زبان افگندنزبان افکندنزبان اندر حکم نبودنزبان اندر کشیدنزبان اورزبان اوریزبان اوری کردنزبان اوستاییزبان باززبان باز کردنزبان بازیزبان برزبان بر خود بستنزبان بر زبانزبان برافشاندنزبان برانزبان براوردنزبان بربستنزبان برگشادنزبان برنگردیدنزبان برهزبان بریدنزبان بریدهزبان بستنزبان بستهزبان بقفازبان بلوچیزبان بندزبان بند خردزبان بند کردنزبان به زبان مالیدنزبان بودنزبان بی زبانزبان بی سرزبان پارتیزبان پارسیزبان پارسی باستانزبان پارسی میانهزبان پر بودنزبان پر ز جنگ شدنزبان پس قفازبان پشتوزبان پیوندیزبان تاتیزبان تازه کردنزبان تخاریزبان تر کردنزبان ترازوزبان ترانزبان تنگ سروک