[ویکی فقه] اکثریت قوم عاد (قرآن). نابودی اکثریت قوم عاد در اثر کفر و بی ایمانی و تکذیب هود علیه السّلام آنها بود.
عاد، نام شخصی است که قبیله و قوم به نام او تسمیه شده اند. شاید هم نام جد این قوم عاد بوده است. برخی از مورخان معتقدند عاد بر دو قبیله اطلاق میشود یکی عاد اولی که لفظ آن در قرآن آمده (آنها احتمالاً قبل از تاریخ زندگی میکرده اند) و قبیلۀ دوم در دوران تاریخ بشر بوده است. اینکه قوم حضرت هود (ع) کدام قبیله بوده است در آن اختلاف است، چه بسا عاد اولی، همان قوم هود (علیه السلام) باشد.
کفر قوم عاد
کذبت عاد المرسلین(قوم عاد (نیز) رسولان (خدا) را تکذیب کردند،) این آیات به داستان هود علیه السّلام و قومش که همان قوم عاد بودند اشاره می کند. " کذبت عاد المرسلین" قوم عاد مردمی از عرب بسیار قدیم و عرب اوائل (یعنی اوائل پیدایش این نژاد) بودند، که در احقاف از جزیرة العرب زندگی می کردند و دارای تمدنی مترقی و سرزمینهایی خرم و دیاری معمور بودند، به جرم اینکه پیامبران را تکذیب کرده، به نعمتهای الهی کفران ورزیده و طغیان کردند، خدای تعالی به وسیله بادی عقیم هلاکشان ساخته و دیارشان را ویران و دودمانشان را خراب کرد. و به طوری که می گویند عاد اسم پدر بزرگ ایشان بوده و اگر خود آنان را عاد خوانده اند، از قبیل تسمیه قوم به اسم پدر بزرگ است، هم چنان که بنی تمیم و بنی بکر و بنی تغلب، را تمیم و بکر و تغلب، می نامند.در سابق در آیه ای که نظیر این آیه در داستان نوح بود گفتیم که: چرا قوم نوح را تکذیب کننده همه انبیاء خوانده، با اینکه بیش از یک پیامبر را تکذیب نکرده بودند. اذ قال لهم اخوهم هود الاتتقون(هنگامی که برادرشان هود گفت: «آیا تقوا پیشه نمی کنید؟!) فکذبوه فاهلکنـهم ان فی ذلک لایة و ما کان اکثرهم مؤمنین.(آنان هود را تکذیب کردند، ما هم نابودشان کردیم؛ و در این، آیت و نشانه ای است (برای آگاهان)؛ ولی بیشتر آنان مؤمن نبودند!)
عذاب قوم عاد
بعد از سه سال قحطی و توبه نکردن قوم خیره سر عاد، ابر سیاهی در آسمان ظاهر میشود گمان میکنند، میخواهد باران ببارد، ولی آن در حقیقت شروع عذاب بود:« فَلَمَّا رَأَوْهُ عَارِضًا مُّسْتَقْبِلَ أَوْدِیَتهِِمْ قَالُواْ هَذَا عَارِضٌ ممُّْطِرُنَا بَلْ هُوَ مَا اسْتَعْجَلْتُم بِهِ رِیحٌ فِیهَا عَذَابٌ أَلِیم » «هنگامی که آن (عذاب الهی) را بصورت ابر گسترده ای دیدند که بسوی درّه ها و آبگیرهای آنان در حرکت است (خوشحال شدند) گفتند: «این ابری است که بر ما می بارد» (ولی به آنها گفته شد:) این همان چیزی است که برای آمدنش شتاب می کردید،تندباد ی است (وحشتناک) که عذاب دردناک ی در آن است.»این قوم بوسیلۀ باد ی عجیب، عذاب شدند که با تعابیر مختلف در قرآن بیان شده است:۱-«رِیحٍ صَرْصَرٍ عَاتِیَة(تند بادی طغیانگر و سرد و پرصدا).» ۲- «رِیحًا صَرْصَر اً.(تندبادی شدید و هول انگیز و سرد).» ۳-«الرِّیحَ الْعَقِیم( تندبادی بی باران)» ،«ریح عقیم» بادی است که نه ابر می آورد و نه درخت را بارور می سازد، توأم با عذاب و بی رحم است و خداوند آن را بر قوم عاد فرستاد تا نابودشان سازد، چنان که می دانیم بادهای دیگر نطفه را به گیاه تلقیح می کنند، ولی این باد عذاب را به آنها تلقیح کرد. یعنی رحمت از آن پدیدار نمی گشت، مانند مرد ی که صاحب فرزند نشود؛ پس همه کاخ ها و دژ ها و شهر ها و هر بنای محکم و استوار ی را که در آنجا بود چنان خرد و نابود کرد و درهم کوبید (چون گندم ی زیر سنگ آسیاب) و همچون ماسه نرم روان شدند که باد جابجایشان می کرد. و به آسمان می برد (هفت شب و هشت روز پی در پی آن تندباد عقیم برایشان وزید.)
عاد، نام شخصی است که قبیله و قوم به نام او تسمیه شده اند. شاید هم نام جد این قوم عاد بوده است. برخی از مورخان معتقدند عاد بر دو قبیله اطلاق میشود یکی عاد اولی که لفظ آن در قرآن آمده (آنها احتمالاً قبل از تاریخ زندگی میکرده اند) و قبیلۀ دوم در دوران تاریخ بشر بوده است. اینکه قوم حضرت هود (ع) کدام قبیله بوده است در آن اختلاف است، چه بسا عاد اولی، همان قوم هود (علیه السلام) باشد.
کفر قوم عاد
کذبت عاد المرسلین(قوم عاد (نیز) رسولان (خدا) را تکذیب کردند،) این آیات به داستان هود علیه السّلام و قومش که همان قوم عاد بودند اشاره می کند. " کذبت عاد المرسلین" قوم عاد مردمی از عرب بسیار قدیم و عرب اوائل (یعنی اوائل پیدایش این نژاد) بودند، که در احقاف از جزیرة العرب زندگی می کردند و دارای تمدنی مترقی و سرزمینهایی خرم و دیاری معمور بودند، به جرم اینکه پیامبران را تکذیب کرده، به نعمتهای الهی کفران ورزیده و طغیان کردند، خدای تعالی به وسیله بادی عقیم هلاکشان ساخته و دیارشان را ویران و دودمانشان را خراب کرد. و به طوری که می گویند عاد اسم پدر بزرگ ایشان بوده و اگر خود آنان را عاد خوانده اند، از قبیل تسمیه قوم به اسم پدر بزرگ است، هم چنان که بنی تمیم و بنی بکر و بنی تغلب، را تمیم و بکر و تغلب، می نامند.در سابق در آیه ای که نظیر این آیه در داستان نوح بود گفتیم که: چرا قوم نوح را تکذیب کننده همه انبیاء خوانده، با اینکه بیش از یک پیامبر را تکذیب نکرده بودند. اذ قال لهم اخوهم هود الاتتقون(هنگامی که برادرشان هود گفت: «آیا تقوا پیشه نمی کنید؟!) فکذبوه فاهلکنـهم ان فی ذلک لایة و ما کان اکثرهم مؤمنین.(آنان هود را تکذیب کردند، ما هم نابودشان کردیم؛ و در این، آیت و نشانه ای است (برای آگاهان)؛ ولی بیشتر آنان مؤمن نبودند!)
عذاب قوم عاد
بعد از سه سال قحطی و توبه نکردن قوم خیره سر عاد، ابر سیاهی در آسمان ظاهر میشود گمان میکنند، میخواهد باران ببارد، ولی آن در حقیقت شروع عذاب بود:« فَلَمَّا رَأَوْهُ عَارِضًا مُّسْتَقْبِلَ أَوْدِیَتهِِمْ قَالُواْ هَذَا عَارِضٌ ممُّْطِرُنَا بَلْ هُوَ مَا اسْتَعْجَلْتُم بِهِ رِیحٌ فِیهَا عَذَابٌ أَلِیم » «هنگامی که آن (عذاب الهی) را بصورت ابر گسترده ای دیدند که بسوی درّه ها و آبگیرهای آنان در حرکت است (خوشحال شدند) گفتند: «این ابری است که بر ما می بارد» (ولی به آنها گفته شد:) این همان چیزی است که برای آمدنش شتاب می کردید،تندباد ی است (وحشتناک) که عذاب دردناک ی در آن است.»این قوم بوسیلۀ باد ی عجیب، عذاب شدند که با تعابیر مختلف در قرآن بیان شده است:۱-«رِیحٍ صَرْصَرٍ عَاتِیَة(تند بادی طغیانگر و سرد و پرصدا).» ۲- «رِیحًا صَرْصَر اً.(تندبادی شدید و هول انگیز و سرد).» ۳-«الرِّیحَ الْعَقِیم( تندبادی بی باران)» ،«ریح عقیم» بادی است که نه ابر می آورد و نه درخت را بارور می سازد، توأم با عذاب و بی رحم است و خداوند آن را بر قوم عاد فرستاد تا نابودشان سازد، چنان که می دانیم بادهای دیگر نطفه را به گیاه تلقیح می کنند، ولی این باد عذاب را به آنها تلقیح کرد. یعنی رحمت از آن پدیدار نمی گشت، مانند مرد ی که صاحب فرزند نشود؛ پس همه کاخ ها و دژ ها و شهر ها و هر بنای محکم و استوار ی را که در آنجا بود چنان خرد و نابود کرد و درهم کوبید (چون گندم ی زیر سنگ آسیاب) و همچون ماسه نرم روان شدند که باد جابجایشان می کرد. و به آسمان می برد (هفت شب و هشت روز پی در پی آن تندباد عقیم برایشان وزید.)
wikifeqh: اکثریت_قوم_عاد_(قرآن)