ابگوشت

/~AbguSt/

معنی انگلیسی:
broth, bouillon, soup, stock, gravy

لغت نامه دهخدا

( آبگوشت ) آبگوشت.( اِ مرکب ) طعامی که از گوشت غالباً با نخود و لوبیاپزند و آب آن را اشکنه یعنی ترید کنند :
گر آبگوشت که من می پزم بخسته دهند
خورد به روز سیم پاچه چون شکر رنجور.
بسحاق اطعمه.
|| طعمه ای که پیش از شکار، باز و دیگر جوارح طیور را دهند. مُسْته. چشته. || مایعی خاص برای تربیت حیوانات ذره بینی.

فرهنگ فارسی

( آبگوشت ) ( اسم ) طعامی که از گوشت و نخود و لوبیا و غیره پزند و آن شامل انواع است .
طعامی که از گوشت و غالبا با نخود و لوبیا بپزند

فرهنگ معین

( آبگوشت ) (اِمر. ) از غذاهای اصیل ایرانی است . خوراکی رقیق که از پختن گوشت و پیاز و سیب زمینی و حبوبات درست می شود که در دو مرحله می خورند اول آب آن را با تکه های نان مخلوط نموده ، می خورند (ترید ) و بقیه مواد را کاملا کوبیده با نان و چاشنی مانند ترشی و سبزی خوردن م

فرهنگ عمید

( آبگوشت ) خوراک آبدار که با گوشت و نخود و لوبیا تهیه می شود.

فرهنگستان زبان و ادب

آبگوشت
{broth} [زیست شناسی-میکرب شناسی] هر نوع محیط مایع که پایۀ آن آبگوشت مغذی یا پروتئین آبکافت شده باشد

دانشنامه آزاد فارسی

آبگوشت. از مشهورترین غذاهای ایرانی (← آشپزی_ایرانی،_مکتب)، فراهم آمده از گوشت بخش های لطیف و پرچربی گوسفند مانند، سینه و قلوه گاه و گردن و دنبالچه، استخوان و قلم، نخود، لوبیای سفید مرمری، اندکی بلغور یا گندم پوست کنده، رب گوجه فرنگی یا گوجه فرنگی خردنکرده، پیاز چهار قاچ و سیب زمینی خردنکرده، نمک و فلفل و روغن و افزودنی های دیگری چون لیموی عمانی. تا پیش از اضافه شدن گوجه فرنگی به اقلام غذایی مردم ایران، رنگ آبگوشت از زردچوبه یا زعفران یا مخلوط آن ها به دست می آمد. آبگوشت آماده شده در دو مرحله خورده می شود؛ در مرحلۀ اول نان را در آب آن ترید می کنند و خیساندۀ آن را می خورند و پس از آن محتویات خوب پختۀ آبگوشت را با گوشت کوب می کوبند و لهیدۀ آن را به نان لقمه می گیرند. آبگوشت انواع فراوان دارد که از آن میان آبگوشت بزباش از همه معروف تر و مقبول تر است.

جدول کلمات

آبگوشت
خوراک آبدار که با گوشت و نخود و لوبیا تهیه می شود.

مترادف ها

bouillon (اسم)
ابگوشت

broth (اسم)
ابگوشت

sop (اسم)
ابگوشت، ترید

gravy (اسم)
ابگوشت، استفاده نا مشروع، شیره گوشت

soup (اسم)
ابگوشت، سوپ، غذای مایع، اشامه

فارسی به عربی

شوربة , مرق

پیشنهاد کاربران

gravy
اب گوشت =broth
گوشت گوسفندی را به همراه پیاز خرد شده در چربی گوشت در قابلمه حرارت داده تا زمانی که پیاز و لایه بیرونی گوشت سرخ گردد سپس آب، نخود یا لپه ریخته و نمک و ادویه اضافه نمایند و در حرارت ملایم بپزند، پس از آنکه گوشت و نخود مقداری پختند، سیب زمینی و گوجه فرنگی یا رب آن را اضافه کنند تا خوب بپزد. گاهاً در آخر تخم مرغ آبپز را که پوستش را کنده اند و نیز سبزی خرد شده به آن اضافه نمایند. آب آن را ترجیحاً با نان سنگک ترید و ترید را ترجیحاً با پیاز یا ترشی یا تربچه و بقیه را باز ترجیحاً با نان سنگک میل نمایند. غذایی است سرشار از پروتئین و تأمین کننده نیروی بدن، خوردن آن برای وعده ناهار و حتی صبحانه بهتر است ولی برای شام توصیه نمی شود. خوردن دو الی سه مرتبه در هفته در سلامتی بدن تأثیر نیکویی دارد.
...
[مشاهده متن کامل]

دیزی هم نامیده می شود. به ترکی شوربا یا همان آبگوشت گفته می شود.

نخودآب
یخنی

بپرس