[ویکی نور] «الرأی السدید فی الاجتهاد و التقلید و الاحتیاط و القضاء» تقریرات درس اصول آیت الله خویی است که محور مباحث آن درباره اجتهاد و تقلید است و توسط غلامرضا عرفانیان یزدی نوشته شده است.
کتاب مشتمل بر چهار بخش اجتهاد، تقلید، احتیاط و قضاء است. مولّف هرکدام از این مباحث را به طور خلاصه بیان کرده و نظریات ابداعی خود را نیز مطرح کرده است.
مولف در مقدمه کتاب بیان می کند که براساس حکم عقل لازم است که عبد در مقام عبودیت و امتثال و تحصیل قطع کوشش نماید. لذا اگر مجتهد است براساس اجتهاد خود عمل کند و اگر مقلّد است بر اساس قول غیر تحصیل قطع نماید در حق وی حجّت است.
تنجّز احکام و تکلیف برای شخص از سه راه اجتهاد، تقلید، و احتیاط حاصل می شود. ایشان در بحث مقدّمه واجب، ثبوت وجوب غیری را انکار می نماید و وجوب طریقی و نفسی را مورد مناقشه قرار داده و بیان می کند که وجوب تعلّم وجوب نفسی نیست بلکه وجوب، جامع بین امور سه گانه عقلی است مگر در فرض انحلال علم اجمالی که در آن طریقی است.
فصل اول، در اجتهاد است: این فصل دارای چهار بخش است که به آنها اشاره می شود: 1- اجتهاد از جُهد به معنای بذل الوسع و المجهود فی طلب الامر و یا از جَهد به معنای مشقّت گرفته شده است و متأخرین، اجتهاد را چنین تعریف نموده اند: «ملکة یقتدر بها علی تحصیل الحجة علی الحکم الشرعی» براساس این تعریف اجتهاد از صفات نفسانی راسخ است ولی نویسنده تعریف «بذل الوسع لتحصیل الحج علی الواقع» را اولی دانسته است؛ 2- برای اجتهاد، معرفت نسبت به برخی از علوم عربی فی الجمله نیاز است که عبارتند از: علم لغت، علوم ادبی، علم اصول فقه، و علم رجال. در علوم ادبی نیاز عمده به صرف و نحو است چرا که منابع اجتهاد تماماً به زبان عربی است البته لازم نیست مجتهد به طور کامل از این علم اطّلاع داشته باشد بلکه اطلاع فی الجمله کافی اس؛ 3- اجتهاد بر دو قسم است: اجتهاد مطلق، قوه ای است که به واسطه آن مجتهد قدرت دارد تمام احکام فعلیه را از ادلّه استنباط نماید واجتهاد تجزّی، قوّه ای است که مجتهد به واسطه آن قادر است بعضی از احکام را از ادله استنباط نماید. اشکالی در امکان اجتهاد مطلق نیست و مسلماً برای بعضی از اعلام مانند شیخ طوسی و شیخ انصاری حاصل شده است؛ 4- منظور از تخطئه آنست که مجتهد ممکن است در اجتهاد و استنباط حکم شرعی به خطا رود و منظور از تصویب آنست که مجتهد همیشه در استنباط خود به واقع می رسد. فقهای شیعه بالاجماع طرفدار نظریه تخطئه و اهل سنت طرفدار نظریه تصویب هستند.
کتاب مشتمل بر چهار بخش اجتهاد، تقلید، احتیاط و قضاء است. مولّف هرکدام از این مباحث را به طور خلاصه بیان کرده و نظریات ابداعی خود را نیز مطرح کرده است.
مولف در مقدمه کتاب بیان می کند که براساس حکم عقل لازم است که عبد در مقام عبودیت و امتثال و تحصیل قطع کوشش نماید. لذا اگر مجتهد است براساس اجتهاد خود عمل کند و اگر مقلّد است بر اساس قول غیر تحصیل قطع نماید در حق وی حجّت است.
تنجّز احکام و تکلیف برای شخص از سه راه اجتهاد، تقلید، و احتیاط حاصل می شود. ایشان در بحث مقدّمه واجب، ثبوت وجوب غیری را انکار می نماید و وجوب طریقی و نفسی را مورد مناقشه قرار داده و بیان می کند که وجوب تعلّم وجوب نفسی نیست بلکه وجوب، جامع بین امور سه گانه عقلی است مگر در فرض انحلال علم اجمالی که در آن طریقی است.
فصل اول، در اجتهاد است: این فصل دارای چهار بخش است که به آنها اشاره می شود: 1- اجتهاد از جُهد به معنای بذل الوسع و المجهود فی طلب الامر و یا از جَهد به معنای مشقّت گرفته شده است و متأخرین، اجتهاد را چنین تعریف نموده اند: «ملکة یقتدر بها علی تحصیل الحجة علی الحکم الشرعی» براساس این تعریف اجتهاد از صفات نفسانی راسخ است ولی نویسنده تعریف «بذل الوسع لتحصیل الحج علی الواقع» را اولی دانسته است؛ 2- برای اجتهاد، معرفت نسبت به برخی از علوم عربی فی الجمله نیاز است که عبارتند از: علم لغت، علوم ادبی، علم اصول فقه، و علم رجال. در علوم ادبی نیاز عمده به صرف و نحو است چرا که منابع اجتهاد تماماً به زبان عربی است البته لازم نیست مجتهد به طور کامل از این علم اطّلاع داشته باشد بلکه اطلاع فی الجمله کافی اس؛ 3- اجتهاد بر دو قسم است: اجتهاد مطلق، قوه ای است که به واسطه آن مجتهد قدرت دارد تمام احکام فعلیه را از ادلّه استنباط نماید واجتهاد تجزّی، قوّه ای است که مجتهد به واسطه آن قادر است بعضی از احکام را از ادله استنباط نماید. اشکالی در امکان اجتهاد مطلق نیست و مسلماً برای بعضی از اعلام مانند شیخ طوسی و شیخ انصاری حاصل شده است؛ 4- منظور از تخطئه آنست که مجتهد ممکن است در اجتهاد و استنباط حکم شرعی به خطا رود و منظور از تصویب آنست که مجتهد همیشه در استنباط خود به واقع می رسد. فقهای شیعه بالاجماع طرفدار نظریه تخطئه و اهل سنت طرفدار نظریه تصویب هستند.
[ویکی فقه] الرای السدید فی الاجتهاد و التقلید و الاحتیاط و القضاء (کتاب). «الرای السدید فی الاجتهاد و التقلید و الاحتیاط و القضاء» تقریرات درس اصول آیت الله خویی است که محور مباحث آن درباره اجتهاد و تقلید است و توسط غلامرضا عرفانیان یزدی نوشته شده است.
کتاب مشتمل بر چهار بخش اجتهاد، تقلید، احتیاط و قضاء است. مولف هرکدام از این مباحث را به طور خلاصه بیان کرده و نظریات ابداعی خود را نیز مطرح کرده است.
گزارش محتوا
مولف در مقدمه کتاب بیان می کند که براساس حکم عقل لازم است که عبد در مقام عبودیت و امتثال و تحصیل قطع کوشش نماید. لذا اگر مجتهد است براساس اجتهاد خود عمل کند و اگر مقلد است بر اساس قول غیر تحصیل قطع نماید در حق وی حجت است.تنجز احکام و تکلیف برای شخص از سه راه اجتهاد، تقلید، و احتیاط حاصل می شود. ایشان در بحث مقدمه واجب ، ثبوت وجوب غیری را انکار می نماید و وجوب طریقی و نفسی را مورد مناقشه قرار داده و بیان می کند که وجوب تعلم وجوب نفسی نیست بلکه وجوب، جامع بین امور سه گانه عقلی است مگر در فرض انحلال علم اجمالی که در آن طریقی است.
← فصل اول
فهرست مطالب کتاب در انتهای اثر آمده است. آدرس برخی مطالب و آراء اصولی نیز در پاورقی کتاب ذکر شده است.
کتاب مشتمل بر چهار بخش اجتهاد، تقلید، احتیاط و قضاء است. مولف هرکدام از این مباحث را به طور خلاصه بیان کرده و نظریات ابداعی خود را نیز مطرح کرده است.
گزارش محتوا
مولف در مقدمه کتاب بیان می کند که براساس حکم عقل لازم است که عبد در مقام عبودیت و امتثال و تحصیل قطع کوشش نماید. لذا اگر مجتهد است براساس اجتهاد خود عمل کند و اگر مقلد است بر اساس قول غیر تحصیل قطع نماید در حق وی حجت است.تنجز احکام و تکلیف برای شخص از سه راه اجتهاد، تقلید، و احتیاط حاصل می شود. ایشان در بحث مقدمه واجب ، ثبوت وجوب غیری را انکار می نماید و وجوب طریقی و نفسی را مورد مناقشه قرار داده و بیان می کند که وجوب تعلم وجوب نفسی نیست بلکه وجوب، جامع بین امور سه گانه عقلی است مگر در فرض انحلال علم اجمالی که در آن طریقی است.
← فصل اول
فهرست مطالب کتاب در انتهای اثر آمده است. آدرس برخی مطالب و آراء اصولی نیز در پاورقی کتاب ذکر شده است.