بارش

/bAreS/

مترادف بارش: باران، مطر، باریدن

فرهنگ اسم ها

اسم: بارش (دختر، پسر) (فارسی) (طبیعت) (تلفظ: bāreš) (فارسی: بارش) (انگلیسی: baresh)
معنی: بارش باران، نازل شدن نعمت الهی از آسمان، ( اسم مصدر از باریدن ) عملِ باریدنِ باران، برف و تگرگ، ( اسم ) باران، برف، و تگرگ، نزولات آسمانی
برچسب ها: اسم، اسم با ب، اسم دختر، اسم پسر، اسم فارسی، اسم طبیعت

لغت نامه دهخدا

بارش. [ رِ ] ( اِمص ) اسم مصدر از باریدن. عمل باریدن. ریختن. دَرّ. دُرور. باریدن. ( ناظم الاطباء ) :
برق وارم به وقت بارش میغ
به یکی دست می بدیگر تیغ.
نظامی ( هفت پیکر ).
ببارش تیغ او چون آهنین میغ
کلید هفت کشور نام آن تیغ.
نظامی.
بر آن تیره دل بارش تیر کرد.
نظامی.
رجوع به برهان قاطع چ معین حاشیه ج 1 ص 216 شود. || باران. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( دِمزن ). مَطَر. ج ، امطار.

فرهنگ فارسی

باریدن
( اسم ) ۱ - باریدن ( باران و مانند آن ). ۲ - ( اسم ) باران مطر.

فرهنگ معین

(رِ ) (اِمص . ) باریدن .

فرهنگ عمید

۱. ریختن برف یا باران از آسمان.
۲. (اسم ) باران، برف.

فرهنگستان زبان و ادب

{precipitation} [علوم جَوّ] 1. ذرات آبی که به هر شکل و اندازه به حالت مایع یا جامد در جوّ تشکیل شود و به سطح زمین ریزد 2. مقدار آبی که در دورۀ زمانی مشخص در محل معینی از زمین ریزش کند
{weeping} [مهندسی شیمی] چکیدن مایع در زمانی که جریان بخار برای پس زدن مایع از سوراخ های سینی کافی نباشد

دانشنامه عمومی

بارش (فیلم). بارش یا باران ( به هندی: Baarish ) فیلمی هندی محصول سال ۱۹۵۷ و به کارگردانی شانکار موکرجی است. در این فیلم بازیگرانی همچون دو آناند، نوتان، لالیتا پاوار، نانا پالشیکار و محمود ایفای نقش کرده اند.
عکس بارش (فیلم)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

بارش (precipitation)
در هواشناسی، آبی که از جَوّ بر زمین می بارد. بارش بخشی از چرخۀ آباست. صورت های مختلف بارش عبارت اند از باران، برف، برفابه، تگرگ، شبنم، و برفک. مقدار بارش در هر منطقه به اقلیمآن منطقه، و پدیده هایی مانند وزش بادهای بسامانو جریان های اقیانوسیوابسته است. تغییرات چرخه ای جریان پرو، در نواحی دور از سواحل اکوادورو پرو، اِل نینیو، سبب بروز تغییرات بسیار در میزان بارش امریکای جنوبی و مرکزی، و در سراسر ناحیۀ اقیانوس آرام می شود. فعالیت های انسان نیز ممکن است در میزان بارش نقش داشته باشد. در نواحی شهری، گردوغبار، دود و سایر ذرات آلاینده هستۀ میعان را تشکیل می دهند و سبب می شوند که بخار آب هوا آسان تر میعان کند. مِهنمونه ای از این پدیده است. بارش ممکن است با آلاینده های موجود در هوا، به صورت شیمیایی، واکنش کند و پدیدۀ باران اسیدیواقع شود.

مترادف ها

downfall (اسم)
ریزش، افت، زوال، انحطاط، سقوط، بارش

precipitation (اسم)
شتاب، تسریع، ته نشینی، دست پاچگی، بارش، عجله

rainfall (اسم)
بارش، بارندگی

rain (اسم)
بارش، باران، بارندگی

فارسی به عربی

سقوط , متر

پیشنهاد کاربران

باش اسم زیباست و ایرانی پسنده
در گویش مردم شهرستان زرند باران
بارش : باریدن -
بارو : باران
بارون : باران
بارانا : باران
بارش : اسم دخترانه فارسی است . بارش به معنای بارش باران ونازل شدن نعمت الهی ازآسمان است.

بپرس