ایت الله صافی

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] آیت الله صافی. آیت الله صافی در روز 27 شعبان المعظم 1287 یا 1288 ه.ق، در بیت علم و تقوا و فضیلت در گلپایگان دیده به جهان گشود. پدر وی مرحوم آخوند ملا عباس از بزرگان و شخصیت های مورد احترام مردم - که علاوه بر دانش پژوهی، به تجارت می پرداخت - مادرش زهرا خانم فرزند ملا محمدباقر ادیب گلپایگانی و دایی اش ملا محمدرضا قطب - عالم به علوم غریبه - بودند.
وی به اقتضای شوق فطری و اقتفای سیره خانوادگی، از همان آغاز نوجوانی به تحصیل علوم دینی روی آورد. آن فقیه بزرگوار مقدمات و سطوح را نزد پدرش و دیگر دانشوران گلپایگان - که در آن زمان مجمع علما و دانشمندان بود - فراگرفت و سپس در سال 1305 ه.ق به اصفهان کوچید، و تا سال 1316 ه.ق نزد استادان بزرگ وقت علوم متداول را فراگرفت. وی آنی از کوشش های علمی باز نایستاد تا پس از نگارش رساله هایی در مسائل فقهی، در سال 1310 - 1311 ه.ق به اخذ اجازات متعدد اجتهادی نایل آمد و مورد توجه وافر استادان خود قرار گرفت.
استادان وی در حوزه علمیه اصفهان - که در آن زمان از پر رونق ترین و با اهمیت ترین حوزه های علمی شیعه بشمار می رفت - در محضر استادان ذیل همراه با بزرگانی همانند: آیت الله العظمی بروجردی، آیت الله العظمی سیدابوالحسن اصفهانی، علامه حاج آقا رحیم ارباب و آیت الله آقا سید حسن چهارسوقی شرکت کرد.
آن جناب تا زمانی که در اصفهان - در مدرسه نیم آورد - توقف داشت، فقه و اصول درس می داد. مجلس درس او زبانزد فضلا و طلاب بود، و بسیاری از افراد خوش استعداد در آن شرکت می جستند که آیت الله آقا سید جمال الدین گلپایگانی از جمله آنان بود. وی در سال 1316 ه.ق به گلپایگان بازگشت و به تدریس، تألیف، امامت جماعت و راهنمایی مردمان مشغول شد.
در حدود سال 1325 ه.ق آیت الله صافی رهسپار تهران شد و مورد استقبال شایسته حضرات آیات: شیخ فضل الله نوری، سید محمد امام جمعه و حاج میرزا ابوالقاسم صاحب حاشیه بر مکاسب قرار گرفت. وی به دلیل داشتن روحیه اسلامخواهی و دین طلبی در آن ایام که مصادف با غوغای مشروطیت بود، با آیت الله شهید حاج شیخ فضل الله نوری همصدا شد و در تمام مراحل با شیخ فضل الله همراهی کرد، و حتی در روزهای سخت و دهشتناک محاصره خانه شیخ به وسیله مجاهدان و فاتحان، دست از یاری و همراهی شیخ برنداشت و تا واپسین روزهای زندگی شیخ شهید در کنار او بود.
آن عالم مجاهد پس از شهادت شیخ و تغییر اوضاع به نفع دشمنان دین، دیگر تاب دیدن آن وضعیت و تسلط یپرم خان ارمنی، سردار اسعد بختیاری و محمد ولی خان تنکابنی را بر اوضاع نیاورد، و از طریق قم و اصفهان به گلپایگان بازگشت.
در سال 1327 ه.ق آن مرد بزرگ به زادگاه خویش بازگشت، و تا پایان زندگی در آن جا ماندگار شد. وی از همه مناصبی که در حوزه های علمیه در انتظارش بود صرفنظر کرد، اوقاتش را صرف ترویج دین، تدریس، تألیف، دادرسی مظلومان، مبارزه با ستمگران، تهذیب اخلاق و آگاه کردن جامعه کرد. از جمله اقدامات به یاد ماندنی آن عالم بزرگوار، مبارزه بی امان با انحرافات و بدعت های دینی مانند:
مبارزه با بهائیت و تصوف، مخالفت با خان ها و فئودال ها، رویارویی با کشف حجاب و مفاسد دوران پهلوی و احیای شعائر دینی و بزرگذاشت های مذهبی است که با تلاش و کوشش وی جشن های نیمه شعبان، و موالد ائمه اطهار علیهم السلام و عزاداری عاشورا و ایام فاطمیه در گلپایگان رواج و رونق یافت. اینک به نمونه ای از هر کدام اشارتی می رود.

پیشنهاد کاربران

بپرس