لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) باز گشتن بسوی خدا توبه کردن.۲ - ( اسم ) توبه پشیمانی .
قائم مقام کسی گردانیدن کسی را . قائم مقام کسی گردانیدن .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] بازگشتی عمیق با قلب و زبان و عمل به خدا را إنابه گویند.
انابه مصدر باب افعال از ریشه «ن-و-ب» است.
این ماده گاهی با «إلی» و گاهی با «عن» به کار می رود.
در صورت نخست ثلاثی مجرد
مقاییس اللغه، ج۵، ص۳۶۷.
اهل سلوک از انابه با تعابیری گوناگون یاد کرده اند؛ مانند: بازگشت از غفلت به ذکر و از وحشت به انس، ترک اصرار بر گناهان و ملازمت استغفار، فرار از خلق به سوی حق، اشتغال به خدمت حق، اخلاص داشتن، بازگشت به حق با صفای نیت و صدق عقیده، اجابت راستین و....
فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، ص۱۳۷.
مشتقات نوب در قرآن ۱۸ بار و تنها از باب افعال به کار رفته است که ۱۱ بار آن به صورت فعلی (أنیبوا، ینیب، أنابوا، أناب، أُنیب، أنبنا) و ۷ بار آن به صورت اسمی (منیب، منیبین، منیباً) است.
توبه در قرآن و سنت، ص۴۴-۴۲.
...
انابه مصدر باب افعال از ریشه «ن-و-ب» است.
این ماده گاهی با «إلی» و گاهی با «عن» به کار می رود.
در صورت نخست ثلاثی مجرد
مقاییس اللغه، ج۵، ص۳۶۷.
اهل سلوک از انابه با تعابیری گوناگون یاد کرده اند؛ مانند: بازگشت از غفلت به ذکر و از وحشت به انس، ترک اصرار بر گناهان و ملازمت استغفار، فرار از خلق به سوی حق، اشتغال به خدمت حق، اخلاص داشتن، بازگشت به حق با صفای نیت و صدق عقیده، اجابت راستین و....
فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، ص۱۳۷.
مشتقات نوب در قرآن ۱۸ بار و تنها از باب افعال به کار رفته است که ۱۱ بار آن به صورت فعلی (أنیبوا، ینیب، أنابوا، أناب، أُنیب، أنبنا) و ۷ بار آن به صورت اسمی (منیب، منیبین، منیباً) است.
توبه در قرآن و سنت، ص۴۴-۴۲.
...
wikifeqh: إنابه
[ویکی اهل البیت] این صفحه مدخلی از دائرة المعارف قرآن کریم است
انابه بازگشتی عمیق با قلب و زبان و عمل به خداست
انابه مصدر باب افعال از ریشه «ن و ب» است. این ماده گاهی با «إلی» و گاهی با «عن» به کار می رود. در صورت نخست ثلاثی مجرد و باب افعال آن هر دو در لغت به معنای بازگشت چیزی به صورت مکرر است. به زنبور عسل نیز چون پیوسته به کندویش باز می گردد نُوب می گویند و نیز حادثه را که شأن آن پی در پی بودن است نائبه می نامند. در صورت دوم ثلاثی مجرد آن به معنای جانشین شدن و باب افعال آن به معنای جانشین کردن است.برخی گفته اند:اصل در لغت نوب، فرود آمدن در جایگاهی با اختیار و قصد است که از مصادیق آن جانشین کسی شدن و بازگشت به مکانی از روی قصد است و انابه را برای تعدیه و عبارت از آن دانسته اند که شخصی، دیگری یا خودش را در مقامی فرود آورد. بعضی نیز احتمال داده اند انابه معتلّ یایی از «ناب» به معنای انقطاع باشد. «ناب» به معنای دندان نیش نیز آمده است که با آن چیزی را قطع می کنند. براساس معنای لغوی اگر انابه از نوب باشد انابه به سوی خدا به معنای بازگشت به اوست و اگر از ناب باشد، به معنای انقطاع کامل به سوی خدای سبحان است.
اهل سلوک از انابه با تعابیری گوناگون یاد کرده اند؛ مانند:بازگشت از غفلت به ذکر و از وحشت به انس، ترک اصرار بر گناهان و ملازمت استغفار، فرار از خلق به سوی حق، اشتغال به خدمت حق، اخلاص داشتن، بازگشت به حق با صفای نیت و صدق عقیده، اجابت راستین و.... این گروه انابه را منزل چهارم از 100 منزل سلوک به سوی خدا دانسته و برای آن مراتبی یاد کرده اند؛ مانند انابه از سیئات به حسنات، از غیر خدا به خدا و از خدا به خدا و نیز انابه از روی اصلاح چنان که بر پایه عذر، از روی وفا چنان که بر پایه عهد و از روی حال چنان که بر پایه اجابت باشد یا انابه نفس، قلب و روح. انابه نفس آن است که عبد آن را به خدمت وادارد و انابه قلب آن است که او را از غیر حق تهی سازد و انابه روح دوام ذکر است تا غیر او را یاد نکرده و جز به او نگراید.
انابه نزد اهل کلام خارج کردن قلب* از تیرگیهای شبهات است.
مشتقات نوب در قرآن 18 بار و تنها از باب افعال به کار رفته است که 11 بار آن به صورت فعلی (أنیبوا، ینیب، أنابوا، أناب، أُنیب، أنبنا)؛ و 7 بار آن به صورت اسمی (منیب، منیبین، منیباً)؛ است.
از آیات «... و یَهدی اِلَیهِ مَن اَناب * اَلَّذینَ ءامَنوا وتَطمَئِنُّ قُلوبُهُم بِذِکرِ اللّهِ...»؛ (رعد/13،27 28) برمی آید که ایمان و آرامش قلب با یاد خدا، همان انابه است و آن نوعی آمادگی از جانب بنده است که هدایت الهی را در پی دارد.در توضیح انابه و بیان حقیقت آن، گفته های گوناگونی ارائه شده است ، برخی گفته اند:انابه بازگشت به سوی خدا و بازگشت به فطرت توحیدی است، یعنی هر زمان که عاملی انسان را از نظر عقیده و عمل از اصل توحید منحرف سازد، باید به سوی آن باز گردد:«فَاَقِم وَجهَکَ لِلدّینِ حَنیفًا فِطرَتَ اللّهِ الَّتی فَطَرَ النّاسَ عَلَیها... مُنیبینَ اِلَیهِ»؛ (روم/30، 30 31) تکیه روی «منیبین الیه» در آیه «و اِذا مَسَّ النّاسَ ضُرٌّ دَعَوا رَبَّهُم مُنیبینَ اِلَیهِ...»؛ (روم/30،33) با توجه به مفهوم لغوی انابه، برای اشاره به این معناست که پایه و اساس در فطرت انسان توحید و خداپرستی، و شرک امر عارضی است، که وقتی شخص از آن قطع امید می کند خواه ناخواه به سوی ایمان و توحید باز می گردد.
انابه بازگشتی عمیق با قلب و زبان و عمل به خداست
انابه مصدر باب افعال از ریشه «ن و ب» است. این ماده گاهی با «إلی» و گاهی با «عن» به کار می رود. در صورت نخست ثلاثی مجرد و باب افعال آن هر دو در لغت به معنای بازگشت چیزی به صورت مکرر است. به زنبور عسل نیز چون پیوسته به کندویش باز می گردد نُوب می گویند و نیز حادثه را که شأن آن پی در پی بودن است نائبه می نامند. در صورت دوم ثلاثی مجرد آن به معنای جانشین شدن و باب افعال آن به معنای جانشین کردن است.برخی گفته اند:اصل در لغت نوب، فرود آمدن در جایگاهی با اختیار و قصد است که از مصادیق آن جانشین کسی شدن و بازگشت به مکانی از روی قصد است و انابه را برای تعدیه و عبارت از آن دانسته اند که شخصی، دیگری یا خودش را در مقامی فرود آورد. بعضی نیز احتمال داده اند انابه معتلّ یایی از «ناب» به معنای انقطاع باشد. «ناب» به معنای دندان نیش نیز آمده است که با آن چیزی را قطع می کنند. براساس معنای لغوی اگر انابه از نوب باشد انابه به سوی خدا به معنای بازگشت به اوست و اگر از ناب باشد، به معنای انقطاع کامل به سوی خدای سبحان است.
اهل سلوک از انابه با تعابیری گوناگون یاد کرده اند؛ مانند:بازگشت از غفلت به ذکر و از وحشت به انس، ترک اصرار بر گناهان و ملازمت استغفار، فرار از خلق به سوی حق، اشتغال به خدمت حق، اخلاص داشتن، بازگشت به حق با صفای نیت و صدق عقیده، اجابت راستین و.... این گروه انابه را منزل چهارم از 100 منزل سلوک به سوی خدا دانسته و برای آن مراتبی یاد کرده اند؛ مانند انابه از سیئات به حسنات، از غیر خدا به خدا و از خدا به خدا و نیز انابه از روی اصلاح چنان که بر پایه عذر، از روی وفا چنان که بر پایه عهد و از روی حال چنان که بر پایه اجابت باشد یا انابه نفس، قلب و روح. انابه نفس آن است که عبد آن را به خدمت وادارد و انابه قلب آن است که او را از غیر حق تهی سازد و انابه روح دوام ذکر است تا غیر او را یاد نکرده و جز به او نگراید.
انابه نزد اهل کلام خارج کردن قلب* از تیرگیهای شبهات است.
مشتقات نوب در قرآن 18 بار و تنها از باب افعال به کار رفته است که 11 بار آن به صورت فعلی (أنیبوا، ینیب، أنابوا، أناب، أُنیب، أنبنا)؛ و 7 بار آن به صورت اسمی (منیب، منیبین، منیباً)؛ است.
از آیات «... و یَهدی اِلَیهِ مَن اَناب * اَلَّذینَ ءامَنوا وتَطمَئِنُّ قُلوبُهُم بِذِکرِ اللّهِ...»؛ (رعد/13،27 28) برمی آید که ایمان و آرامش قلب با یاد خدا، همان انابه است و آن نوعی آمادگی از جانب بنده است که هدایت الهی را در پی دارد.در توضیح انابه و بیان حقیقت آن، گفته های گوناگونی ارائه شده است ، برخی گفته اند:انابه بازگشت به سوی خدا و بازگشت به فطرت توحیدی است، یعنی هر زمان که عاملی انسان را از نظر عقیده و عمل از اصل توحید منحرف سازد، باید به سوی آن باز گردد:«فَاَقِم وَجهَکَ لِلدّینِ حَنیفًا فِطرَتَ اللّهِ الَّتی فَطَرَ النّاسَ عَلَیها... مُنیبینَ اِلَیهِ»؛ (روم/30، 30 31) تکیه روی «منیبین الیه» در آیه «و اِذا مَسَّ النّاسَ ضُرٌّ دَعَوا رَبَّهُم مُنیبینَ اِلَیهِ...»؛ (روم/30،33) با توجه به مفهوم لغوی انابه، برای اشاره به این معناست که پایه و اساس در فطرت انسان توحید و خداپرستی، و شرک امر عارضی است، که وقتی شخص از آن قطع امید می کند خواه ناخواه به سوی ایمان و توحید باز می گردد.
wikiahlb: انابه
[ویکی فقه] انابه (قرآن). بازگشت به خدای تعالی با توبه و ندامت و اخلاص در عمل است.
بسیاری از مفسران و لغویان انابه را هم معنای توبه دانسته اند اما برخی تفاوت هایی بر این دو واژه ذکر کرده اند. برخی گفته اند: فرق توبه و انابه این است که توبه بازگشت از معصیت سابق و انابه ترک معصیت در آینده است. دیگر اینکه انابه غایت درجات توبه و برترین مرتبۀ آن است؛ زیرا توبه بازگشت از گناه است ولی انابه افزون بر آن، بازگشت از مباحات نیز است.
آثار
انابه به درگاه الهی، امری ارزشمند و مورد ستایش از سوی خداوند عالم است که در آیات قرآن حتی در صفات برخی از پیغمبران به جهت تکریم، از انابه کنندگان نام برده است. ان ابرهیم لحلیم اوه منیب..(زیرا ابراهیم بردبار و نرم دل و بازگشت کننده (به سوی خدا) بود.) .. و اذکر عبدنا داود ذا الاید انه اواب (بر آنچه می گویند صبر کن و داوود بنده ما را که دارای امکانات (متعدد) بود به یاد آور آری او بسیار بازگشت کننده (به سوی خدا) بود.) و وهبنا لداو د سلیمـن نعم العبد انه اواب (و سلیمان را به داوود بخشیدیم چه نیکو بنده ای به راستی او توبه کار (و ستایشگر) بود.) واذکر عبدنا ایوب...(و قطعا برای او در پیشگاه ما تقرب و فرجام نیکوست.) .. انا وجدنـه صابرا نعم العبد انه اواب (و به او گفتیم( یک بسته ترکه به دستت برگیر و ( همسرت را) با آن بزن و سوگند مشکن ما او را شکیبا یافتیم چه نیکو بنده ای به راستی او توبه کار بود.)
عناوین مرتبط
...
بسیاری از مفسران و لغویان انابه را هم معنای توبه دانسته اند اما برخی تفاوت هایی بر این دو واژه ذکر کرده اند. برخی گفته اند: فرق توبه و انابه این است که توبه بازگشت از معصیت سابق و انابه ترک معصیت در آینده است. دیگر اینکه انابه غایت درجات توبه و برترین مرتبۀ آن است؛ زیرا توبه بازگشت از گناه است ولی انابه افزون بر آن، بازگشت از مباحات نیز است.
آثار
انابه به درگاه الهی، امری ارزشمند و مورد ستایش از سوی خداوند عالم است که در آیات قرآن حتی در صفات برخی از پیغمبران به جهت تکریم، از انابه کنندگان نام برده است. ان ابرهیم لحلیم اوه منیب..(زیرا ابراهیم بردبار و نرم دل و بازگشت کننده (به سوی خدا) بود.) .. و اذکر عبدنا داود ذا الاید انه اواب (بر آنچه می گویند صبر کن و داوود بنده ما را که دارای امکانات (متعدد) بود به یاد آور آری او بسیار بازگشت کننده (به سوی خدا) بود.) و وهبنا لداو د سلیمـن نعم العبد انه اواب (و سلیمان را به داوود بخشیدیم چه نیکو بنده ای به راستی او توبه کار (و ستایشگر) بود.) واذکر عبدنا ایوب...(و قطعا برای او در پیشگاه ما تقرب و فرجام نیکوست.) .. انا وجدنـه صابرا نعم العبد انه اواب (و به او گفتیم( یک بسته ترکه به دستت برگیر و ( همسرت را) با آن بزن و سوگند مشکن ما او را شکیبا یافتیم چه نیکو بنده ای به راستی او توبه کار بود.)
عناوین مرتبط
...
wikifeqh: انابه_(قرآن)
پیشنهاد کاربران
اِنابه:
به بازگشت مکرر زنبور به کندوی عسل بعد از گشتن و جمع کردن شهد گل ها، انابه گویند. انسان هم گاهی در زندگی در شرایطی قرار می گیرد که باید به خدا بازگردد و به سوی او انابه کند. پس انابه بازگشت مکرر به سوی خدا با ذکر او، برای یادآوری پیمان الست جهت حفظ آرامش قلبی و استقامت و پایمردی در راه خداوند است.
... [مشاهده متن کامل]
به بازگشت مکرر زنبور به کندوی عسل بعد از گشتن و جمع کردن شهد گل ها، انابه گویند. انسان هم گاهی در زندگی در شرایطی قرار می گیرد که باید به خدا بازگردد و به سوی او انابه کند. پس انابه بازگشت مکرر به سوی خدا با ذکر او، برای یادآوری پیمان الست جهت حفظ آرامش قلبی و استقامت و پایمردی در راه خداوند است.
... [مشاهده متن کامل]
پوزش خواهی معادل خوبی برای انابه است . و معادل توبه بازگشت است.
انابه. ( ا. ع. ) . بازگشتى عمیق با قلب و زبان و عمل به خدا. انابه مصدر باب افعال از ریشه «ن ـ و ـ ب» است. این ماده گاهى با «إلى» و گاهى با «عن» به کار مى رود. در صورت نخست ثلاثى مجرد[1] و باب افعال[2] آن هر دو در لغت به معناى بازگشت چیزى به صورت مکرر است. به زنبور عسل نیز چون پیوسته به کندویش باز مى گردد نُوب مى گویند و نیز حادثه را که شأن آن پى در پى بودن است نائبه مى نامند. [3] در صورت دوم ثلاثى مجرد آن به معناى جانشین شدن و باب افعال آن به معناى جانشین کردن است. [4]برخى گفته اند: اصل در لغت نوب، فرود آمدن در جایگاهى با اختیار و قصد است که از مصادیق آن جانشین کسى شدن و بازگشت به مکانى از روى قصد است و انابه را براى تعدیه و عبارت از آن دانسته اند که شخصى، دیگرى یا خودش را در مقامى فرود آورد. [5] بعضى نیز احتمال داده اند انابه معتلّ یایى از «ناب» به معناى انقطاع باشد. [6] «ناب» به معناى دندان نیش نیز آمده است[7] که با آن چیزى را قطع مى کنند. براساس معناى لغوى اگر انابه از نوب باشد انابه به سوى خدا به معناى بازگشت به اوست و اگر از ناب باشد، به معناى انقطاع کامل به سوى خداى سبحان است. [8]
... [مشاهده متن کامل]
اهل سلوک از انابه با تعابیرى گوناگون یاد کرده اند؛ مانند: بازگشت از غفلت به ذکر و از وحشت به انس، ترک اصرار بر گناهان و ملازمت استغفار، فرار از خلق به سوى حق، اشتغال به خدمت حق، اخلاص داشتن، بازگشت به حق با صفاى نیت و صدق عقیده، اجابت راستین و . . . . [9] این گروه انابه را منزل چهارم از 100 منزل سلوک به سوى خدا دانسته[10] و براى آن مراتبى یاد کرده اند؛ مانند انابه از سیئات به حسنات، از غیر خدا به خدا و از خدا به خدا[11] و نیز انابه از روى اصلاح چنان که بر پایه عذر، از روى وفا چنان که بر پایه عهد و از روى حال چنان که بر پایه اجابت باشد[12] یا انابه نفس، قلب و روح. انابه نفس آن است که عبد آن را به خدمت وادارد و انابه قلب آن است که او را از غیر حق تهى سازد و انابه روح دوام ذکر است تا غیر او را یاد نکرده و جز به او نگراید. [13]
انابه نزد اهل کلام خارج کردن قلب* از تیرگیهاى شبهات است. [14]
مشتقات نوب در قرآن 18 بار و تنها از باب افعال به کار رفته است که 11 بار آن به صورت فعلى ( أنیبوا، ینیب، أنابوا، أناب، أُنیب، أنبنا ) و 7 بار آن به صورت اسمى ( منیب، منیبین، منیباً ) است. [15]
حقیقت انابه و تفاوت آن با توبه:
از آیات «. . . و یَهدى اِلَیهِ مَن اَناب * اَلَّذینَ ءامَنوا وتَطمَئِنُّ قُلوبُهُم بِذِکرِ اللّهِ . . . » ( رعد/13، 27 ـ 28 ) برمى آید که ایمان و آرامش قلب با یاد خدا، همان انابه است و آن نوعى آمادگى از جانب بنده است که هدایت الهى را در پى دارد. [16] در توضیح انابه و بیان حقیقت آن، گفته هاى گوناگونى ارائه شده است؛ برخى گفته اند: انابه بازگشت به سوى خدا و بازگشت به فطرت توحیدى است؛ یعنى هر زمان که عاملى انسان را از نظر عقیده و عمل از اصل توحید منحرف سازد، باید به سوى آن باز گردد: «فَاَقِم وَجهَکَ لِلدّینِ حَنیفـًا فِطرَتَ اللّهِ الَّتى فَطَرَ النّاسَ عَلَیها . . . مُنیبینَ اِلَیهِ» ( روم/30، 30 ـ 31 ) [17] تکیه روى «منیبین الیه» در آیه «و اِذا مَسَّ النّاسَ ضُرٌّ دَعَوا رَبَّهُم مُنیبینَ اِلَیهِ . . . » ( روم/30، 33 ) با توجه به مفهوم لغوى انابه، براى اشاره به این معناست که پایه و اساس در فطرت انسان توحید و خداپرستى، و شرک امر عارضى است، که وقتى شخص از آن قطع امید مى کند خواه ناخواه به سوى ایمان و توحید باز مى گردد. [18]
برخى انابه را متضمن 4 امر محبت خدا، خضوع براى او، اقبال به او و اعراض از غیر او دانسته و گفته اند: اگر این 4 خصلت در کسى جمع نشود، وى مستحق اسم منیب نیست. به عقیده ایشان در لفظ انابه معناى اسراع و رجوع و تقدم نهفته است، بنابراین، منیب کسى است که به سوى خشنودى خدا بشتابد و همواره به او بازگشته و به سوى آنچه خدا دوست دارد پیشى گیرد. [19]
براساس آنچه گذشت بین انابه و توبه* تفاوت وجود دارد که موارد استعمال انابه در قرآن و سنت آن را تایید مى کند. انابه رجوع به خدا از همه چیز غیر از خدا و اقبال به او با سِرّ و قول و فعل است تا اینکه شخص دائماً در فکر خدا و ذکر او و اطاعتش باشد، بنابراین، انابه غایت درجات توبه و برترین مراتب آن است، زیرا توبه، بازگشت از گناه است؛ ولى انابه افزون بر آن بازگشت از مباحات نیز هست و آن از مقامات والاست. [20]
در تفاوت توبه و انابه نظرات گوناگون دیگرى نیز ارائه شده است؛ از جمله: 1. توبه پشیمانى از فعل و انابه ترک گناهان و شاهد آن قول امام سجاد ( علیه السلام ) است: «اللهم ان یکن الندم توبةً إلیک فأنا أندم النادمین و ان یکن الترک لمعصیتک انابةً فأنا أوّل المنیبین = خدایا، اگر پشیمانى توبه است پس من پشیمان ترین پشیمانان هستم و اگر ترک معصیت انابه است پس من اولین انابه کنندگانم. ». [21] 2. توبه در افعال ظاهرى است و انابه در امور باطنى. 3. توبه رهبت ( ترس و بیم ) است و انابه رغبت ( اشتیاق ) . 4. انابه مقامى پس از مقام توبه است. 5 . توبه بازگشت از معصیت به اطاعت و انابه بازگشت از غفلت به ذکر و فکر است. 6 . اگر سبب بازگشت، ترس از عقوبت باشد، توبه و اگر رغبت در ثواب باشد انابه است. 7. انابه بازگشت بنده است به خداى خویش با دل و همت؛ ولى توبه بازگشت بنده است از معصیت به اطاعت. [22] 8 . توبه و استغفار و انابه همه توجه به خداست؛ اما استغفار توجهى است که پس از توبه است و انابه توجهى است که پس از استغفار دست مى دهد. [23]
البته بسیارى از مفسران[24] و لغویان[25] انابه را هم معناى توبه دانسته اند. برخى آن را بازگشت به سوى خدا با توبه[26]و خالص کردن عمل[27] و برخى اقبال به سوى خدا و توبه و بازگشت به اطاعت الهى دانسته اند. [28] برخى دیگر آن را فرود آوردن نفس و قرار دادن آن در منزلى از منازل سلوک دانسته و آن را به معناى آمادگى عملى و خارجى براى توبه و سلوک به سوى خدا به حساب آورده اند، به همین جهت انابه با حرف «الى» ب . . .
... [مشاهده متن کامل]
اهل سلوک از انابه با تعابیرى گوناگون یاد کرده اند؛ مانند: بازگشت از غفلت به ذکر و از وحشت به انس، ترک اصرار بر گناهان و ملازمت استغفار، فرار از خلق به سوى حق، اشتغال به خدمت حق، اخلاص داشتن، بازگشت به حق با صفاى نیت و صدق عقیده، اجابت راستین و . . . . [9] این گروه انابه را منزل چهارم از 100 منزل سلوک به سوى خدا دانسته[10] و براى آن مراتبى یاد کرده اند؛ مانند انابه از سیئات به حسنات، از غیر خدا به خدا و از خدا به خدا[11] و نیز انابه از روى اصلاح چنان که بر پایه عذر، از روى وفا چنان که بر پایه عهد و از روى حال چنان که بر پایه اجابت باشد[12] یا انابه نفس، قلب و روح. انابه نفس آن است که عبد آن را به خدمت وادارد و انابه قلب آن است که او را از غیر حق تهى سازد و انابه روح دوام ذکر است تا غیر او را یاد نکرده و جز به او نگراید. [13]
انابه نزد اهل کلام خارج کردن قلب* از تیرگیهاى شبهات است. [14]
مشتقات نوب در قرآن 18 بار و تنها از باب افعال به کار رفته است که 11 بار آن به صورت فعلى ( أنیبوا، ینیب، أنابوا، أناب، أُنیب، أنبنا ) و 7 بار آن به صورت اسمى ( منیب، منیبین، منیباً ) است. [15]
حقیقت انابه و تفاوت آن با توبه:
از آیات «. . . و یَهدى اِلَیهِ مَن اَناب * اَلَّذینَ ءامَنوا وتَطمَئِنُّ قُلوبُهُم بِذِکرِ اللّهِ . . . » ( رعد/13، 27 ـ 28 ) برمى آید که ایمان و آرامش قلب با یاد خدا، همان انابه است و آن نوعى آمادگى از جانب بنده است که هدایت الهى را در پى دارد. [16] در توضیح انابه و بیان حقیقت آن، گفته هاى گوناگونى ارائه شده است؛ برخى گفته اند: انابه بازگشت به سوى خدا و بازگشت به فطرت توحیدى است؛ یعنى هر زمان که عاملى انسان را از نظر عقیده و عمل از اصل توحید منحرف سازد، باید به سوى آن باز گردد: «فَاَقِم وَجهَکَ لِلدّینِ حَنیفـًا فِطرَتَ اللّهِ الَّتى فَطَرَ النّاسَ عَلَیها . . . مُنیبینَ اِلَیهِ» ( روم/30، 30 ـ 31 ) [17] تکیه روى «منیبین الیه» در آیه «و اِذا مَسَّ النّاسَ ضُرٌّ دَعَوا رَبَّهُم مُنیبینَ اِلَیهِ . . . » ( روم/30، 33 ) با توجه به مفهوم لغوى انابه، براى اشاره به این معناست که پایه و اساس در فطرت انسان توحید و خداپرستى، و شرک امر عارضى است، که وقتى شخص از آن قطع امید مى کند خواه ناخواه به سوى ایمان و توحید باز مى گردد. [18]
برخى انابه را متضمن 4 امر محبت خدا، خضوع براى او، اقبال به او و اعراض از غیر او دانسته و گفته اند: اگر این 4 خصلت در کسى جمع نشود، وى مستحق اسم منیب نیست. به عقیده ایشان در لفظ انابه معناى اسراع و رجوع و تقدم نهفته است، بنابراین، منیب کسى است که به سوى خشنودى خدا بشتابد و همواره به او بازگشته و به سوى آنچه خدا دوست دارد پیشى گیرد. [19]
براساس آنچه گذشت بین انابه و توبه* تفاوت وجود دارد که موارد استعمال انابه در قرآن و سنت آن را تایید مى کند. انابه رجوع به خدا از همه چیز غیر از خدا و اقبال به او با سِرّ و قول و فعل است تا اینکه شخص دائماً در فکر خدا و ذکر او و اطاعتش باشد، بنابراین، انابه غایت درجات توبه و برترین مراتب آن است، زیرا توبه، بازگشت از گناه است؛ ولى انابه افزون بر آن بازگشت از مباحات نیز هست و آن از مقامات والاست. [20]
در تفاوت توبه و انابه نظرات گوناگون دیگرى نیز ارائه شده است؛ از جمله: 1. توبه پشیمانى از فعل و انابه ترک گناهان و شاهد آن قول امام سجاد ( علیه السلام ) است: «اللهم ان یکن الندم توبةً إلیک فأنا أندم النادمین و ان یکن الترک لمعصیتک انابةً فأنا أوّل المنیبین = خدایا، اگر پشیمانى توبه است پس من پشیمان ترین پشیمانان هستم و اگر ترک معصیت انابه است پس من اولین انابه کنندگانم. ». [21] 2. توبه در افعال ظاهرى است و انابه در امور باطنى. 3. توبه رهبت ( ترس و بیم ) است و انابه رغبت ( اشتیاق ) . 4. انابه مقامى پس از مقام توبه است. 5 . توبه بازگشت از معصیت به اطاعت و انابه بازگشت از غفلت به ذکر و فکر است. 6 . اگر سبب بازگشت، ترس از عقوبت باشد، توبه و اگر رغبت در ثواب باشد انابه است. 7. انابه بازگشت بنده است به خداى خویش با دل و همت؛ ولى توبه بازگشت بنده است از معصیت به اطاعت. [22] 8 . توبه و استغفار و انابه همه توجه به خداست؛ اما استغفار توجهى است که پس از توبه است و انابه توجهى است که پس از استغفار دست مى دهد. [23]
البته بسیارى از مفسران[24] و لغویان[25] انابه را هم معناى توبه دانسته اند. برخى آن را بازگشت به سوى خدا با توبه[26]و خالص کردن عمل[27] و برخى اقبال به سوى خدا و توبه و بازگشت به اطاعت الهى دانسته اند. [28] برخى دیگر آن را فرود آوردن نفس و قرار دادن آن در منزلى از منازل سلوک دانسته و آن را به معناى آمادگى عملى و خارجى براى توبه و سلوک به سوى خدا به حساب آورده اند، به همین جهت انابه با حرف «الى» ب . . .