اسحاقیه
لغت نامه دهخدا
اسحاقیه. [ اِ قی ی َ ] ( اِخ ) صنفی از فرقه کیسانیه منسوب به اسحاق بن عمر. ( مفاتیح العلوم ). اصحاب اسحاق بن عمر، سومین فرقه از کیسانیه از فرق پنجگانه شیعه. ( بیان الادیان ص 35 ). الاسحاقیة، مثل النصیریة قالوا حل اﷲ فی علی رضی اﷲ عنه. ( تعریفات جرجانی ). فرقه ای از نصیریه اند که گویند ذات احدیت در وجود امیر مؤمنان علیه الصلوة و السلام حلول کرده است. تعالی اﷲ عن ذلک علواًکبیراً، و شرح طریقه آنان در ضمن معنی لفظ نصیریه بیاید انشأاﷲ تعالی. ( کشاف اصطلاحات الفنون ). نام فرقه ای است که بعقیده ایشان هیچ زمانه خالی از پیغمبری نمیباشد تا قیامت. ( آنندراج از چراغ هدایت ).
فرهنگ فارسی
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] اسحاقیه یکی از فرقی است که در کتب شیعه و سنی از آن نامی به میان آمده است. این نام مشترک بین چند فرقه می باشد که از جهت اعتقادی و مبانی دینی با یگدیگر تضاد دارند چون فرق غلات و کیسانیه و اهل سنت و کرامیه و ابومسلمیه. در این مقاله به فرقه اسحاقیه از غلات اشاره می کنیم.
غلات معمولا به گروهی از فرق گفته می شود که در اعتقادات به انحراف کشیده شدند و بخصوص در مورد ائمه اطهار (علیه السّلام) و یا افراد دیگر مطالب غیر قابل قبولی را ارائه می دهند بطوریکه با توحید و خالقیت و رازقیت خداوند منافات دارد. این گروه منحرف در ادیان گذشته نیز وجود داشتند به عنوان نمونه برخی از مسیحیان معتقد شدند که عیسی (علیه السّلام) فرزند خداوند است و نیز برخی از یهود این تفکر انحرافی را در مورد حضرت عزیر (علیه السّلام) داشتند. (و قالت الیهود عزیر ابن الله و قالت النصاری المسیح ابن الله ذلک قولهم بافواههم یضاهؤن قول الذین کفروا من قبل قاتلهم الله انی یؤفکون ) در اسلام نیز تفکر حلول و اتحاد و یا وحدت خدا با اشیاء و یا افراد که از مذاهب ساخته بشر یا تفکرات الحادی مذاهب منحرف به دامن اسلام وارد شد و صوفیه را در دام چنین عقیده باطلی واژگون نمود این انحراف تا حدی است که عده ای مراقبت و تلاش در امور عبادی و تزکیه نفس را علت کشف وحدت وجود می دانند و هر چیزی جز ذات حق را نفی می کنند. در مکتب شیعه نیز همانطور که عده ای نسبت به حضرت عیسی (علیه السّلام) و حضرت عزیر (علیه السّلام) چنین اعتقادی را داشتند در مورد امیرالمومنین علی (علیه السّلام) به دلیل بی خردی برخی افراد و توسط برخی فرصت طلبانی چون بشار شعیری مطرح شد. این تفکر باطل در فرقه اسحاقیه نیز گفته شده است.
رئیس فرقه اسحاقیه
نام رئیس این فرقه اسحاق است. به او اسحاق احمر یا اسحاق بن محمد بن احمد و نیز اسحاق بن محمد بن احمد بن ابان النخعی گفته می شود. کنیه او ابویعقوب است و چون اهل کوفه بوده به ابویعقوب کوفی نیز معرفی شده است. سال ۲۸۶را به عنوان سال مرگ وی مشخص نموده اند وی به مرض برص مبتلا بود و برای دفع آن به صورتش داروئی می مالید تا گلگون شود و به همین دلیل به او اسحاق احمر گفته می شد.
اسحاق احمر نزد شیعه و سنی
در کتب رجالی شیعه وی از اصحاب امام هادی (علیه السّلام) و امام حسن عسگری (علیه السّلام) شمرده شده است. او در رجال شیعه متهم به غلو است و عقیده وی به فساد تعبیر شده است. از نظر روائی برای وی شانی قائل نبوده و روایاتش را قبول نمی کنند. وی همچنین متهم به جعل حدیث است و به شخصیتی بی پایه و مضطرب معرفی شده است. معمولا روایات او از کسانی است که با حضرت امام هادی (علیه السّلام) و امام حسن (علیه السّلام) دیدار داشته و یا مکاتبه نموده اند. با این حال نتوانست در جبهه حق ماندگار باشد بلکه به یکی از مدعیان دروغین بابیت تبدیل شد. از نظر اهل سنت نیز اسحاق بن احمد یکی از راویان ایشان محسوب می شود. اما اهل سنت نیز او را به غلو در رافضی بودن و انتساب فرقه اسحاقیه به او متهم می کنند. گفته شده که او کتابی به نام صراط دارد در موضوع توحید است اما وی در آن به آراء باطل خود پرداخته است. ذهبی از دانشمندان اهل سنت وی را درغگو و از غلات دانسته ومذهب او را خبیث معرفی کرده خطیب بغدادی از ابی محمد حسن بن یحیی نوبختی از متکلمان بزرگ شیعه نقل می کند که وی در کتابی که در رد غلات نگاشته اینچنین نوشته است: در عصر ما کسی که به گزافه گوئی دچار شده، اسحاق بن احمد معروف به احمر است. روایاتی که از او موجود است با اعتقادات اسلامی ناسازگاری ندارد و این نشان دهنده پالایش روایات از آراء باطل و یا احادیث جعلی اوست. به عنوان نمونه وی در سلسله سندی واقع شده که شیعه و سنی به اسناد گوناگون روایت امیرالمومنین علی (علیه السّلام) را به کمیل بن زیاد نقل نموده است که فرمودند: یا کمیل ان هذه القلوب اوعیه... همچنین وی در کتب روائی شیعه در سلسله اسنادی واقع شده که در آن از فضائل و معجزات و دستورات امام حسن عسگری (علیه السّلام) یاد شده است. با توجه به مطالب بالا به مدیریت اهل بیت (علیه السّلام) در دفاع از احادیث صحیح و طرد آراء باطل و صاحبانشان را متوجه می شویم که باید در علم حدیث به آن پرداخته شود.
کتاب صراط
...
غلات معمولا به گروهی از فرق گفته می شود که در اعتقادات به انحراف کشیده شدند و بخصوص در مورد ائمه اطهار (علیه السّلام) و یا افراد دیگر مطالب غیر قابل قبولی را ارائه می دهند بطوریکه با توحید و خالقیت و رازقیت خداوند منافات دارد. این گروه منحرف در ادیان گذشته نیز وجود داشتند به عنوان نمونه برخی از مسیحیان معتقد شدند که عیسی (علیه السّلام) فرزند خداوند است و نیز برخی از یهود این تفکر انحرافی را در مورد حضرت عزیر (علیه السّلام) داشتند. (و قالت الیهود عزیر ابن الله و قالت النصاری المسیح ابن الله ذلک قولهم بافواههم یضاهؤن قول الذین کفروا من قبل قاتلهم الله انی یؤفکون ) در اسلام نیز تفکر حلول و اتحاد و یا وحدت خدا با اشیاء و یا افراد که از مذاهب ساخته بشر یا تفکرات الحادی مذاهب منحرف به دامن اسلام وارد شد و صوفیه را در دام چنین عقیده باطلی واژگون نمود این انحراف تا حدی است که عده ای مراقبت و تلاش در امور عبادی و تزکیه نفس را علت کشف وحدت وجود می دانند و هر چیزی جز ذات حق را نفی می کنند. در مکتب شیعه نیز همانطور که عده ای نسبت به حضرت عیسی (علیه السّلام) و حضرت عزیر (علیه السّلام) چنین اعتقادی را داشتند در مورد امیرالمومنین علی (علیه السّلام) به دلیل بی خردی برخی افراد و توسط برخی فرصت طلبانی چون بشار شعیری مطرح شد. این تفکر باطل در فرقه اسحاقیه نیز گفته شده است.
رئیس فرقه اسحاقیه
نام رئیس این فرقه اسحاق است. به او اسحاق احمر یا اسحاق بن محمد بن احمد و نیز اسحاق بن محمد بن احمد بن ابان النخعی گفته می شود. کنیه او ابویعقوب است و چون اهل کوفه بوده به ابویعقوب کوفی نیز معرفی شده است. سال ۲۸۶را به عنوان سال مرگ وی مشخص نموده اند وی به مرض برص مبتلا بود و برای دفع آن به صورتش داروئی می مالید تا گلگون شود و به همین دلیل به او اسحاق احمر گفته می شد.
اسحاق احمر نزد شیعه و سنی
در کتب رجالی شیعه وی از اصحاب امام هادی (علیه السّلام) و امام حسن عسگری (علیه السّلام) شمرده شده است. او در رجال شیعه متهم به غلو است و عقیده وی به فساد تعبیر شده است. از نظر روائی برای وی شانی قائل نبوده و روایاتش را قبول نمی کنند. وی همچنین متهم به جعل حدیث است و به شخصیتی بی پایه و مضطرب معرفی شده است. معمولا روایات او از کسانی است که با حضرت امام هادی (علیه السّلام) و امام حسن (علیه السّلام) دیدار داشته و یا مکاتبه نموده اند. با این حال نتوانست در جبهه حق ماندگار باشد بلکه به یکی از مدعیان دروغین بابیت تبدیل شد. از نظر اهل سنت نیز اسحاق بن احمد یکی از راویان ایشان محسوب می شود. اما اهل سنت نیز او را به غلو در رافضی بودن و انتساب فرقه اسحاقیه به او متهم می کنند. گفته شده که او کتابی به نام صراط دارد در موضوع توحید است اما وی در آن به آراء باطل خود پرداخته است. ذهبی از دانشمندان اهل سنت وی را درغگو و از غلات دانسته ومذهب او را خبیث معرفی کرده خطیب بغدادی از ابی محمد حسن بن یحیی نوبختی از متکلمان بزرگ شیعه نقل می کند که وی در کتابی که در رد غلات نگاشته اینچنین نوشته است: در عصر ما کسی که به گزافه گوئی دچار شده، اسحاق بن احمد معروف به احمر است. روایاتی که از او موجود است با اعتقادات اسلامی ناسازگاری ندارد و این نشان دهنده پالایش روایات از آراء باطل و یا احادیث جعلی اوست. به عنوان نمونه وی در سلسله سندی واقع شده که شیعه و سنی به اسناد گوناگون روایت امیرالمومنین علی (علیه السّلام) را به کمیل بن زیاد نقل نموده است که فرمودند: یا کمیل ان هذه القلوب اوعیه... همچنین وی در کتب روائی شیعه در سلسله اسنادی واقع شده که در آن از فضائل و معجزات و دستورات امام حسن عسگری (علیه السّلام) یاد شده است. با توجه به مطالب بالا به مدیریت اهل بیت (علیه السّلام) در دفاع از احادیث صحیح و طرد آراء باطل و صاحبانشان را متوجه می شویم که باید در علم حدیث به آن پرداخته شود.
کتاب صراط
...
wikifeqh: اسحاقیه
دانشنامه آزاد فارسی
اِسحاقِیه
نام سه گروه از فرقه های انحرافی از مذهب شیعه؛ ۱. پیروان اسحاق بن عمرو که دسته ای از فرقِ کیسانیه اند. اینان قائل به حلول خداوند در امام علی (ع) بودند و می گفتند امامت از فرزندان ابوطالب به فرزندانِ عباس رسیده است و ختم رسالت ممکن نیست و هیچ زمانه ای بدون پیغمبر (ص) نمی ماند. پیروان این گروه در این مسئله که بعد از علی (ع) خداوند در چه کسی حلول کرده است، اختلاف دارند؛ ۲. پیروان اسحاق ترک که خود را از نسل یحیی بن زید بن علی (ع) می دانست و دعوی امامت داشت. اسحاق که از داعیان ابومسلم خراسانی بود، پس از قتل ابومسلم به ماوراء النهر رفت و با استفاده از محبوبیت ابومسلم، هوادارانش را که خلافت را حقِ او می دانستند، گرد خود آورد و گفت: ابومسلم از پیغمبران و فرستادۀ زردشت است. زردشت زنده است و روزی ظهور خواهد کرد و ابومسلم نیز زنده و در کوه های ری پنهان است و روزی خروج می کند؛ ۳. پیروان اسحاق بن زید بن حارث، از یاران عبدالله بن معاویۀ بن جعفر صادق (ع) که فرقه ای از غُلات شیعه بودند. اینان علی (ع) را در نبوت شریکِ پیامبر (ص) می دانستند و معتقد بودند که جنگ با مشرکان به رسول خدا (ص) و نبرد با منافقان به علی (ع) احاله شده است و فرقی میان امامت و نبوت نیست. این فرقه از «اباحیان» به شمار می رفتند و گویا همان «شریکیه» باشند.
نام سه گروه از فرقه های انحرافی از مذهب شیعه؛ ۱. پیروان اسحاق بن عمرو که دسته ای از فرقِ کیسانیه اند. اینان قائل به حلول خداوند در امام علی (ع) بودند و می گفتند امامت از فرزندان ابوطالب به فرزندانِ عباس رسیده است و ختم رسالت ممکن نیست و هیچ زمانه ای بدون پیغمبر (ص) نمی ماند. پیروان این گروه در این مسئله که بعد از علی (ع) خداوند در چه کسی حلول کرده است، اختلاف دارند؛ ۲. پیروان اسحاق ترک که خود را از نسل یحیی بن زید بن علی (ع) می دانست و دعوی امامت داشت. اسحاق که از داعیان ابومسلم خراسانی بود، پس از قتل ابومسلم به ماوراء النهر رفت و با استفاده از محبوبیت ابومسلم، هوادارانش را که خلافت را حقِ او می دانستند، گرد خود آورد و گفت: ابومسلم از پیغمبران و فرستادۀ زردشت است. زردشت زنده است و روزی ظهور خواهد کرد و ابومسلم نیز زنده و در کوه های ری پنهان است و روزی خروج می کند؛ ۳. پیروان اسحاق بن زید بن حارث، از یاران عبدالله بن معاویۀ بن جعفر صادق (ع) که فرقه ای از غُلات شیعه بودند. اینان علی (ع) را در نبوت شریکِ پیامبر (ص) می دانستند و معتقد بودند که جنگ با مشرکان به رسول خدا (ص) و نبرد با منافقان به علی (ع) احاله شده است و فرقی میان امامت و نبوت نیست. این فرقه از «اباحیان» به شمار می رفتند و گویا همان «شریکیه» باشند.
wikijoo: اسحاقیه
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید