استصناع

لغت نامه دهخدا

استصناع. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) مؤلف کشاف اصطلاحات الفنون آرد: الاستصناع ؛ هو استفعال من الصناعة و یعدی الی مفعولین و هو فی اللغة طلب العمل و فی الشرع بیع ما یصنعه الصانع عیناً فیطلب من الصانع العمل و العین جمیعاً فلو کان العین من المستصنع کان اجارة لا استصناعاً کما فی اجارة المحیط و کیفیته ان یقال للصانع کخفاف مثلاً اخرز لی من ادیمک خفاً صفته کذا، بکذا درهماً و یریه رجله و یقبل الصانع سواء اعطی الثمن او لا. کذا فی جامعالرموز و البرجندی فی فصل السلم.

فرهنگ فارسی

ودراصطلاح شرع عبارت است ازبیع چیزی که بدست صنعتگرساخته شودمثل سفارش دادن دروپنجره به نجار

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] به سفارش ساخت کالا استصناع گفته می شود و از این عنوان در باب تجارت یاد شده است.
استصناع عبارت است از توافق سفارش دهنده با صنعتگر برای ساختن کالایی معین مانند میز و لباس. در این توافقنامه، تهیه مواد اولیه و عملیات ساخت کالا بر عهده سازنده است.
ماهیت مسأله استصناع در کلام قدما
مسأله استصناع جز به اختصار در کلمات تعداد اندکی از قدما، مطرح نشده است. از این رو، روشن نیست که ماهیت آن از منظر فقها عقد است یا چیزی دیگر و در صورت عقد بودن، صحیح است یا باطل و در فرض صحت، لازم است یا جایز و در فرض لزوم، بیع است یا اجاره؟
← نظر شیخ طوسی در مسأله استصناع
البته برخی معاصران، مقاله مستقلی در مسأله یاد شده نوشته و به تفصیل در این باره که استصناع، عقدی مستقل است یا از مصادیق بیع یا اجاره یا شبیه آن مانند جعاله است یا ترکیب یافته از چند عقد است و یا این که عقد نیست، بلکه سفارش ساخت بر وجه ضمان می‏باشد، سخن گفته‏اند.

پیشنهاد کاربران

عقدی است که به موجب آن، یکی از طرفین در مقابل مبلغی معین، متعهد به ساخت ( تولید، تبدیل و تغییر ) اموال منقول و غیر منقول، مادی و غیر مادی با مشخصات مورد تقاضا و تحویل آن در دوره زمانی معین به طرف دیگر می گردد.
استصناع از عقود اسلامی است و در مراجع غربی هم به همین صورت نوشته می شود:
Istisna'

صنعت گری

بپرس