ابن بزری
لغت نامه دهخدا
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] اِبْن ِ بَزْری ، زین الدین جمال الاسلام ابوالقاسم عمر بن محمد بن احمد بن عکرمه جزری (۴۷۱-۵۶۰ق /۱۰۷۸- ۱۱۶۵م )، فقیه شافعی بود.
ابن بزری اهل جزیره ابن عمر - شهری در شمال موصل (اکنون در ترکیه ) که از آن تا موصل ۳ روز راه و محاط به دجله است - و امام ، فقیه ، مفتی و مدرس آن شهر بود. بزری منسوب ِ بزر به معنی استخراج روغن کتان است .
تحصیلات
وی نخست در جزیره ابن عمر فقه را از شیخ ابوالغنائم محمد بن فرج سلمی فارقی که نزیل جزیره بود و نیز از دادری فرا گرفت . وی از دانش عمویش هم بهره ور شد. پس به بغداد سفر کرد و نزد کیای هراسی و امام محمد غزالی و برادرش احمد غزالی دانش آموخت و با ابوبکر شاشی (چاچی ) صاحب کتاب المستظهری مصاحبت داشت و گروهی از دانشمندان را درک کرد و از علم آنان سود جست . آنگاه به جزیره بازگشت و به تدریس پرداخت و مردم از نقاط مختلف به او روی آوردند.
قدرت علمی
وی در فقه شافعی یگانه روزگار بود. ابن بزری کتاب المهذب شیخ ابواسحاق شیرازی را شرح و اشکالات و اسماء رجال آن را بیان و تفسیر کرد و آن را الاسامی و العلل من کتاب المهذب نامید. فتاوی او نیز مشهور است و سبکی بعضی از آن ها را به تفصیل آورده است .
وفات
...
ابن بزری اهل جزیره ابن عمر - شهری در شمال موصل (اکنون در ترکیه ) که از آن تا موصل ۳ روز راه و محاط به دجله است - و امام ، فقیه ، مفتی و مدرس آن شهر بود. بزری منسوب ِ بزر به معنی استخراج روغن کتان است .
تحصیلات
وی نخست در جزیره ابن عمر فقه را از شیخ ابوالغنائم محمد بن فرج سلمی فارقی که نزیل جزیره بود و نیز از دادری فرا گرفت . وی از دانش عمویش هم بهره ور شد. پس به بغداد سفر کرد و نزد کیای هراسی و امام محمد غزالی و برادرش احمد غزالی دانش آموخت و با ابوبکر شاشی (چاچی ) صاحب کتاب المستظهری مصاحبت داشت و گروهی از دانشمندان را درک کرد و از علم آنان سود جست . آنگاه به جزیره بازگشت و به تدریس پرداخت و مردم از نقاط مختلف به او روی آوردند.
قدرت علمی
وی در فقه شافعی یگانه روزگار بود. ابن بزری کتاب المهذب شیخ ابواسحاق شیرازی را شرح و اشکالات و اسماء رجال آن را بیان و تفسیر کرد و آن را الاسامی و العلل من کتاب المهذب نامید. فتاوی او نیز مشهور است و سبکی بعضی از آن ها را به تفصیل آورده است .
وفات
...
wikifeqh: ابن_بزری
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید