اصحاب اجماع

لغت نامه دهخدا

اصحاب اجماع. [ اَ ب ِ اِ ] ( اِخ ) در اصطلاح رجالی و در تداول علمای دینی ، چند تن از اصحاب ائمه اطهار ( ع ) اند و همه علما معتقدند بر اینکه هر روایتی که از ایشان بطریق صحیح نقل شده و روات از اول سند تا یکی از ایشان موثوق و معتمد باشند، آن روایت را صحیح میدانند و عمل بدان را لازم میشمرند و بعد از آن ملاحظه احوال خود ایشان یا روات دیگر را که مابین ایشان و معصوم ( ع ) هستند لازم ندانند و نخستین کسی که مدعی این اجماع بوده ظاهراً ابوعمرو کشی است که معاصر محمدبن یعقوب کلینی بوده و در کتاب رجال خود ادعای اجماع بر صحت روایات آن چند تن کرده و ایشان را برحسب زمان سه طبقه کرده است چنانکه گوید: اسامی فقها از اصحاب حضرت باقر و حضرت صادق که گروه امامیه بر تصدیقشان متفق اند و فقاهت ایشان را مسلم میدارند و آنان را فقیه ترین پیشینیان میدانند شش تن اند بدینسان : زرارةبن اعین ، بریدبن معاویه ، معروف بن خربوذ ، ابوبصیر اسدی ، فضیل بن یسار نهدی ، و محمدبن مسلم طحان طایفی ثقفی. و بعضی بجای ابوبصیر اسدی ابوبصیر مرادی لیث بن مراد بختری روایت کرده اند و فقیه ترین این شش تن نیز زرارة بوده است. آنگاه گوید: اسامی فقها از اکابر اصحاب حضرت صادق ( ع ) که علمای امامیه بر تصحیح و تصدیق روایات ایشان متفق و فقاهت ایشان را مسلم دارند نیز شش تن دیگر بجز شش تن مذکورند و عبارتند از:جمیل بن دراج ، عبداﷲبن بکیر، عبداﷲبن مسکان ، ابان بن عثمان ، حمادبن عیسی ، و حمادبن عثمان. و فقیه ترین این شش تن نیز جمیل بن دراج است. سپس گوید: اسامی فقها از اصحاب حضرت کاظم و حضرت رضا ( ع ) که علمای امامیه بر تصحیح و تصدیق روایات آنان ( بهمان معنی که مذکور داشتیم ) و علم و فقاهت ایشان متفقند شش تن دیگر بجز دوازده تن یادشده در بالا هستند و آنان عبارتند از: یونس بن عبدالرحمن ، صفوان بن یحیی ، حسن بن محبوب ، محمدبن ابی عمیر، عبداﷲبن مغیرة، و احمدبن محمدبن ابی نصر. وبعضی از علمای دینی این طبقه را هفت تن دانسته و برخی هم بجای حسن بن محبوب ، عثمان بن عیسی و فضالةبن ایوب را یاد کرده اند. باری ابوعمرو کشی آنگاه روایاتی در مدح هر یک از طبقات سه گانه نقل کرده و سید مهدی بحرالعلوم طبقات یادکرده را بدینسان بنظم آورده است :
قد اجمع الکل علی تصحیح ما
یصح عن جماعة فلیعلما
و هم اولوا نجابة و رفعة
اربعة و خمسة و تسعة
فالستة الاولی من الامجادبیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

در اصطلاح رجالی و در تداول علمای دینی چند تن از اصحاب ائمهاطهار ( ع ) اند و همه علما معتقدند بر اینکه هر روایتی که از ایشان بطریق صحیح نقل شده و روات از اول سند تا یکی از ایشان موثوق و معتمد باشند آن روایت را صحیح میدانند و عمل بدان را لازم میشمرند و بعد از آن ملاحظه احوال خود ایشان یا روات دیگر را که مابین ایشان و معصوم ( ع ) هستند لازم ندانند و نخستین کسی که مدعی این اجماع بوده ظاهرا ابو عمر و کشی است که معاصر محمد بن یعقوب کلینی بوده و در کتاب رجال خود ادعای اجماع بر صحت روایات آن چند تن کرده و ایشان را بر حسب زمان سه طبقه کرده است .

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اصحاب اجماع، اصطلاحی رجالی است که گروهی (۲۲ تن) از نخبگان و راویان موثق هستند و همه علمای درایه و حدیث و فقها به روایاتی که از ایشان به طریق صحیح نقل شده، بدون تردید و دغدغه خاطر اعتماد می کنند و آنها را صحیح می دانند و عمل به آنها را لازم می شمرند، اگرچه از افراد ناشناخته یا ضعیف نقل خبر کرده باشند. این روش گسترده ترین و مهم ترین شیوه در میان توثیقات عام به شمار می رود.
عنوان اصحاب اجماع، اصطلاحی در علم رجال است که بر گروهی ویژه از راویان احادیث در سده های دوم و سوم هجری قمری که از بزرگان پرورش یافته مکتب امام باقر، امام صادق، امام کاظم و امام رضا (علیهم السّلام) به شمار می روند و بر تصدیق روایاتشان و نیز مقام علمی و فقاهتشان اجماع شده است، اطلاق می شود.
پیشینه اصطلاح اصحاب اجماع
اساس پیدایش این اصطلاح از نظر تاریخی، به اواخر سده سوم و اوائل سده چهارم هجری قمری بازمی گردد که در تعبیرات برخی چهره های رجالی معروف امامی مانند ابو عمرو کشی در چند جای کتاب رجالی وی آمده و پس از آن در سده های بعد میان رجالیان شکل گرفته است.
مرجعیّت علمی و فرهنگی
در اینجا این سؤال مطرح است که بااینکه مرحوم شیخ طوسی در رجال خود تعداد چهارصدوهشت نفر را در ردیف اصحاب و راویان امام باقر (علیه السّلام) ذکر کرده است و نیز باوجود آنکه برخی، راویان مؤثق اخبار امام صادق (علیه السّلام) را بالغ بر چهارهزار نفر برشمرده اند، و راویان امام موسی کاظم (علیه السّلام) را دویست و هفتاد و دو نفر و راویان امام رضا (علیه السّلام) را سیصدوهفده نفر و راویان امام جواد (علیه السّلام) را صدوسیزده نفر و… دانسته اند، علّت این گزینش محدود چیست و چرا نقل این عده از مشایخ حدیث امامیه از امتیاز خاصی برخوردار شده است؟همان گونه که در شرح حال این گروه خواهد آمد این عدّه علاوه بر راوی بودن، از فقهای مبرّز بوده اند و چون قدرت تمیز بین اخبار درست و نادرست را داشتند مرجع راویان شیعه و برطرف کننده شبهات و اختلافات آنان به حساب می آمدند. این گروه همچنین در بین دیگران متهم به کذب نبوده اند، و به همین دلیل است که در کلمات مرحوم کشّی به چنین عباراتی بر می خوریم: «تصدیقهم لما یقولون»، «وانقادوا لهم بالفقه» و «اقروا لهم بالفقه والعلم».
جایگاه اصحاب اجماع نزد ائمه
...

[ویکی شیعه] اَصْحاب اِجْماع، اصطلاحی در علم رجال امامیه برای اشاره به گروه مشخصی از راویان که از نظر عالمان رجالی در مرتبه بالایی از وثاقت قرار دارند. طبق نظر مشهور این افراد هجده نفرند که در شمار اصحاب امام باقر(ع) تا امام رضا(ع) هستند. تمام عالمان این افراد را موثق می دانند و برای آنان درجه بسیار بالایی از اعتبار قائل اند. البته دیدگاه ها درباره میزان اعتماد به آنان متفاوت است و از اعتقاد به وثاقت خود این افراد تا ثقه دانستنِ هر کسی که این افراد از آنان روایت کرده باشند در تغییر است.
کَشّی در کتاب رجالش در سه مورد (هنگام نام بردن از اصحاب امام باقر و امام صادق(ع)؛ اصحاب امام صادق(ع)؛ و اصحاب امام کاظم و امام رضا(ع </ref>، نام چندین نفر از راویان را برجسته کرده و از اجماع علمای امامیه بر صحیح دانستن روایات این افراد سخن گفته است، مثلا درباره چند تن از اصحاب امام صادق(ع) می گوید: «امامیه بر صحیح دانستن روایاتی که این اصحاب صحیح می دانند و نیز بر تصدیق گفتارشان اجماع دارند». چون کَشّی در توصیف آنان از کلمه «اجماع» استفاده کرده است، نام این عده را اصحاب اجماع گذاشته اند.
راویانی که جزو اصحاب اجماع هستند مورد اعتماد علمای شیعه هستند. البته دیدگاه ها درباره میزان اعتماد به آنان متفاوت است و از اعتقاد به وثاقت خود این افراد تا ثقه دانستنِ هر کسی که این افراد از آنان روایت کرده باشند متفاوت است. این نظرات را می توان به سه دسته تقسیم کرد:

[ویکی اهل البیت] رجالی نامدار شیخ اجل محمد بن عمر بن عبدالعزیز کشی (م. 340 ق) درباره گروهی از راویان از ائمه هدی علیهم السلام چنین گفته است: «اجمعت العصابة علی تصحیح ما یصح عن جماعة».
به نظر کشی این جمع، نخبگان و راویان موثقی هستند که همه علمای درایه و حدیث و فقها به روایاتی که از ایشان به طریق صحیح نقل شده بدون تردید و دغدغه خاطر اعتماد می کنند و آن ها را صحیح می دانند و عمل به آن ها را لازم می شمرند، اگرچه از افراد ناشناخته یا ضعیف نقل خبر کرده باشند.
این جملات بعدها به مجامع فرهنگی دینی و کتب علمی راه یافت و گروهی از متقدمان و متأخران آن را پذیرفتند و در محاورات و نوشته های خود بکار بردند و اصطلاح اصحاب اجماع ابداع شد و جمعی از راویان به اصحاب اجماع شهرت پیدا کردند.
در تعداد اصحاب اجماع بین دانشمندان اختلاف نظر وجود دارد. مشهور دانشمندان آن ها را هیجده تن دانسته اند که شش تن آن ها از اصحاب امام باقر و امام صادق علیهم السلام اند و شش تن دیگر تنها از اصحاب امام صادق علیه السلام هستند و شش تن باقیمانده از اصحاب امام کاظم و امام رضا علیهم السلام محسوب می شوند.
شش نفری که از اصحاب امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام بوده اند یعنی هر دو امام را درک نموده اند، عبارتند از:
کشی در میان این شش نفر، زراره را افضل می داند. شش نفری که تنها از اصحاب امام صادق علیه السلام بوده اند، عبارتند از:
که در میان آن ها جمیل بن دراج را افضل دانسته اند. کشی در سخن از اصحاب امام کاظم و امام رضا علیهم السلام 6 تن دیگر را به شرح زیر بر این رجال افزوده است :
وی خاطر نشان کرده است که از سوی برخی از امامیان به جای حسن بن محبوب ، کسانی چون حسن بن علی بن فضال ، فضالة بن ایوب و عثمان بن عیسی نیز پیشنهاد شده اند.

دانشنامه آزاد فارسی

اَصحاب اِجماع
در اصطلاح علم رجال، تنی چند از اصحاب برجستۀ ائمۀ اطهار (ع) که وثاقت، فقاهت و صحّت روایات ایشان مورد اجماع و اتفاق همۀ علمای شیعه بوده است. نخستین کسی که این اجماع را نقل کرده، شیخ ابوعمرو کشی است و آنان را برحسب زمان در سه طبقه شناسانده است: ۱. فقهای اصحاب امام باقر (ع) و امام صادق (ع): زراره بن أعین، برید بن معاویه، ابوبصیر اسدی/بختری، محمد بن مسلم و فضیل بن یسار؛ ۲. بزرگان اصحاب امام صادق (ع): جمیل بن درّاج، عبدالله بن بکیر، عبدالله بن مسکان، ابان بن عثمان، حماد بن عیسی و حماد بن عثمان؛ ۳. فقهای اصحاب امام کاظم (ع) و امام رضا (ع): یونس بن عبدالرحمان، صفوان بن یحیی، محمد بن ابی عمیر، عبدالله بن مغیره، حسن بن محبوب سرّاد، احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی. البته برخی علما به جای حسن بن محبوب از حسن بن علی بن فضّال و فضالة بن ایوب و بعضی به جای فضالة از عثمان بن عیسی نام برده اند.

پیشنهاد کاربران

بپرس