[ویکی نور] البحر المورود فی المواثیق و العهود اثر عربی عبدالوهاب شعرانی، مجموعه ای از اخلاقیات و صفات پسندیده می باشد که کتابت آن، در ماه رجب سال 1278ق به پایان رسیده است.
کتاب با مقدمه ای مختصر از نویسنده در توضیح محتوای اثر آغاز شده است. متن کتاب مجموعه عهود و پیمان هایی است که نویسنده، با دیدن صفات و اخلاق پسندیده و نیکوی ده تن از اساتید و علمای عصر خویش، با خود بسته و رعایت آن ها را بر خود واجب کرده است. این بزرگان، عبارتند از: شیخ علی خواص، محمد شناوی احمدی، محمد بن عنان، عبدالقادر دشطوطی، محمد منیر، محمد بن داود، محمد العدل طناحی، عبدالحلیم بن مصلح، ابوبکر حدیدی و ابوالحمایل محمد سروی. ....
کتاب فاقد هرگونه تبویب یا فصل بندی بوده و در چینش عهود، ترتیب خاصی رعایت نشده است.
اولین عهدی که نویسنده از آن یاد کرده، مربوط به تواضع و فروتنی است؛ این که آدمی خود را از همنشین مسلمان خود، پایین تر و کمتر بداند، هرچند که آن فرد، در ظاهر، در غایت فسق باشد. نویسنده پیشنهاد داده است، اگر انسان مدعی که این کار بر ایشان سخت است، صفات فاسقانه خود از اول عمر را مطالعه و بررسی کرده و آن را بر عمل آن شخص فاسق، عرضه کند، خواهد دید که صفات فاسقانه، خیلی بیشتر و بدتر از عمل فسق بوده و اگر خداوند آنان را نمی پوشاند، وی فاسق تر بود. ....
نویسنده معتقد است که این عهد، کلید و دهلیز توصل و رسیدن به سایر عهود و ملکات نفسانی است که وی در کتاب به آن ها اشاره کرده است و کسی که از آن بی بهره باشد، رایحه خوش سایر عهود، بر مشامش نخواهد رسید. ....
کتاب با مقدمه ای مختصر از نویسنده در توضیح محتوای اثر آغاز شده است. متن کتاب مجموعه عهود و پیمان هایی است که نویسنده، با دیدن صفات و اخلاق پسندیده و نیکوی ده تن از اساتید و علمای عصر خویش، با خود بسته و رعایت آن ها را بر خود واجب کرده است. این بزرگان، عبارتند از: شیخ علی خواص، محمد شناوی احمدی، محمد بن عنان، عبدالقادر دشطوطی، محمد منیر، محمد بن داود، محمد العدل طناحی، عبدالحلیم بن مصلح، ابوبکر حدیدی و ابوالحمایل محمد سروی. ....
کتاب فاقد هرگونه تبویب یا فصل بندی بوده و در چینش عهود، ترتیب خاصی رعایت نشده است.
اولین عهدی که نویسنده از آن یاد کرده، مربوط به تواضع و فروتنی است؛ این که آدمی خود را از همنشین مسلمان خود، پایین تر و کمتر بداند، هرچند که آن فرد، در ظاهر، در غایت فسق باشد. نویسنده پیشنهاد داده است، اگر انسان مدعی که این کار بر ایشان سخت است، صفات فاسقانه خود از اول عمر را مطالعه و بررسی کرده و آن را بر عمل آن شخص فاسق، عرضه کند، خواهد دید که صفات فاسقانه، خیلی بیشتر و بدتر از عمل فسق بوده و اگر خداوند آنان را نمی پوشاند، وی فاسق تر بود. ....
نویسنده معتقد است که این عهد، کلید و دهلیز توصل و رسیدن به سایر عهود و ملکات نفسانی است که وی در کتاب به آن ها اشاره کرده است و کسی که از آن بی بهره باشد، رایحه خوش سایر عهود، بر مشامش نخواهد رسید. ....
wikinoor: البحر_المورود_فی_المواثیق_و_العهود
[ویکی فقه] البحر المورود فی المواثیق و العهود (کتاب). «البحر المورود فی المواثیق و العهود» اثر عربی عبدالوهاب شعرانی ، مجموعه ای از اخلاقیات و صفات پسندیده می باشد که کتابت آن، در ماه رجب سال ۱۲۷۸ ق به پایان رسیده است.
کتاب با مقدمه ای مختصر از نویسنده در توضیح محتوای اثر آغاز شده است. متن کتاب مجموعه عهود و پیمان هایی است که نویسنده، با دیدن صفات و اخلاق پسندیده و نیکوی ده تن از اساتید و علمای عصر خویش، با خود بسته و رعایت آن ها را بر خود واجب کرده است. این بزرگان، عبارتند از: شیخ علی خواص ، محمد شناوی احمدی ، محمد بن عنان ، عبدالقادر دشطوطی ، محمد منیر ، محمد بن داود ، محمد العدل طناحی ، عبدالحلیم بن مصلح ، ابوبکر حدیدی و ابوالحمایل محمد سروی . کتاب فاقد هرگونه تبویب یا فصل بندی بوده و در چینش عهود، ترتیب خاصی رعایت نشده است.
گزارش محتوا
اولین عهدی که نویسنده از آن یاد کرده، مربوط به تواضع و فروتنی است؛ این که آدمی خود را از همنشین مسلمان خود، پایین تر و کمتر بداند، هرچند که آن فرد، در ظاهر، در غایت فسق باشد. نویسنده پیشنهاد داده است، اگر انسان مدعی که این کار بر ایشان سخت است، صفات فاسقانه خود از اول عمر را مطالعه و بررسی کرده و آن را بر عمل آن شخص فاسق ، عرضه کند، خواهد دید که صفات فاسقانه، خیلی بیشتر و بدتر از عمل فسق بوده و اگر خداوند آنان را نمی پوشاند، وی فاسق تر بود. نویسنده معتقد است که این عهد، کلید و دهلیز توصل و رسیدن به سایر عهود و ملکات نفسانی است که وی در کتاب به آن ها اشاره کرده است و کسی که از آن بی بهره باشد، رایحه خوش سایر عهود، بر مشامش نخواهد رسید. وی در تایید این گفته خویش، از سخن استادش، علی الخواص استمداد جسته و به آن استناد کرده است که: «شایسته نیست بنده ای، قدم در طریق قومی نهد مگر آن که نفس خویش را در پایین ترین درجه و رتبه ایشان ببیند؛ رتبه ای که پایین تر از آن، رتبه ای نباشد مگر نفوس عارفین». نویسنده از این صفت، به «مدد» تعبیر نموده و حکم آن را، مانند حکم آب می داند که: «جریان ندارد، مگر در زمین پست و هموار» و معتقد است منزلت و مقام هر شخصی در بهشت ، به حسب تواضع و فروتنی وی نسبت به سایرین بوده و هرچقدر تواضع وی نسبت به جلیس و رفیقش بیشتر باشد، مقام و منزلتش، بالاتر خواهد بود.
عهد دوم
عهد دوم، عبارت است از این که طالب مصاحبت و همنشینی خاص با آدمی، تا امتحان نشده و محبت ، تواضع و حرف شنوی وی معلوم نگردیده، عهدی از وی گرفته نشده و سری به او گفته نشود. نویسنده اقل علامات محبت را این می داند که آن شخص، کسی را بر طریقت مقدم نکند، حتی، زن ، فرزند، پدر ، مادر ، اموال و دیگر اموری که محبوب نفس آدمی می باشد. به نظر وی، بهترین چیز برای رسیدن به کمال مراتب تصدیق ، کثرت ذکر خداوند می باشد و بدین وسیله است که جمیع اوهام و شکوک، ذایل می گردد. وی برای تصدیق گفته خود، به آیه شریفه «الا بذکر الله تطمئن القلوب» استناد کرده است. وی بر این باور است که معرفت کمال ایمان به واسطه کلام الله و تصدیق استاد و محبت وی و تقدم او بر اهل و عیال و مال، حاصل نخواهد شد مگر به واسطه امتحان و تمرین. عهد بعدی، حکایت از عدم قبول و اکل هدایایی دارد که از برخی به انسان رسیده باشد مانند: نصرانی ، یهودی ، مجوس و ملحقین به آن ها از قبیل منافقین و سایر افرادی که شرع، از معامله ، موالات و مودت ایشان نهی فرموده است. نویسنده در تایید این مطلب، به جریان هدیه آوردن حکیم بن حزام برای پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم ، قبل از اسلام آوردنش و عدم قبول آن حضرت به این دلیل که ما از مشرکین هدیه ای را نمی پذیریم، استناد کرده است. عدم اعتناء و توجه به مال دنیا و طلا ، عهد دیگری است که نویسنده به توضیح آن پرداخته است. به باور وی، زمانی انسان به کمال می رسد که اگر بر کوهی از طلا گذر کرد، به آن کوچکترین اعتنا و توجهی نکرده و چیزی جز قوت روزانه از آن برنگیرد.
← کلام فضیل بن عیاض
...
کتاب با مقدمه ای مختصر از نویسنده در توضیح محتوای اثر آغاز شده است. متن کتاب مجموعه عهود و پیمان هایی است که نویسنده، با دیدن صفات و اخلاق پسندیده و نیکوی ده تن از اساتید و علمای عصر خویش، با خود بسته و رعایت آن ها را بر خود واجب کرده است. این بزرگان، عبارتند از: شیخ علی خواص ، محمد شناوی احمدی ، محمد بن عنان ، عبدالقادر دشطوطی ، محمد منیر ، محمد بن داود ، محمد العدل طناحی ، عبدالحلیم بن مصلح ، ابوبکر حدیدی و ابوالحمایل محمد سروی . کتاب فاقد هرگونه تبویب یا فصل بندی بوده و در چینش عهود، ترتیب خاصی رعایت نشده است.
گزارش محتوا
اولین عهدی که نویسنده از آن یاد کرده، مربوط به تواضع و فروتنی است؛ این که آدمی خود را از همنشین مسلمان خود، پایین تر و کمتر بداند، هرچند که آن فرد، در ظاهر، در غایت فسق باشد. نویسنده پیشنهاد داده است، اگر انسان مدعی که این کار بر ایشان سخت است، صفات فاسقانه خود از اول عمر را مطالعه و بررسی کرده و آن را بر عمل آن شخص فاسق ، عرضه کند، خواهد دید که صفات فاسقانه، خیلی بیشتر و بدتر از عمل فسق بوده و اگر خداوند آنان را نمی پوشاند، وی فاسق تر بود. نویسنده معتقد است که این عهد، کلید و دهلیز توصل و رسیدن به سایر عهود و ملکات نفسانی است که وی در کتاب به آن ها اشاره کرده است و کسی که از آن بی بهره باشد، رایحه خوش سایر عهود، بر مشامش نخواهد رسید. وی در تایید این گفته خویش، از سخن استادش، علی الخواص استمداد جسته و به آن استناد کرده است که: «شایسته نیست بنده ای، قدم در طریق قومی نهد مگر آن که نفس خویش را در پایین ترین درجه و رتبه ایشان ببیند؛ رتبه ای که پایین تر از آن، رتبه ای نباشد مگر نفوس عارفین». نویسنده از این صفت، به «مدد» تعبیر نموده و حکم آن را، مانند حکم آب می داند که: «جریان ندارد، مگر در زمین پست و هموار» و معتقد است منزلت و مقام هر شخصی در بهشت ، به حسب تواضع و فروتنی وی نسبت به سایرین بوده و هرچقدر تواضع وی نسبت به جلیس و رفیقش بیشتر باشد، مقام و منزلتش، بالاتر خواهد بود.
عهد دوم
عهد دوم، عبارت است از این که طالب مصاحبت و همنشینی خاص با آدمی، تا امتحان نشده و محبت ، تواضع و حرف شنوی وی معلوم نگردیده، عهدی از وی گرفته نشده و سری به او گفته نشود. نویسنده اقل علامات محبت را این می داند که آن شخص، کسی را بر طریقت مقدم نکند، حتی، زن ، فرزند، پدر ، مادر ، اموال و دیگر اموری که محبوب نفس آدمی می باشد. به نظر وی، بهترین چیز برای رسیدن به کمال مراتب تصدیق ، کثرت ذکر خداوند می باشد و بدین وسیله است که جمیع اوهام و شکوک، ذایل می گردد. وی برای تصدیق گفته خود، به آیه شریفه «الا بذکر الله تطمئن القلوب» استناد کرده است. وی بر این باور است که معرفت کمال ایمان به واسطه کلام الله و تصدیق استاد و محبت وی و تقدم او بر اهل و عیال و مال، حاصل نخواهد شد مگر به واسطه امتحان و تمرین. عهد بعدی، حکایت از عدم قبول و اکل هدایایی دارد که از برخی به انسان رسیده باشد مانند: نصرانی ، یهودی ، مجوس و ملحقین به آن ها از قبیل منافقین و سایر افرادی که شرع، از معامله ، موالات و مودت ایشان نهی فرموده است. نویسنده در تایید این مطلب، به جریان هدیه آوردن حکیم بن حزام برای پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم ، قبل از اسلام آوردنش و عدم قبول آن حضرت به این دلیل که ما از مشرکین هدیه ای را نمی پذیریم، استناد کرده است. عدم اعتناء و توجه به مال دنیا و طلا ، عهد دیگری است که نویسنده به توضیح آن پرداخته است. به باور وی، زمانی انسان به کمال می رسد که اگر بر کوهی از طلا گذر کرد، به آن کوچکترین اعتنا و توجهی نکرده و چیزی جز قوت روزانه از آن برنگیرد.
← کلام فضیل بن عیاض
...