده تری درباره شهرها و فراورده های آهن و مس و جنگ افزارها و صادرات پوست بیدستر و سنجاب این ناحیه به دست داده است امّا احتمالاً بسیاری از مطالب او راجع به مجارهاست. این التباس از آن جا پیدا شده است که منابع اسلامی باشقیرها را «باشقیرهای درونی» و مجارها را «باشقیرهای بیرونی» می خواندند. در صورتیکه باشقیرهای اورال خود را به «درونی» و «بیرونی» تقسیم می کردند. باشقیرها پس از قرن نهم/ پانزدهم نزد همسایگان قزاق و نوغای خود به «ایسْتکِ» معروف بودند که اصطلاح ترکی عثمانی «هَشْدَک» از آن گرفته شده است. قبایل یورمتی و ینی باشقیر جزو آن دسته از قبایل ترک بودند که در قرن ششم/ دوازدهم بر مجارها فرمان می راندند.
مجاربودن باشقیرها
نظریه هایی دایر بر این که باشقیرها مجارهایی هستند که تا زمان مغولان هنوز صبغه ترکی نیافته بودند با گفته محمود کاشغری مبنی بر این که لهجه باشقیر به لهجه یَمَک (یا یَماک)، یعنی قپچاقهای شمالی، بسیار نزدیک بوده است قّوت خود را از دست می دهد. شمس الدین دمشقی (متوفی ۷۲۷) و ابوالغازی خان نیز باشقیرها را به قپچاقها وابسته می دانند. در واقع، باشقیرها مدتها پیش از عصر مغولان مسلمان شده بودند. یاقوت، از قول برخی از باشقیرهای مجار، که برای تحصیل به حلب می آمدند و خود وی آن ها را دیده بود، روایاتی نقل می کند، از جمله این که نیاکانشان اسلام را از بلغارهای ولگا گرفته بوده اند، و می گوید که آنان حنفی مذهب بودند و سی پارچه روستا داشتند و به زبان «اَفْرَنج» سخن می گفتند و در سپاه شاهان مجار خدمت می کردند، امّا در لشکرکشی به سرزمینهای اسلامی شرکت نمی جستند. ابن ابی الربیع، نویسنده قرن ششم/ دوازدهم که مدتی در مجارستان در میان باشقیرها زندگی کرده بود، می گوید که آنان مانند مجارها حنفی مذهب بودند و می افزاید که ۷۸ شهر باشقیری در مجارستان وجود داشت و نام باشقیر از این طریق بر مجارهای غیرمسلمان اطلاق می شد.
اراضی باشقیرها
اراضی باشقیرها در نزدیکی محل اردوگاه تابستانی خانهای مغول اردوی زرین بود و، زمانی که این اراضی به تصرف مغولان درآمد، باشقیرها مجبور به خدمت در سپاه آنان شدند ولی اجازه داشتند که قاضی مسلمانی از آن خود داشته باشند.
امیر بشکرت و سرقان بشکرت صاحب منصبانی در دربار ایلخانان
...
wikifeqh: قوم_بشکرت