[ویکی فقه] آدام اولئاریوس. «آدام اولئاریوس» دانشمند آلمانی و مسافر خاور زمین و عضو هیات بازرگانی فردریک سوم فرمانروای دوک نشین شلزویگ هول شتاین گوتورپ بوده که در تاریخ یازدهم اوت ۱۶۰۳ در آشرس لبن از توابع هولشتاین در خانواده یک کفاش به دنیا آمده و پس از ۶۸ سال عمر در ۲۳ فوریه ۱۶۷۱ در شلزویگ بدرود حیات گفته است.
اولئاریوس تحصیلات مقدماتی خود را از زادگاه خویش به پایان رسانید. سپس برای تحصیلات عالیه در دانشگاه لایپزیگ وارد شد، و الهیات و فلسفه و ریاضیات و فیزیک را در آن جا فرا گرفت، و پایان نامه خود را با درجه عالی «ماگیسترا» که معادل فوق لیسانی می باشد، گذراند. در ۱۶۳۳ به هلشتاین سفر کرد، و در دربار فردریک سوم به سمت کتابدار و حسابدار منصوب شد. اولئاریوس دانشمندی بوده با معلومات زیاد، و حدت ذهن تا جایی که حتی شخصی؛ مانند ولفگانگ گوته (۱۷۴۹- ۱۸۳۲ م) بزرگترین شاعر درام نویس آلمانی در دیوان شرقی و غربی خود او را ستوده و مردی کار آمد نامیده، که برای اهالی آلمانی در سفر خود گزارش های آموزنده ای تهیه نموده و باقی گذارده است. فردریک سوم فرمانروای هولشتاین از ممالک اتحادیه آلمانی در جنوب شبه جزیره دانمارک، که تازه شهر فریدرش شتاد را بنا کرده بود، مایل بود که در آن جا کارخانه ابریشم بافی دایر کند، و بدین وسیله آن شهر را آباد سازد، از این رو برای تهیه ابریشم از ایران به اقداماتی پرداخت. از آن جمله سفیرانی به دربار میخائیل فدورویج دوک بزرگ دولت مسکوی روسیه فرستاد، تا از او اجازه عبور ابریشم ایران را از خاک روسیه بگیرند. سفیران او به نام فلیپ کروزیوس و معاونش اتوبروگ مان و اول شلاگر معروف به آدام اولئاریوس در حدود اوت ۱۶۳۴ م. به حضور دوک بزرگ مسکو رسیدند، و با جواب مساعد و تحصیل اجازه ساختن کشتی برای مسافرت از طریق رود ولگا و دریای خزر به ایران، به کشورشان باز گشتند.
دبیر کل هیات نمایندگی
سال بعد دوک هولشتاین سفرای مزبور را به اتفاق پاول فلیمینگ، عضو دربار خود، و یوهان آلبرش و عده دیگر تحت ریاست اتوبروگ مان مرکب از ۱۴ کارمند و هشت نجیب زاده جوان و چهارده مستخدم و هشت تبرزین دار محافظ و پنجاه خدمت گزار دریایی که بیش از یکصد نفر می شدند و تعداد کافی ملوان برای عبور از دریای خزر با هدایای بسیار به سوی ایران گسیل کرد. اولئاریوس در آن هیات نمایندگی سمت دبیر کل و مشاور را داشت. هیئت مزبور در تاریخ ۲۲ اکتبر ۱۶۳۵ از هامبورگ به سوی روسیه حرکت کرد، و مدت نسبتا طولانی در مسکو اقامت گزید. سپس از آنجا به سوی هشترخان عزیمت نمود، و با کشتی از دریای خزر گذشت و از طریق شهر شماخی از توابع ایروان که در آن موقع از شهرهای ایران بود، وارد اردبیل شد. اقامت هیئت نمایندگی در اردبیل دو ماه طول کشید، تا اجازه حرکت آن ها از دربار اصفهان صادر گردید.
ترجمه گلستان سعدی
اولئاریوس در مدمت اقامت خود در ایران با ادبیات کلاسیک فارسی آشنا شد و به خصوص گلستان سعدی را بسیار جالب یافت، و نسخه ای از آن را همراه برد. چند سال بعد که شاه صفی هیاتی نزد دوک هولشتاین فرستاد، اولئاریوس موقع را مغتنم شمرد و با کمک یکی از اعضای هیات که مردی ادیب و دانشمند بود به نام حق وردی، به ترجمه گلستان به زبان آلمانی پرداخت و آن را در سال ۱۶۵۴ م. تحت عنوان «گلستان ایران» منتشر کرد. این نخستین شاهکار ادبی ایرانی است که به زبان آلمانی ترجمه شده است. این ترجمه در آن عصر چنان مورد پسند و توجه مردم آلمانی زبان شد که در مدت کوتاهی بیش از بیست بار تجدید چاپ شد. همچنین استقبال مردم آلمان از ترجمه گلستان باعث شد که اولئاریوس به ترجمه بوستان سعدی و داستان های لقمان حکیم هم مبادرت ورزد که آن ها را هم با کمال استادی و مهرت انجام داد و به طبع و نشر اقدام نمود.
تالیفات
...
اولئاریوس تحصیلات مقدماتی خود را از زادگاه خویش به پایان رسانید. سپس برای تحصیلات عالیه در دانشگاه لایپزیگ وارد شد، و الهیات و فلسفه و ریاضیات و فیزیک را در آن جا فرا گرفت، و پایان نامه خود را با درجه عالی «ماگیسترا» که معادل فوق لیسانی می باشد، گذراند. در ۱۶۳۳ به هلشتاین سفر کرد، و در دربار فردریک سوم به سمت کتابدار و حسابدار منصوب شد. اولئاریوس دانشمندی بوده با معلومات زیاد، و حدت ذهن تا جایی که حتی شخصی؛ مانند ولفگانگ گوته (۱۷۴۹- ۱۸۳۲ م) بزرگترین شاعر درام نویس آلمانی در دیوان شرقی و غربی خود او را ستوده و مردی کار آمد نامیده، که برای اهالی آلمانی در سفر خود گزارش های آموزنده ای تهیه نموده و باقی گذارده است. فردریک سوم فرمانروای هولشتاین از ممالک اتحادیه آلمانی در جنوب شبه جزیره دانمارک، که تازه شهر فریدرش شتاد را بنا کرده بود، مایل بود که در آن جا کارخانه ابریشم بافی دایر کند، و بدین وسیله آن شهر را آباد سازد، از این رو برای تهیه ابریشم از ایران به اقداماتی پرداخت. از آن جمله سفیرانی به دربار میخائیل فدورویج دوک بزرگ دولت مسکوی روسیه فرستاد، تا از او اجازه عبور ابریشم ایران را از خاک روسیه بگیرند. سفیران او به نام فلیپ کروزیوس و معاونش اتوبروگ مان و اول شلاگر معروف به آدام اولئاریوس در حدود اوت ۱۶۳۴ م. به حضور دوک بزرگ مسکو رسیدند، و با جواب مساعد و تحصیل اجازه ساختن کشتی برای مسافرت از طریق رود ولگا و دریای خزر به ایران، به کشورشان باز گشتند.
دبیر کل هیات نمایندگی
سال بعد دوک هولشتاین سفرای مزبور را به اتفاق پاول فلیمینگ، عضو دربار خود، و یوهان آلبرش و عده دیگر تحت ریاست اتوبروگ مان مرکب از ۱۴ کارمند و هشت نجیب زاده جوان و چهارده مستخدم و هشت تبرزین دار محافظ و پنجاه خدمت گزار دریایی که بیش از یکصد نفر می شدند و تعداد کافی ملوان برای عبور از دریای خزر با هدایای بسیار به سوی ایران گسیل کرد. اولئاریوس در آن هیات نمایندگی سمت دبیر کل و مشاور را داشت. هیئت مزبور در تاریخ ۲۲ اکتبر ۱۶۳۵ از هامبورگ به سوی روسیه حرکت کرد، و مدت نسبتا طولانی در مسکو اقامت گزید. سپس از آنجا به سوی هشترخان عزیمت نمود، و با کشتی از دریای خزر گذشت و از طریق شهر شماخی از توابع ایروان که در آن موقع از شهرهای ایران بود، وارد اردبیل شد. اقامت هیئت نمایندگی در اردبیل دو ماه طول کشید، تا اجازه حرکت آن ها از دربار اصفهان صادر گردید.
ترجمه گلستان سعدی
اولئاریوس در مدمت اقامت خود در ایران با ادبیات کلاسیک فارسی آشنا شد و به خصوص گلستان سعدی را بسیار جالب یافت، و نسخه ای از آن را همراه برد. چند سال بعد که شاه صفی هیاتی نزد دوک هولشتاین فرستاد، اولئاریوس موقع را مغتنم شمرد و با کمک یکی از اعضای هیات که مردی ادیب و دانشمند بود به نام حق وردی، به ترجمه گلستان به زبان آلمانی پرداخت و آن را در سال ۱۶۵۴ م. تحت عنوان «گلستان ایران» منتشر کرد. این نخستین شاهکار ادبی ایرانی است که به زبان آلمانی ترجمه شده است. این ترجمه در آن عصر چنان مورد پسند و توجه مردم آلمانی زبان شد که در مدت کوتاهی بیش از بیست بار تجدید چاپ شد. همچنین استقبال مردم آلمان از ترجمه گلستان باعث شد که اولئاریوس به ترجمه بوستان سعدی و داستان های لقمان حکیم هم مبادرت ورزد که آن ها را هم با کمال استادی و مهرت انجام داد و به طبع و نشر اقدام نمود.
تالیفات
...
wikifeqh: آدام_اولئاریوس