ابوبکر بن ابی قحافه

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ابوبکر بن ابی قحافة. عبدالله ابن ابی قحافه، عثمان بن عامر بن عمرو، از تیره بنی تیم بن مرّه بودند.
درباره نام او در جاهلیت ، اختلاف است. در برخی روایات، «عبدالکعبه» و در پاره ای دیگر، «عتیق» ذکر شده که پیامبر یا اهل وی، او را عبدالله خوانده اند. براساس اخبار دیگری، عتیق لقب داشت در کتاب های اهل سنّت ، وی به «صِدّیق» نیز معروف است. برخی گفته اند:وی از آن رو چنین لقب یافت که گفته های پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) را بی هیچ تأمّلی تصدیق می کرد؛ امّا براساس روایات معتبر صِدّیق از القاب امام علی (علیه السلام) بود که در ماجراهای بعدی به ابوبکر نسبت داده شد.

[ویکی فقه] اَبوبَکْر، عبداللـه بن عثمان بن عامر بن عمرو کعب بن سعد بن تَیْم بن مُرّه (د ۲۲ جمادی الآخر ۱۳ق/۲۳ اوت ۶۳۴م)، در صدر اسلام از همراهان پیامبر اسلام بوده است.
دربارۀ زندگانی و احوال ابوبکر، پیش از اسلام ، اطلاعاتی در منابع آمده است که نمی توان همه را با اطمینان پذیرفت: وی از بزرگان و خردمندان قریش به شمار می آمده و در نسب دانی سرآمد دیگران بوده است. ابن عبدربه نیز داستانی در باب نسب دانی او آورده است. ابوبکر مردی نرم خوی و خوش معرفی شده که قریش او را دوست داشتند و در خرید و فروش و دیگر کارها با وی رایزنی می کردند.بنابر برخی از روایات امور اَشناق، یعنی دیات، نیز بر عهدۀ او بوده است.وی در این سمت می بایست دعاوی مربوط به خون را میان خاندان های قریش و میان قریش و دیگر قبایل با صلح، یا پرداخت دیه حل و فصل کند.او دیات کشته شدگان را تعیین می کرد و قریش طبق نظر وی آن را می پرداخت. بعید به نظر نمی رسد که انتساب این سمت از نوع افتخاراتی باشد که بعدها در پرتو قدرت و مقام بلندی که یافته، به وی نسبت داده اند.وی از جوانی به بازرگانی (بزازی) اشتغال داشته و مردی توانگر با ۰۰۰‘۴۰ درهم اندوختۀ نقد بوده است. محققان اهل سنت نوشته اند که ابوبکر از جوانی از دوستان نزدیک پیامبر بوده و در یکی از سفرهای شام نیز آن حضرت را همراهی کرده است، اما بول روایت ابن حجر را در باب دوستی ابوبکر و پیامبر قابل اعتماد نمی داند.
زمان اسلام آوردن
...

[ویکی شیعه] اَبوبَکْر بن ابی قُحافه (درگذشت ۱۳ق)، از صحابه پیامبر. او پس از درگذشت رسول خدا، به همراه تعداد دیگری از صحابه در سقیفه بنی ساعده گرد آمدند تا علی رغم وصیت رسول خدا درباره خلافت علی(ع)، دست به انتخاب خلیفه مسلمین بزنند. حاضران در سقیفه بنی ساعده، سرانجام با ابوبکر به عنوان خلیفه رسول خدا (ص) بیعت کردند. وی اولین خلیفه از خلفای راشدین از نگاه اهل سنت است. او در نخستین سال های ظهور اسلام در مکه، مسلمان شد و در دیدگاه مشهور تاریخ نویسان، در هنگام هجرت پیامبر به مدینه، با وی هم سفر بود و به همراه پیامبر در غار ثور پنهان شد. در طول حکومت کوتاه او، حوادث بحث برانگیزی در تاریخ اسلام رخ داد؛ از جمله گرفتن فدک از حضرت زهرا (س)، جنگ های ردّه و شروع فتوحات.
ابوبکر، بنابر برخی از روایات و قرائنی همچون مدت عمر و تاریخ وفات وی، دو سال و چند ماه پس از عام الفیل (احتمالا در ۵۰ قبل از هجرت/۵۷۳ م) در مکه زاده شد.
اسم وی در جاهلیت، عبدالکعبه بود و پس از اسلام، پیامبر (ص) وی را عبدالله خواند پدرش ابوقُحافه عثمان (درگذشت ۱۴ق) و مادرش امّ الخیر سَلْمی، بنت صخر بن عمرو بن کعب، هر دو از تیره تیم بودند و از طریق مرّه، نیای پنجم شان، با پیامبر(ص) نسبت داشتند. در برخی روایات اهل سنت، نام وی عتیق ذکر شده اما ظاهرا عتیق لقب وی باشد.

[ویکی حج] ابوبکر بن ابی قحافه صحابی پیامبر(ص) و نخستین خلیفه
ابوبکر عبدالله بن ابی قحافة (عثمان) بن عامر بن عمرو بن کعب از تیره بنوتَیم بن مُرّه قریش و مادرش اُمّ الخیر سَلْمی بنت صخر بن عمرو بن کعب، دختر عموی ابوقحافه، بود. بر پایه گزارشی، وی سه سال پیش از عام الفیل زاده شد. اما با توجه به این که هنگام درگذشتش در سال سیزدهم ق. ۶۳ سال داشته، نمی توان آن را پذیرفت. نام جاهلی وی عبدالکعبه بود که پیامبر(ص) آن را به عبدالله تغییر داد. وی به ابوبکر مشهور بود و با القابی چون صدّیق و عتیق (آزاد شده) خوانده شده است. در وجه نام گذاری او، سخنان مختلف است. دانشوران شیعه با استناد به سخن برخی از اهل سنت مانند ابن قتیبه و ابن عساکر لقب صدّیق را ویژه امام علی(ع) می دانند. ایشان، خود، با نفی این لقب برای ابوبکر، آن را ویژه خویشتن دانست.
ابوبکر بلند بالا ، سفید رو و بر پایه گزارشی، گندمگون ، اندکی گوژپشت با گونه هایی استخوانی و چشمانی فرورفته بود. ریش خود را با حنا و رنگ سیاه خضاب می کرد. نقش انگشتری وی «نِعم القادر الله» یا «عبدٌ ذلیلٌ لربٍ جلیل» بود. وی را بردبار، باوقار و صاحب رأی دانسته اند. البته روایت هایی از ابن عباس و ابوبرده، بیانگر تندخویی او هستند.

پیشنهاد کاربران

شیخ الخلفاء. [ ش َ خُل ْ خ ُ ل َ ] ( اِخ ) لقب ابوبکربن ابی قحافه ، و لقب دیگر اوصدّیق است. ( یادداشت مؤلف ) . رجوع به ابوبکر شود.
ذوالخلال. [ ذُل ْ خ ِ ] ( اِخ ) لقب ابی بکربن ابی قحافة رضی اﷲ عنه است و خلال عبای پلاسین باشد که عرب به جای پیراهن و پایجامه و جبه پوشیدندی و این لقب آنگاه بدو دادند که رسول صلوات اﷲ علیه به صدقه موعظت
...
[مشاهده متن کامل]
فرمود و ابوبکر مجموع اموال خویش یکباره جز جامه ای از پلاس که بر تن داشت ، به مسکینان بخشید و چون پیغامبر صلوات اﷲ علیه پرسید اهل خود را چه بر جای ماندی ؟ گفت خدای و رسول او را. و نیز در وجه این تلقیب گفته اند لانه تصدّق بجمیع ماله و خلل کسأه بخلال. هرچند از بحث لغوی ما بیرون است لیکن در اینجا حکایت اسکندر مقدونی مرا بخاطر گذشت : آنگاه که به جنک مشرق میشد و گویند هرچه از زر و سیم و جامه و عطر داشت میان کسان و سپاهیان بخش کرد. از وی سؤال کردند برای خویش چه باقی گذاشتی ؟ گفت امید را یعنی امید فتح و فیروزی را. میان این دو بخشش و دهش فرق تمدن شرقی و غربی یعنی معنوی و مادی پیدا آید. در یکی خودخواهی مطلق و در دیگری مردم دوستی بی شرط. از فیروزی اسکندر انهدام علم یونان و اخلاق و ادب ایران حاصل آمد و از فیروزی محمد مساوات مطلقه بین حبشی و قرشی حاصل شد. رجوع به ابی بکربن ابی قحافه شود.

صاحب غار. [ ح ِب ِ ] ( اِخ ) لقب ابوبکربن ابی قحافه است :
مردم آن است که چون مرد ورا بیند
گوید ای کاش کم این صاحب غارستی.
ناصرخسرو.
و رجوع به یار غار شود.
مایه ٔ صدق . [ ی َ / ی ِ ی ِ ص ِ ] ( اِخ ) کنایه از ابابکربن ابی قُحافه است . ( برهان ) ( از آنندراج ) . ابوبکر صدیق رضی اﷲ عنه . ( ناظم الاطباء ) .

بپرس