باران
قطره های آب که در نتیجه سرد شدن و مایع، شدن بخارهای آب موجود در جو زمین حاصل، میشود و به زمین می ریزد
( صفت اسم ) قطره های آبی که از ابر بر زمین فرو ریزد مطر .
دهی از لار
[volcanic rain] [زمین شناسی] بارانی که پس از فوران آتشفشان براثر میعان بخارهای همراه فوران می بارد
متـ . باران فورانی eruption rain
( مصدر ) فرود آمدن باران نزول
بارش باران باریدن .
( مصدر ) ایجاد باران کردن .
[supercooled rain] [علوم جَوّ] بارش به صورت مایع در
دمای کمتر از انجماد
[acid rain] [شیمی] بارانی که حاوی اسیدهای حاصل از واکنش های شیمیایی در جوّ زمین است
( مصدر ) باران آمدن
[rain shadow] [مهندسی منابع طبیعی- محیط زیست و جنگل] محدوده ای در بادپناه کوهستان که در آن میزان بارش کمتر است
[rain crust] [علوم جَوّ] نوعی برف پوسته ناشی از یخ زدن دوبارۀ بلورهای سطحی برف که بارش باران آنها را ذوب یا نم دار کرده است
( مصدر ) طلب باران کردن استسقا.
( اسم صفت ) آنچه باران بدان رسیده و تر کرده باشد : کشت باران دیده .
[interception , interception loss] [مهندسی منابع طبی ...