محمدرضا

دارالترجمه ر.س.م.ی کاج

فرهنگ اسم ها

اسم: محمدرضا (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: mohammad rezā) (فارسی: محمّدرضا) (انگلیسی: mohammad-reza)
معنی: ترکیبی از دو اسم محمد و رضا ( ستوده و خشنود )، از نام های مرکب، محمّد و رضا، محمد و رضا، مرکب از دو نام محمد و رضا، کسی که حضرت رسول اکرم محمد صلی الله علیه وآله از او راضی است
برچسب ها: اسم، اسم با م، اسم پسر، اسم عربی، اسم مذهبی و قرآنی

لغت نامه دهخدا

محمدرضا. [ م ُ ح َم ْ م َ رِ ] ( اِخ ) ( سید... ) شبر از علمای قرن سیزدهم هجری. او راست تفسیری بر قرآن کریم. وی به سال 1230 هَ. ق. در کاظمین درگذشت و همانجا به خاک سپرده شد. ( از ریحانة الادب ).

محمدرضا. [ م ُ ح َم ْ م َ رِ ] ( اِخ ) حاج میرزا محمدرضا مستوفی سبزواری فرزند محمد ابراهیم. در ابتدا لقبش مستشارالتولیه بود و بعد در سال 1284 هَ. ق. لقبش به لقب مستشارالملکی تبدیل یافت. ترقی میرزا محمدرضا از سال 1273 هَ. ق. شروع گردید به این معنی که در این سال استیفاء و سررشته داری کل مالیات خراسان به او محول و در سال 1276 هَ. ق. رسماً به سمت ریاست دفتر خراسان منصوب شد. در سال 1286 هَ. ق. که حمزه میرزا حشمت الدوله برای بار سوم حکمران خراسان شد مستشارالملک به وزارت و پیشکاری ( معاونت ) او برقرار گردید. در سال 1301 هَ. ق. که میرزا عبدالوهاخان آصف الدوله شیرازی به سمت استانداری خراسان و تولیت آستان قدس رضوی تعیین شد چون نظر خوبی با مؤتمن السلطنه نداشت میرزا شفیعخان گرگانی را با لقب مستشارالملکی به سمت وزارت خراسان به همراه خود برد و مؤتمن السلطنه از کار برکنار شده به تهران آمد. پس از چندی اقامت در تهران صحبت صدارتش در میان بود رقبای وی برای اینکه به او لطمه وارد آورند شهرت دادند که برادر بزرگش میرزا علیرضا به تبلیغ ملاحسین بشرویه ای و خودش بنابر تبلیغ ملامحمدصادق مقدس خراسانی بابی شده و جزو پیروان سیدعلی محمدباب گردیده است به این مناسبت قدری در انظار مطرود و منفور بود و این موضوع او را خیلی عقب انداخت و جز اتهام چیز دیگری نبود. سرانجام در ضمن عضویت داشتن در دارالشواری کبری دولتی به حکومت کاشان انتخاب شد. در سال 1303 هَ. ق. از طرف شاه به خطاب جنابی نائل گردید. در اواسط ذیقعده سال 1304 هَ. ق. که محمدتقی میرزا رکن الدوله برادر صلبی ناصرالدینشاه برای بار چهارم والی خراسان و متولی آستان قدس رضوی شد مؤتمن السلطنه نیز بجای میرزا شفیع مستشارالملک به سمت پیشکاری منصوب و با او به خراسان رفت و پیشکاری این بار وی تا سال 1308 هَ. ق. به طول انجامید و در این سال در ماه ربیعالثانی درگذشت و در حرم امام رضا( ع ) در مقبره خاصه خویش در قسمتی که به دارالسیادة معروف است به خاک سپرده شد. ( از تاریخ رجال ایران ).

محمدرضا. [ م ُ ح َم ْ م َ رِ ]( اِخ ) محمدمیرزا متخلص به افسر پسر سیزدهم فتحعلیشاه قاجار. به سال 1211 هَ. ق. متولد و در سال 1277 هَ. ق. درگذشت. در سال 1234 هَ. ق. که خسروخان گرجی حاکم گیلان بود گیلانیان از وی شکایت کردند و حکومت محمدرضامیرزا را از دولت درخواست نمودند، خسروخان از حکومت گیلان معزول و محمدرضامیرزا بجای وی منصوب گردید. چون محمدرضامیرزا به صوفیه و دراویش نعمت اللهی گرویده بود و در مدت حکومت خود در گیلان جمعی از این طائفه دور او را گرفته بودند از این بابت برای فتحعلیشاه توهماتی روی داد و به دستور فتحعلیشاه شاهزاده و اطرافیانش احضار شدند و در لوشان به نزد شاه رسیدند.شاه بعضی از آنان را تنبیه و بعد فاضل خان گروسی جارچی باشی را مأمور نمود که به همدان رفته حاج جعفر کبودراهنگی مجذوبعلی شاه را که مرشد شاهزاده بود ده هزارتومان مصادر نمایند و ضمناً عبداﷲخان امین الدوله نیزبرای رسیدگی و تفریغ محاسبات گیلان مأمور رشت شد.بیشتر بخوانید ...

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] محمدرضا (ابهام زدایی). محمدرضا ممکن است اسم برای اشخاص ذیل باشد: • محمدرضا حکیمی، معروف به ابوالملّه، از علمای مبارز مشروطه خواه• محمدرضا اصفهانی، از علمای قرن چهاردهم• محمدرضا بن عبدالمطلب تبریزی، فقیه، خطیب، خوش نویس و شاعر شیعی قرن دوازدهم• محمدرضا تنکابنی، از علمای قرن چهاردهم• محمدرضا جباری ، از محققین حوزه علمیه قم• محمدرضا جرقوئیه ای، از علمای شهید معاصر• محمدرضا قمشه ای، وی شخصیت برجسته علمی در رشته حکمت و عرفان• محمدرضا کرمانی، از علمای معاصر و از مبارزین با طاغوت• محمدرضا مسجدشاهی، معروف به آقا رضا اصفهانی، فقیه و دانشمند معاصر• محمدرضا مظفر، از علمای شیعه است• محمدرضا معزّی دزفولی، از علما و فقهای معاصر• محمدرضا مهدوی کنی، یکی از علمای فعال در مبارزات سیاسی در مقابل رژیم شاه• محمدرضا والی زاده معجزی، محقق و پژوهشگر معاصر• محمد رضا توسلی محلاتی، از نمایندگان امام خمینی در حج ۱۴۰۰ق./ ۱۳۵۹ ش. و ۱۴۰۱ ق./۱۳۶۰ ش• محمد رضا فوادیان ، از نویسندگان معاصر• محمد رضا لاهوری مولوی، از صوفیان شیعه مذهب هند در قرن یازدهم هجری قمری • سیّدمحمدرضا بن سیدمحمدمهدی بحرالعلوم، سیّدمحمدرضا بن سیدمحمدمهدی بحرالعلوم تنها پسر بازمانده از بحرالعلوم• سید محمدرضا سعیدی، از علمای معاصر شیعه و از مبارزان و شهدای انقلاب• سید محمدرضا شیرازی، معروف به مجدد ثانی و صاحب موسوعه صد و ده جلدی «الفقه» و اولین نوه آیت الله العظمی سید میرزا مهدی شیرازی• سید محمد رضا گلپایگانی، از مراجع بزرگ و علمای معاصر شیعه• سید محمد رضا جلالی حسینی ، از عالمان و محققان و نسخه شناسان معاصر
...

دانشنامه عمومی

محمدرضا نامی رایج در میان ایرانیان است. این نام مرکب از دو اسم محمد و رضا است. «محمد» به معنی ستوده و «رضا» به معنی راضی و خشنود است.
محمدرضا ممکن است به یکی از افراد زیر اشاره کند:
محمدرضا اسکندری
محمدرضا امین ناصری
محمدرضا باطنی
محمدرضا باهنر
محمدرضا پهلوی
محمدرضا توسلی محلاتی
محمدرضا حافظ نیا
محمدرضا خاتمی
محمدرضا خلعتبری
محمدرضا رحیمی
محمدرضا رودکی
محمدرضا زرین دست
محمدرضا ساکت
محمدرضا شجریان
محمدرضا شریفی نیا
محمدرضا شفیعی کدکنی
محمدرضا عادلخانی
محمدرضا عارف
محمدرضا فروتن
سید محمدرضا گلپایگانی
محمدرضا گلزار
محمدرضا لطفی
محمدرضا مامانی
• محمدرضا مهدوی ( بازیکن فوتبال )
• محمدرضا مهدوی ( بازیکن فوتبال، زادهٔ ۱۹۷۲ )
محمدرضا مهدوی کنی
محمدرضا هنرمند
محمدرضا آهنج
• محمدرضا علیمردانی

محمدرضا (حاکم بستک). محمد رضا خان بستکی فرزند محمد تقی خان ملقب به «سطوت الممالک» زاده ۱۲۹۸ قمری بستک، درگذشته ١٣۶٢ شیراز، حاکم بستک و جهانگیریه.
محمد رضا خان ( سطوت الممالک ) بن محمد تقی خان ( صولت الملک ) بن مصطفی خان بن احمد خان بن محمد رفیع خان بن هادی خان بن شیخ محمد خان بزرگ بن عبدالقادر بستکی، شیخ حسن بستکی، شیخ محمد کبیر، شیخ ناصر الدین، شیخ محمد، شیخ جابر، شیخ اسماعیل رابع، شیخ عبدالغنی، شیخ اسماعیل ثالث، شیخ عبدالرحیم عفیف الدین، شیخ عبدالسلام خنجی، شیخ عباس، شیخ اسماعیل ثانی، حمزه، احمد، محمد، هارون، مهدی، مرشد، محمود، احمد، علی، مبارک، عبدالسلام، سعید، عبدالغنی، طلحه، احمد، اسماعیل، سلیمان، محمد علی، عبدالله ( حَبر الأُمَة ) ابن عباس بن عبدالمطلب القرشی بن هاشم بن عبد مناف. مادرش دختر یوسف خان بن احمد خان بزرگ بود.
محمد رضا خان در سال ( ۱۲۹۸ - ١٣۶٢ ) هجری قمری در حالیکه هنوز جدش مصطفی خان در حال حیات بود در بستک زاده شد. تحصیلات خودرا در مکتب خانه شیخ عبداللطیف ومشایخ دیگر بنی عباسی در بستک فرا گرفت و در علوم عربی و فارسی ومعقول ومنقول آشنائی پیدا کرده، شعر هم می سروده، به مطالعه علاقه فراوان داشت شخصی مدبر وسیاست مدار ومردم دار بوده است.
در سال ۱۳۲۶ هجری قمری که بقصد معالجه عازم بمبئی هندوستان بوده وارد بندر لنگه می شود بطوری که در خاطراتش نوشته بدعوت اعضای انجمن ولایتی بندر لنگه که تازه تأسیس شده بود حاضر شده ونطقی ایراد می کند که مورد توجه واستحسان مردم واقع می شود. از آنجا به سمت بمبئی حرکت و پس از ۴ ماه دوباره به بستک مراجعت می نماید.
محمد رضا خان بر اثر لیاقت وشایستگی مورد توجه فرمان فرمای فارس قرار گرفته و در حال حیات پدرش به حکمرانی لار از ۱۳۳۶ تا سال ۱۳۳۷ منصوب می شود، وبعدا نیز در سال ۱۳۴۰ و ۱۳۴۱ هجری قمری به موجب حکم وزارت داخله حاکم بندر لنگه می گردد. پس از فوت پدرش حکمرانی بستک را عهده دار می شود. محمد رضا خان بعدها ملقب به سطوت الممالک می گردد. در سال ۱۳۳۴ هجری قمری همراه اردوی حبیب الله قوام الملک شیرازی که از طریق بوشهر باکشتی انگلیسی به بندر لنگه آمده بود پس از توقف در بستک که برای سرکوبی ژاندارم های یاغی عازم لار بود محمد رضا خان هم در این جریان شرکت نموده ودرآنجا امور حکمرانی کهورستان و رویدرات «روئیدر» دریافت می دارد.
در زمانیکه محمد رضا خان ( سطوت الممالک ) در لار حکمران بود، در ماه صفر سال ۱۳۳۷ هجری قمری یاد سمومی وزید وبیماری مسری ویا نوعی آنفلونزا حدود بستک وجهانگیریه ولار وبنادر ونقاط دیگر را فرا گرفت وعده زیادی از مردم تلف شدند، این بیماری خانمان برانداز مؤمنین آن را قهر وغضب الهی ومتجددین قحطی وبیماری مصنوعی اروپائی که زائیده گازهای مسموم واثرات تعفن میلیون ها اجساد انباشته مردمان فدائی هوا وهوس سیاست مداران وجاه طلبان اروپائی بودند می دانستند، این بیماری هولناک بتمام آبادی جهاگیریه بسرعت شیوع یافت و در هر ده وقصبه وشهر روزانه تعداد زیادی تلف می شدند، کثرت تلفات مردم چه بسا مجال کفن ودفن نمی داد وجسد بیچارگان درآبادی های اطراف طعمه سگ ها و در راه ها وبیابان طعمه درندگان می شد. تلفات بستک یک روز به ۱۵۰ نفر رسید وهمگی در بستر بیماری انتظار مرگ بودند، پرستار وگماشته ای که نان و آبی تهیه کند وجود نداشت، مردم دسته دسته می مردند وهرچند نفر در یک گورستان دفن می شدند. این سال پیش مردم بستک به سال دَردی مشهور گردید.
گزارش تخلف یا اشتباه در معنی

پیشنهاد کاربران

ب نظر من این اسم که در واقع از دو اسم جدا تشکیل شده میتواند معنی دو اسم را با هم و در کنار هم گیرد و معنی جدیدی درست کند. . .
محمد:مورد ستایش قرار گرفته
رضا:راضی
معنی پیشنهادی:اون راضی به مورد ستایش قرار گرفتن است
اسمی پسرانه باریشه ی عربی ازترکیب محمدورضا. محمدبه معنای ستوده شده ورضابه معنای خوشنودی ، رضایت است.
من به این اسمم افتخار میکنم و خوشحال که اسمم ترکیبی از اسم پیامبر ص و امام هشتم ع است
به نظر من محمد رضا چون از دو نام پیامبر اسلام و اقا امام هشتم است باید معنی اسم این دو اقا معنی این اسم را گفت و محمد یعنی ستوده ومقاوم ورضا یعنی راضی بخشنده معنی میشود ستوده وبخشننده یا مقاوم و راضی

خشنود ستوده شده
بخشنده ی ستودنی
اسم محمدرضا اسمی زیباست ومعنی ستایش شونده است
نامی زیبا ومعنی ان ستایش شنونده ونامی از پیامبر و امام هشتم
ستوده شده ی راضی
حمدکننده راضی به نظرم راضی به رضای خداوند
محمدیعنی ستوده ورضایعنی بخشنده
اسمی زیبا و دوست داشتنی که از دو کلمه محمد و رضا تشکیل شده و نام دوتن از معصومین یعنی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و امام هشتم شیعیان امام رضا علیه السلام است و من افتخار میکنم به این اسم.
محمدرضا اسمی زیباومقدس است و معنی ان راضی ستایش شده است
محمدرضا یعنی مبارک وراضی به رضای خدا من واقعا افتخار میکنم که اسم دوترکیب از حضرت محمد ( ص ) وامام هشتم
اسم محمدرضا اسمی قشنگه به معنی ستوده شده و راضی. کسی که حضرت محمد ( ص ) از او راضی است

اسم محمدرضا بر گرفته از امام محمد بن رضا ( ع ) یعنی امام محمد جواد ( امام نهم شیعیان ) بخاطر همین - بن - حذف شده در نتیجه محمدرضا

و درواقع معنی نام محمد پسر اما رضا ( ع )
محمد رضا به معنی بخشنده ی ستوده
نامی زیبا از پیامبر واز امام هشتم
به معنی کسی که حضرت محمد از او راضی است

محمدرضا به معنای برگزیدوستایش شده و راضی از طرف خداوند
کسی که تحسین کرده و همیشه راضی موافق
محمد به معنی ستود و مقاوم است و رضا به معنایبخشنده مرتضی است
محمد رضا ترکیبی از دو اسم پیامبر اسلام و امام هشتم است معنی آن بسیار زیبا ست محمد یعنی ستوده شده و رضا به معنی راضی شونده است ۰😘😘😘😘
محمدرضا یعنی راضی شده
راضی شدن، مهربان
به نظر من اسم محمدرضا اسمی زیبا از رسول اکرم�ص� و امام هشتم ما امام
رضا�ع� که مهربان بودند است.

یا امام رضا�ع�

بر چهره ی دلربای مهدی صلوات
ستوده راضی
ستودنی و بخشنده.

کسی که محمد از او راضی است

ستوده ، بخشنده

اسم حضرت محمد و امام رضا
به نظر من محمدرضا به معنی کسی که خضرت محمد. ص. از او راضی است یا خشنود است

محمد رضا یعنی ستوده شده و راضی به رضایت مخلوق
رضایتمند ستودنی
ستودنی بخشنده
اگه بخواهیم خارج از دین و عربی بودنن معنی کنیم بهترین معنی می شود ستوده و رضایت مند و موفق
محمد یعنی ستایش شده رضا یعنی راضی پس محمدرضا یعنی ستایش شده راضی
از نظر من یعنی مقاوم و راضی
در برابر هرچیزی مقاومت میکنه
به معنا ی بخشنده ی ستودنی
محمدرضا
محمدرضا : ترکیب اسم حضرت رسول اکرم ( ص ) و امام هشتم شیعیانامام رضا ( ع ) ، محمد به معنای ستوده شده و رضا به معنای خوشنود.
ستوده شده و خشنود
محمدرضا اسم بامعنای قشنگ خیلی دوسش دارم چون اسم نامزد من محمدرضاست
اسم واقعا قشنگیه بین اسامی دو اسمه
ضمن تشکراز پدر ومادرم برای این اسم زیبا
دختر گل من هم نام مدرسه اش معنی ابتدای اسم من میباشد ستوده
مشاهده پیشنهاد های امروز

معنی یا پیشنهاد شما