ایدون

/~idun/

معنی انگلیسی:
present, presently

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

ایدون. [ ای / اَ /اِ ] ( ق ) اینچنین. ( برهان ) ( آنندراج ). اینچنین و بدین طریق. ( ناظم الاطباء ). همچنین. ( لغت فرس اسدی ) ( اوبهی ) ( غیاث اللغات ) . پهلوی ، اتون بمعنی چنین ، اینگونه ، از ایرانی باستان «آیتونا» ، اوستایی ، «اَئِتَوَنْت » . ( از حاشیه برهان قاطع چ معین ) :
یشک نهنگ دارد دل را همی شخاید
ترسم که ناگوارد کایدون نه خرد خاید.
رودکی.
ایدون بطبع کیر خورد گویی
چون ماکیان بکون در کس دارد.
منجیک.
ایدون فروکشی بخوشی آن می حرام
گویی که شیر مام ز پستان همی مکی.
کسایی.
بدانکه ابوجعفر محمدبن جریربن یزید الطبری رحمةاﷲ علیه در اول این کتاب ایدون گویند. ( ترجمه تاریخ طبری بلعمی ). واندر کتب تفسیر ایدون خواندم که پادشاه نجاشی بود. ( ترجمه تاریخ طبری بلعمی ).
برافروز آذری ایدون که تیغش بگذرد از بون
فروغش از بر گردون کند اجرام را اخگر.
دقیقی.
گر ایدون گویند که باقی نبات بیشتر از باقی حیوان بود... ( کشف المحجوب سگزی ).
از ایرانیان پاسخ ایدون شنید
که تا رزم لشکر نیاید پدید.
فردوسی.
چنین داد پاسخ که ایدون کنم
که کین از دل شاه بیرون کنم.
فردوسی.
کجا ایدون زنان آیند نامی
هم از تخم بزرگان گرامی.
فرخی.
مردی آموخته است و مرد فکندن
باز نیاید کسی به عالم ایدون.
فرخی.
پرویز گر ایدون که در ایام تو بودی
بودی همه الفاظ ترا جمله مزهزه.
منوچهری ( دیوان چ دبیرسیاقی ص 89 ).
گوید کایدون نماند جای نیوشه
درفکند سرخ مل بر طل دو گوشه.
منوچهری.
ولیکن من تو را زآن برگزیدم
کجا از زیرکان ایدون شنیدم.
( ویس و رامین ).
پادشا در دل خلق و پارسا در دل خویش
پادشا کایدون باشد نشود ملک سقیم.
ابوحنیفه ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 652 ).
شعر نگویم چه گویم ایدون گویم
کرده مضمن همه به حکمت لقمان.
ابوحنیفه ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 636 ).
بر زمین همچون پدر بر هر هنر شد مشتهر
هر کجا باشد پدر چونان پسر ایدون بود.
قطران.
تا خاک راخدای بدین دستهای خویش
ایدون کند که خلق بر او رغبت آورند.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

اکنون، این زمان، این دم، اینچنین، اینجا
۱ - چنین این چنین اینگونه. ۲ - اکنون الحال .

فرهنگ معین

( اِ ) [ په . ] (ق . ) ۱ - این چنین ، این گونه . ۲ - اکنون ، الحال .

فرهنگ عمید

۱. اکنون، این زمان، این دم.
۲. این چنین: بدو گفت نستیهن ایدون کنم / که از خون زمین را چو جیحون کنم (فردوسی: ۴/۵۶ ).
۳. اینجا.

دانشنامه عمومی

آیدون. آیدون ( به انگلیسی: Eydon ) یک محله مدنی و روستا در بریتانیا است که در ساوت نورث همپتون شر واقع شده است. [ ۱] آیدون ۴۲۲ نفر جمعیت دارد.
عکس آیدونعکس آیدون

ایدون ( Iðunn ) در اساطیر اسکاندیناوی، همسر براگی و در روایت های اسطوره ای پاسدار و نگهدارنده سیب های زرینی است که به ایزدان جوانی جاودان می بخشد. نام ایدون از زبان نروژی قدیم گرفته شده و به معنای «همیشه جوان» یا «جوان کننده» است. در داستان فریفتگی های گیلفی[ ۱] آمده است که ایدون زن براگی است.
در این داستان سخن از سفر اودین، لوکی و هویئنر و سفر آنان در جنگلی است که شامگاه در آنجا نرگاوی را در زیر درخت بلوط کهنی سر می برند و هنگامی که به کباب کردن گوشت گاو می پردازند، گوشت خام می ماند. عقابی که بر بلندای بلوط نشسته است به آنان پیشنهاد می کند به شرط سهیم شدن در خوردن کباب، گوشت را به طور کامل برای آنان کباب کند. آن ها می پذیرند و پس از کباب شدن گوشت، عقاب گاو کباب شده را می بلعد و لوکی با سیخ کباب به عقاب یورش می برد و عقاب لوکی و سیخ کباب را در چنگ می گیرد و به آسمان پرواز می کند. عقاب لوکی را تهدید میکند و می گوید هنگامی از چنگال او رهایی می یابد که ایدون و سیب های زرین را به سرزمین غولان ببرد. عقاب او را مجبور کرد تا نام خود را بگوید و در ربایش ایدون به او کمک کند. لوکی نیز به ناچار می پذیرد و از چنگال عقاب رهایی می یابد. لوکی در بازگشت به آسگارد با تدبیری ایدون را به دام می اندازد و غولی به نام تیازی به شکل عقابی فرا می رسد و ایدون و سیب های زرین را ربوده و به سرزمین غولان، یوتون هایم می برد.
خدایان متوجه غیبت ایدون نشده بودند تا اینکه آثار پیری بر چهره هایشان نمایان شد. لوکی که یک سیب از ایدون برداشته و خورده بود هنوز جوان مانده بود و خدایان با دیدن او متوجه قضیه شدند. ایزدان پس از آگاهی از خیانت لوکی، او را تهدید می کنند که اگر سیب های زرین و ایدون را به آسگارد بازنگرداند او را هلاک خواهند کرد. لوکی سپس همه چیز را اعتراف کرد و به خدایان کمک کرد تا ایدون و سیب های او را بازپس آورند. لوکی با کمک فریا به شکل شاهین در می آید و با سفر به سرزمین غولان ایدون را در تالار غولان تنها می یابد. لوکی با قدرت جادو، ایدون و سیب های زرین را به شکل دانه گیاه فندق ( یا پرستو ) در می آورد و با چنگال گرفتن آنان عازم آسگارد می شود. [ ۲] تیازی با آگاه شدن از این ماجرا به شکل عقابی غول پیکر به تعقیب لوکی می پردازد و هنگامی که نزدیک است به لوکی دست یابد در شتاب خویش در آتشی که ایزدان افروخته اند فرو می افتد و نابود می شود و در گرفتن انتقام اوست که اسکادی دختر تیازی به نبرد ایزدان بر می خیزد و با ازدواج با یکی از ایزدان سرانجام از گرفتن انتقام خون پدر چشم می پوشد. [ ۳]
عکس ایدونعکس ایدونعکس ایدونعکس ایدون

ایدون (اردن). ایدون ( به عربی: إیدون ) یک منطقهٔ مسکونی در اردن است که در استان اربد واقع شده است. [ ۱]
عکس ایدون (اردن)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

ایدون (Idun)
در اساطیر اسکاندیناوی، زن براگیو نگهبان سیب هایی که به خدایانجوانی دوباره می بخشند. یکی از غولان به نام تیازی، با کمک لوکی، او را ربود؛ سپس لوکی، با وام گرفتن ردای فریاو تبدیل ایدون به شکل گردو، او را نجات داد.

پیشنهاد کاربران

ادعاها نیاز به تحلیل زبان شناختی، تاریخی و تطبیقی دقیق دارد. در اینجا این ادعا را بخش بخش بررسی و پاسخ مستند و مستدل می دهیم:
- - -
❌ ادعا: �ایدون� پسوند فارسی به معنای "تان" است

...
[مشاهده متن کامل]

✅ پاسخ:
1. در زبان فارسی هیچ گاه واژه یا پسوندی به شکل �ایدون� به معنای "تان" ( ضمیر ملکی دوم شخص جمع ) وجود نداشته است.
2. ایدون در متون کلاسیک فارسی، واژه ای مستقل و به معنای �اکنون�، �این گونه�، �بدین سان� است.
🔹 مثال از شاهنامه:
> ایدون همی گفت و ایدون شنید
یعنی: بدین گونه می گفت و بدین گونه می شنید
🔹 ریشه شناسی �ایدون�:
از فارسی میانه ēdōn و اوستایی aēdōna به معنای �چنین، بدین گونه�
در فرهنگ دهخدا، معین و عمید، �ایدون� را واژه ای مستقل معرفی می کنند، نه پسوند.
3. در نتیجه، �ایدون� هیچ ارتباطی با پسوند "تان" ندارد، و این قیاس کاملاً نادرست و جعلی است.
- - -
❌ ادعا: �بچه هادون� در اصفهانی یعنی �بچه هاتان� و پسوند "دون" در فارسی است
✅ پاسخ:
1. فرم هایی مانند �بچه هاتون� در گویش های محلی ممکن است تلفظ تغییریافته ی ترکیبی از �ها� ( جمع ) و �تون� ( ضمیر ملکی ) باشند. در اصفهان به جای �شما� یا �تان�، گاهی �تون� یا �دون� هم شنیده می شود، اما:
2. این تغییرات لهجه ای است و ربطی به واژه ی �ایدون� ندارد.
3. در گویش های ترکی آذری، �دون� اصلاً به عنوان پسوند ملکی وجود ندارد. در ترکی برای ضمیر ملکی از این ساختارها استفاده می شود:
شخص ضمیر ملکی ترکی آذری
من - ım / - im / - um / - �m
تو - ın / - in / - un / - �n
او - ı / - i / - u / - �
ما - ımız / - imiz / . . .
شما - ınız / - iniz / . . .
ایشان - ları / - leri
4. بنابراین، چه در فارسی چه در ترکی، هیچ ساختار واژگانی یا صرفی به نام � - دون� به معنای �تان� نداریم.
- - -
❌ ادعا: �ایشون�، �ایست�، �ایسون�، �ایدون�، �ایچین� و �ایچون� همگی از ترکی اند و در فارسی وجود دارند
✅ پاسخ:
🔹 بیایید هرکدام را بررسی کنیم:
واژه زبان معنا توضیح
ایشون فارسی ایشان ( با لحجه تهرانی ) فارسی معیار است، نه ترکی
ایست فارسی ( وام گرفته ) ایستادن ریشه پهلوی دارد؛ از stādan پهلوی
ایچین ترکی برایِ / به خاطرِ ترکی اصیل
ایچون ترکی قدیم به خاطرِ در ترکی عثمانی
ایسون در فارسی وجود ندارد - احتمالاً جعل از ترکی
ایدون در ترکی وجود ندارد ( بجز در �ایدیون�؟ ) - شاید برداشت اشتباه از �ایده ین� ( گویشی )
🔹 جمع بندی: برخی از این ها ترکی هستند ( مثل ایچون ) ، برخی فارسی اند ( مثل ایشون ) ، ولی هیچ ربطی به پسوندسازی در فارسی ندارند. همچنین فرم هایی مثل �ایسون� و �ایدون� در هیچ واژه نامه ترکی استاندارد ( مانند Redhouse یا Nişanyan ) ثبت نشده اند.
- - -
❌ ادعا: �اید� از ماضی نقلی در ترکی آمده است!
✅ پاسخ:
1. در زبان ترکی، ماضی نقلی از ساختار فعلی " - miş" ساخته می شود. مثلاً:
گتمیشم = رفته ام
بلمیشسین = دانسته ای
2. هیچ گونه پسوند �اید� یا �ایدون� در ساختار ماضی نقلی ترکی وجود ندارد.
3. واژه ی �اید� ( در فارسی ) به عنوان ریشه ی �ایدون� نیز اوستایی است ( aēdōna ) .
- - -
❌ جعل خنده دار نوشتن اوستایی؟
✅ پاسخ:
اوستایی زبانی مستند و شناخته شده است با الفبای خاص خود ( دین دبیره ) . صدها متن زرتشتی باستانی ( وندیداد، گاهان، یشت ها ) به اوستایی نوشته شده اند که در کتابخانه ها، موزه ها و منابع معتبر مانند Harvard Iranian Studies, Avestan Digital Archive, و Bartholomae’s Altiranisches W�rterbuch ثبت شده اند.
📚 منابع معتبر برای بررسی واژه �ایدون�:
Bartholomae, Christian. Altiranisches W�rterbuch, 1904
Beekes, R. S. P. Etymological Dictionary of Greek, Brill
MacKenzie, D. N. A Concise Pahlavi Dictionary
Dehkhoda Dictionary ( لغت نامه دهخدا )
فرهنگ واژه های اوستایی – مهرداد بهار
- - -
✅ نتیجه گیری کلی:
ادعاهای فوق حاصل سوءبرداشت، ناآگاهی از ساختار زبان ها، و قیاس های نادرست بین واژه هاست. ترکیب واژه های فارسی و ترکی بدون درک تاریخی، ریشه شناسی و گویش شناسی منجر به چنین جعل هایی می شود.

در کارنامه اردشیر پاپکان سطر اول به همین دیس و خوانش ظاهر شده است . کارنامه اردشیر پاپکان ( پارسی میانه ) از سنگ نبشته ارخون ( ترکی باستان ) کهن تر است!
ایدون در خود فارسی هم همچنین نیست پسوندی به معنی تان هست، مبارک ایدون باد یعنی مبارکتان باشد، این کلمه همین الانم در اصفهان استفاده میشه، بچه هادون. با ایشون یک ساخت داره و جفت ترکی هست. گل ایدون بورایا
...
[مشاهده متن کامل]
در ترکی می امدی اینجا، این تنها مدل جدا نوشتن پسوند در ترکی هست و اینکه نوشتن اوستایی واقعا جعل خنده داریه. خیلی ضایع هست. ماشین ایدون خراب شده. از یه اصفهانی هم بپرسی بهت میگه این چیه، پسوند بمعنی تان هست، با گفته اید یک خواستگاه داره، گفته ایدشان، حالت مرکب تری از اید هست که در کل از ماضی نقلی در ترکی وارد شده، هم ایشون هم ایدون، در ترکی ایست، ایسون، ایچین و ایچون هم هست علاوه بر این

پاسخی به برادر رضایی
گرچه خود به خوبی میدانم که توضیح به کسی که بر این باور ست که واژه ی پیرا عربی ست ( عربی پ ندارد و ایشان که نتوانستند این واژه را ترکی کنند با خود گفنتد بگوییم عربی ست ! ) مصداق بارز هدر دادن وقت است ولی بلاخره باید کسی هم باشد که به این دست سخنان پاسخ دهد تا فکر نکنند ما در خوابیم !
...
[مشاهده متن کامل]

بخش اول: ادعای "پسوندهای فارسی از ترکی آمده اند" ( کی/که/کو )
:
_"پسوندهای فارسی مثل �کی�، �که�، �کو� از ترکی آمده اند چون هماهنگی واکه ای دارند!"_
### ✅ حقیقت علمی:
1. هماهنگی واکه ای ( Vowel Harmony ) در فارسی وجود ندارد!
- در ترکی، این قانون اجباری است ( مثلاً: *"ev → evler"*، *"kitap → kitaba"* ) .
- در فارسی چنین سیستمی نداریم! مثال:
- "میز" → "میزها" ( نه "میزلر" مثل ترکی! )
- "کتاب" → "کتابی" ( نه "کتابو" مثل ترکی! )
2. این پسوندها از پهلوی و اوستایی آمده اند، نه ترکی!
- "که" در پهلوی "kē" بوده ( مثلاً در کتیبه های ساسانی ) .
- "کی" در اوستایی "či" بوده ( هم ریشه با سانسکریت "ka" ) .
- ترکی در آن زمان حتی در ایران نبوده که بخواهد تأثیر بگذارد!
3. اگر این پسوندها ترکی بودند، باید در متون ترکی باستان ( اورخون، قرن ۸ میلادی ) وجود می داشتند، اما نیستند!
بخش دوم: ادعای "گیاه ترکی است!"
_"گیاه از �گیارمک� ترکی ( یعنی رشد کردن ) آمده و ربطی به فارسی ندارد!"_
حقیقت علمی:
1. ریشه �گیاه� در فارسی باستان و اوستایی است:
- اوستایی: "gaya - " ( زندگی )
- پهلوی: "gyāk" ( گیاه )
- سانسکریت: "jīva" ( زنده )
- حتی در انگلیسی قدیم "quick" ( به معنی زنده ) از همین ریشه است!
2. �گیارمک� در ترکی یک کلمه متأخر است و در متون قدیمی ترکی وجود ندارد!
- ترکی باستان ( مثل کتیبه های اورخون ) چنین واژه ای ندارد.
- برعکس، ترکی از فارسی واژه گرفته ( مثلاً "g�l" از فارسی "gol" ) .
📌 نتیجه: این ادعا یک دروغ محض است و تاریخ زبان ها را تحریف می کند!
بخش سوم: ادعای "۹۵٪ فارسی ترکی است!"
:
_"اگر واژگان عربی را حذف کنیم، ۹۵٪ واژگان فارسی ترکی هستند!"_
### ✅ حقیقت علمی:
1. تحقیقات زبان شناسی نشان می دهد تنها ۲٪ واژگان فارسی از ترکی آمده اند!
- مثلاً: چاپار، اردک، قورباغه ( تعدادشان بسیار کم است ) . ( البته کسانی چون بادر رضایی با دانش هیچ زبان شناسی با توهم خود عالم دهر پنداری بیشتر میداند و دنیا همه در اشتباهند.
2. هسته اصلی زبان فارسی از پهلوی و اوستایی است:
- "پدر" ← پهلوی "pidar" ← فارسی باستان "pitar - "
- "مادر" ← اوستایی "mātar - "
- "برف" ← اوستایی "br̥z - "
- "دوست" ← پهلوی "dōst"
3. حتی فعل های پایه فارسی ربطی به ترکی ندارند:
- "بودن" ← ریشه هندواروپایی "bū - "
- "رفتن" ← پهلوی "raftan"
📌 نتیجه: این ادعا کاملاً مضحک است و هیچ سند علمی ندارد!
- - -
## 🚫 بخش چهارم: ادعای "زبان شناسان سواد ندارند!"
:
_"استادان ایرانی ترکی بلد نیستند، پس نظراتشان اشتباه است!"_
### ✅ حقیقت علمی:
1. بزرگ ترین زبان شناسان حتی انان که خارجی اند و ترکی هم میداند این را میگویند .
- ژیلبر لازار ( فرانسوی )
- دیوید نیل مکنزی ( انگلیسی )
- احسان یارشاطر ( ایرانی - آمریکایی )
همه تأیید کرده اند که فارسی ربطی به ترکی ندارد! ( البته شاید عاشق چشم و ابرو ما هستند ! )
2 - ترک شناسان بزرگ چون کلائوسون هم بر این باورند که نفوذ ترکی به فارسی بسیار کم است !
در نهایت : اگر هنوز هم اصرار دارید بیاید یک متن پهلوی و اوستایی را با ترکی بسنجیم !

ادعاهای نادرست را بررسی و نقد کنیم. در این بررسی از منابع علمی زبان شناسی، واژه نامه های تخصصی، متون کلاسیک و پژوهش های تطبیقی بهره می گیریم.
- - -
🔹 ۱. �ایدون / ایدونی / گر ایدون� = واژه ای ترکی؟
...
[مشاهده متن کامل]

✅ بررسی:
ادعا شده که واژه ی �ایدون� یا �گر ایدون� در شعرهای فارسی واژه ای ترکی است، به معنای �خوبی�، �چنین�، �میدیدی�، یا از مصدر �ایچون / ایچین� مشتق شده است. این تحلیل، مخلوطی از سوءبرداشت، ناآگاهی از دستور زبان فارسی و جعل ریشه شناسی است.
✅ پاسخ مستند:
۱. �ایدون� در زبان فارسی میانه و فارسی کلاسیک:
واژه ی �ایْدون� ( به ضم دال ) شکل قدیمی تر �اینگونه� یا �چنین� در فارسی میانه و فارسی دری است.
📘 منبع:
محمد معین، فرهنگ فارسی معین، ذیل واژه �ایدون�:
> ایدون: چنین، بدین گونه. ( واژه ای کاملاً فارسی ) .
📘 دهخدا، لغت نامه، ذیل مدخل �ایدون�:
> �ایدون = اینچنین، بدین گونه، این طور. �
نمونه شعری: �ایدون همی گفت و اشک از چشم بارید� ( فردوسی )
🟩 نتیجه: ایدون واژه ای کاملاً فارسی است، نه ترکی. این واژه در فارسی میانه نیز با همین معنا وجود داشته:
> pahl. ēdōn / ēdūn / ēdūnīk به معنی: this way, thus, in this manner
- - -
۲. �گر ایدون� به معنی �اگر چنین است�
عبارت �گر ایدون� = �اگر چنین باشد� یا �اگر این گونه است�.
📘 نمونه از فردوسی:
> �گر ایدون که گفتی، همی بشنوم
چو جان از تن خویش، برگیرم از او�
( یعنی: اگر آنچه گفتی راست باشد. . . )
🟩 این ترکیب، یکی از پرکاربردترین قالب های شرطی در شعر کلاسیک فارسی است. �گر� = اگر، و �ایدون� = چنین.
- - -
۳. �ایدون� ≠ �دیدن� یا �میدیدی�
ادعای �ایدون یعنی می دیدی� هیچ پایه زبانی ندارد.
صرف فعل �دیدن� در فارسی کلاسیک:
> �دیدی� = گذشته مفرد دوم
�بینی� = مضارع دوم
�بُدی / بودی� = گذشته فعل �بودن�
در هیچ زمانی �ایدون� به معنای دیدن یا �میدیدی� نبوده.
- - -
۴. مقایسه ی نادرست با �ایچون / ایچین�
در ترکی استانبولی:
i�in = برای، به خاطر
i�mek = نوشیدن
i� = درون، داخل
اما این هیچ ارتباطی با �ایدون� فارسی ندارد. این واژگان ترکی هستند، ولی املای آن ها و تلفظشان هیچ شباهت تاریخی یا ریشه ای با �ایدون� فارسی ندارد.
📘 منابع ترکی:
Redhouse Turkish - English Dictionary
Nişanyan S�zl�k ( nisanyansozluk. com )
- - -
🔹 ۲. �نرده ایدون�، �بویله ایدون� نمونه از ترکی؟
این ها جملات ترکی آذربایجانی هستند:
�Nərədə idin?� = کجا بودی؟
�Belə idin� = چنین بودی
در اینجا:
�id - in� = بودن ( گذشته دوم شخص مفرد از �olmaq� )
�nərədə� = کجا
�belə� = چنین
🟩 بنابراین �idin� در ترکی صرف فعل �بودن� است. اما این هیچ ربطی به واژه ی فارسی �ایدون� ندارد. فقط شباهت صوتی سطحی دارند، وگرنه در معنا، ریشه، و ساختار کاملاً متفاوت اند.
- - -
🔹 ۳. ادعا درباره ی �قلاوز� و �کلید�
✅ قَلاوُز:
کلمه ی �قلاووز� ( یا قلّاوُز ) در فارسی به معنای راهنما، پیشاهنگ، بلد.
این واژه ترکی است و در زبان فارسی و عربی از ترکی وارد شده.
📘 لغت نامه دهخدا:
> �قلاووز: راه نما، بلد. واژه ای ترکی. �
📘 لغتنامه ناظم الاطباء، ذیل قلاوز:
> از ترکی: kilavuz
📘 در ترکی:
kılavuz = راهنما، راه بلد
✅ این واژه واقعاً ترکی است، و در فارسی و عربی وارد شده. پس برخلاف سایر واژگان، در این مورد ادعا درست است.
- - -
✅ واژه ی �کلید� فارسی است یا ترکی؟
📘 دهخدا، معین، برهان قاطع:
> کلید = از فارسی میانه kliδ / kilīd، به معنای ابزار باز کردن قفل.
📘 واژه نامه زبان فارسی میانه:
kilid / klid = کلید
در ترکی استانبولی:
kilit = قفل
kilitlemek = قفل کردن
اما این ها از فارسی وام گرفته شده اند، نه برعکس.
📘 منابع:
Nişanyan S�zl�k:
> "Kilit: Fars�a 'kilid'den alınmıştır. " ( کلید از فارسی گرفته شده است )
🟩 نتیجه: �کلید� واژه ای فارسی است که وارد ترکی شده، نه بالعکس.
- - -
🔚 جمع بندی نهایی:
ادعا حقیقت علمی منبع
ایدون واژه ای ترکی است ❌ نادرست، واژه ای فارسی است لغت نامه دهخدا، معین
ایدون یعنی �میدیدی� ❌ نادرست دستور زبان فارسی
نرده ایدون = کجا بودی ❌ تلفظ ترکی �ایدین� هیچ ربطی به �ایدون� فارسی ندارد دستور ترکی آذربایجانی
قلاوز واژه ترکی است ✅ درست kilavuz در ترکی
کلید از ترکی است ❌ نادرست، از فارسی وارد ترکی شده Nişanyan S�zl�k، لغت نامه های فارسی
- - -

این کلمه اصلا ربطی به پهلوی و ایرانی باستان نداره اینا قواعد یک زبان التصاقی هست و از التصاقات درست میشه جز اینکه پهلوی و باستانی که میگین هم التصاقی هم بر گرامر ترکی باشه. این مشخصا گرامر ترکی هست، از این هفت هشت مورد پسوند ثابت ترکی کلی چیز بدست میاد مثال کلمات کس و کسی رو دیدین اونا هم همینجور به دست میاد. تازه فقط کسی نیست، کیسی و کوسو هم هست چون هماهنگی اوایی داره سه حالت میشه بخاطر اینه چی, چه چو داریم چون ترکی هست، بخاطر همینه کی، که، کو داریم در فارسی ولی اینا برای فارسی به معنی هست و در فارسی بودنش جواب میده مثال در نوشته های اولیه زبان فارسی ساختهای که، کی، کو کامل با قانون هماهنگی اوایی رعایت شده ولی الان دیگه رعایت نمیشه مثال
...
[مشاهده متن کامل]

هرکه
هیچ کی
او کو
چون هماهنگی اوایی داره ترکی هر کدوم استفاده دقیق داره ولی الان در فارسی سه تاشم هست ولی میگیم
هر کی، هیچ کی، کو هم جز در شعر استفاده نشده اونم خیلی محدود مثل انکو، دوستان همین قضیه اثبات میکنه فارسی زبانی مشتق از ترکی هست یعنی با گرامر نم میشه ثابت کرد. مشکل اکثر زبان شناسان و اساتید زبان فارسی در ایران اینه هیچ سوادی از ترکی ندارند و برعکس این زبان از ترکی ساخته شده لذا تمام مطالبی که میگن خیلی پرت و خنده داره مثال دکتر کزازی گفته بود گیاه با کلمه جان ارتباط داره در صورتی که گیاه ترکی هست از گیارمک ترکی یعنی رشد کردن و گیاه یعنی رو به اسمان و هیچ ربطی به فارسی نداره. من خیلی وقته فارسی رو مطالعه میکنم و اینو فهمیدم اگر کلمات عربی رو بزاریم کنار. کلمات ترکی نمیشه چون گرامر و ساخت ترکی هست و هر کلمه ای بسازیم باز روس وزن و قواعد ترکی بای بسازیم، حالا بعد از کسر کلمات عربی چیزی که میمونه ۹۵ درصد ترکی هست، به شمارش هندی و تعداد بسیار محدودی کلمات هندی داریم مثل برف و اینا

ایچون هم همینه چون کلمه چون ترکی هست و با یک ای اولش ایچون میشه طبق همین قاعده، دوستان تمامی گرامر فارسی ترکی هست کامل اگر یکی توضیح بده شاخ در میارین همه وی ضمایر مشتق شدن فعلها
در واقع در ترکی ایدون بعد اسم و صفت میاید و اینجا بخاطر وزن جابجا کرده تا قافیه پیدا کند مثال
که ایدون به ما خوار بگذاشتند. در حالت عادی جمله میشه که به ما خوار بگذاشتند ایدون
این همون حالت صرف در ترکی هست که فارسی هم چون گرامرش مشتق از ترکی هست اینجوری میشه ولی برای فعل نیست برای اسم و صفت هست نگاه کنید
...
[مشاهده متن کامل]

بگذاشتندیدون خود فعل انتهاش صرف داره و این براش زاید هست، یعنی در اصل این عبارت صرف اسم و صفت هست نه مثل فعل قبل مثال: گل ایدون یعنی گل بودی، بویوک ایدون یعنی بزرگ بودی ، ساری ایدون یعنی زرد بودی منها شما فقط در شعر به صورت همچنین معنی میکنید تا معنی بده و در اصل معنی شعر تغیر میکنه و معنی مد نظر شاعر رو نخواهد داد به هیچ وجه
همین قاعده حالتهای دیگه هم داره مثال
ساری ایدون
ساری ایدی
ساری اویدی
ساری ایدیک یعنی زرد بودیم
ساری ایدیلر یعنی زرد بودن
sariydi
sariydun
saryduk
saroydu
این یعنی برای خود شاعرها هم این قاعده به فعل هم بسط پیدا کرده
این قاعده برای بقیه پسوندهای ترکی هم هست ندیدم شاید توی شعر فارسی هم باشه
ساری ایسه اگر زرد است
ساری ایسن اگر زردی
برای فعلهای ساده هم میشه
گور ایدین اگر میدیدی
همین ای در ابتدای همین ایدین جایی هست که ایا و اگر ترکی ازش مشتق میشه
همچنین ایشان هم به صورت ایشون از ترکی با همین قاعده میاد
باخ ایشون یعنی نگاهش
ساری ایشون یعنی ادم زرده
ساری اینون هم هست
ترکی برای خودش دنیاییه

چون ایدون ترکی هست هیچوقت نمی توانید خوب درکش کنید، برای همین تقریبا هر جا متفاوت و تقریبی معنی میکنید. این یک صرف فعل ترکی خیلی خاص هست شعرها هم باهاش خیلی قشنگ شده. اولش فکر کردم به معنای خوبی و اینا هست ولی بعد که همه شعرها رو خوب خوندم فهمیدم دقیقا چی میگه یه مثال بزنم.
...
[مشاهده متن کامل]

فرض کنبد داریم به یک انسان در خصوص ویژگی هاش در بچگی صحبت میکنیم. از بودی استفاده میکنیم
مثال سرکش ایدون یعنی سرکش بودی، ازرمجوی ایدون
یالانچی ایدون یعنی دروغگو بودی

قلاوز، شیار پیچ، راهنما، کیلید کردن ( قیلیت ) از یک ریشه هست، هر دو به معنی چفت کردن و بستن در ترکی. کیلیت در ترکی کلید فارسی نیست کلید در ترکی قفل کردن است نه کلید
در کل ایدون از ترکی وارد شده و این معانی رو گرفته
نرده ایدون یعنی کجا بودی
بویله ایدون یعنی اینچنین بودی
یعنی بعد از اینهمه پهلوی گفتن و اوستایی گفتن بفهمن کلش ترکی و مشتقی از ترکی بوده همه سکته میکنند
گر ایدون یعنی میدیدی
ایچون ترکی برای معنی میده و با توجه به قانون هماهنگی اوایی ایچین هم تلفظ میشه دو فرمت
i�in
گر ایدونی و ایدون است حالت
شبت خوش باد و روزت نیک و میمون
اگر میدانی و حالت هم خوب هست شبت خوش باد
اولش در شعرها ترکیبی استفاده شده مثل گر ایدون یعنی میدیدی، در معنای خوبی هم هست، بمعنای همچنین هم از متن برداشت شده ولی چنین کلمه ای وجود نداره یعنی ایدون به معنای چنین
ولیکن من تو را زآن برگزیدم
کجا از زیرکان ایدون شنیدم
من تورا به ان دلیل انتخاب کردم کجا زیرکان بمن گفتند که تو خوبی
eydun ترکی یعنی خوبی
گر ایدون یعنی می دیدی ترکی هست
منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید

زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

ایدونایدونایدونایدونایدون
ایدون باد =آنته ببو= اینطور باشد.
اینچنین باد برابر آتون باد برابر اته ببو تالشی و
اینطور باشد
گر ایدون = اگر چنانچه
گر ایدون که زین کار هستم گناه
جهان آفرینم ندارد نگاه
این چنین، چنین، اینگونه،
در پارسی میانه به همین ریخت اومده
ایدون باد که جمله آرزویی هست هم یعنی این چنین باد
گفته شده ایضا عربی از این اومده که نظری ندارم
همچنین
ههمه نمونه ها که دهخدا آورده ا ایچون ( اینچنبن ) است و هیچ یک را نمی توان به چیز دگر بست
ایدون: در پهلوی اتون ētōn بوده است. به معنی اینچنین و این گونه
( ( که گیتی به آغاز چون داشتند،
که ایدون به ما خوار بگذاشتند؟ ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 214 . )

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٤)