آق قایه (کلبجر). آق قایه ( به لاتین: Ağqaya ) یک منطقهٔ مسکونی در جمهوری آذربایجان است که در شهرستان کلبجر واقع شده است. [ ۱]



wiki: آق قایه (کلبجر)
آق قایه ( نیشابور ) ، روستایی از توابع بخش سرولایت شهرستان نیشابور در استان خراسان رضوی ایران است. این روستا در فاصلهٔ ۱۰۵کیلومتری شمال غرب نیشابور و ۸۰ کیلومتری جنوب غرب قوچان قرار دارد، و فاصلهٔ آن تا مرکز استان «مشهد»۱۸۰کیلومتر می باشد.
این روستا از شمال با روستای احسان آباد ( آنقورتی ) و شمال غرب روستای امیرآباد که از توابع فاروج ( خراسان شمالی ) می باشند همسایه است. از شمال شرق با روستای کوه سخت، از غرب با روستای پیر شهباز و خایسک و از جنوب با روستاهای ینگجه وبشکن همسایه است.
آق قایه به زبان ترکی از دو واژه آق ( سفید ) و قایه ( صخره یا کوه ) می باشد و به معنی کوه سفید است ووجه تسمیهٔ این روستا به دلیل وجودکوه سفیدی است که در این روستا قراردارد. این روستا دارای قنات های متعددی است که با توجه به خشکسالی های اخیر تعدادی از آن ها خشک شده اند. اما مهم ترین آن ها که هنوز هم جهت آبیاری مزارع روستا استفاده می شود. قنات قاراچشمه - قنات رمچین - قنات قمشلق - قنات جفت دره و چندقنات کوچک دیگر می باشد. همچنین کوه زیبا و صخره ای چاقل یا چهل دختر که از دور به شکل مثلث متساوی الاضلاعی دیده می شودزیبایی خاصی به مناظر طبیعی این روستا داده است و از نشانه های مهم وشناخته شده و دوست داشتنی برای اهالی این روستا می باشد و حتی گذشتگان اعتقاد داشتند که این کوه روستا را در برابر بلایای طبیعی ازجمله زلزله محافظت می کند. جالب است بدانید که آغوش گرم این کوه هرساله در ۱۲ فروردین پذیرای جوانان این روستا و مسافرانی که برای دیدار اقوام و آشنایان آمده اند می باشد و با رفتن به این کوه زیبا و استوار یکی از زیباترین روزهای پایان تعطیلات نوروز خود را در دامان آن می گدرانند. از افسانه های زیبا ودلنشینی از این کوه که سینه به سینه توسط مادرها و مادر بزرگ ها برای بچه های این روستا نقل شده است هم نباید غافل بود که می گویند: «چهل دختر» برای بازدید از این کوه رفته بودند و در هنگام بازدید از آن زلزلهٔ شدیدی رخ می دهد و از خدا کمک می خواهند و در همان لحظهٔ دیوارهٔ صخره ای کوه باز شده و به آن ها پناه می دهد و بعد از بسته شدن غاری در آن جا به وجود آمده و حتی گوشهٔ شال یکی از آن ها هم در لای صخره گیر کرده بود که بعد از مدتی ناپدید می شود و به گفتهٔ آن ها هر گاه از آن ها تقاضا می کردی می توانستی صدای چرخ خیاطیشان را نیز بشنوی. این افسانهٔ جالب و شیرین را بیشتر کودکان این روستا شنیده اند و حتی در هنگام رفتن به کوه درخواست چرخیدن چرخ و شنیدن صدای آن را نیز داشته اند. به همین دلیل نیز به این کوه چهل دختر نیز گفته می شود.

این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفاین روستا از شمال با روستای احسان آباد ( آنقورتی ) و شمال غرب روستای امیرآباد که از توابع فاروج ( خراسان شمالی ) می باشند همسایه است. از شمال شرق با روستای کوه سخت، از غرب با روستای پیر شهباز و خایسک و از جنوب با روستاهای ینگجه وبشکن همسایه است.
آق قایه به زبان ترکی از دو واژه آق ( سفید ) و قایه ( صخره یا کوه ) می باشد و به معنی کوه سفید است ووجه تسمیهٔ این روستا به دلیل وجودکوه سفیدی است که در این روستا قراردارد. این روستا دارای قنات های متعددی است که با توجه به خشکسالی های اخیر تعدادی از آن ها خشک شده اند. اما مهم ترین آن ها که هنوز هم جهت آبیاری مزارع روستا استفاده می شود. قنات قاراچشمه - قنات رمچین - قنات قمشلق - قنات جفت دره و چندقنات کوچک دیگر می باشد. همچنین کوه زیبا و صخره ای چاقل یا چهل دختر که از دور به شکل مثلث متساوی الاضلاعی دیده می شودزیبایی خاصی به مناظر طبیعی این روستا داده است و از نشانه های مهم وشناخته شده و دوست داشتنی برای اهالی این روستا می باشد و حتی گذشتگان اعتقاد داشتند که این کوه روستا را در برابر بلایای طبیعی ازجمله زلزله محافظت می کند. جالب است بدانید که آغوش گرم این کوه هرساله در ۱۲ فروردین پذیرای جوانان این روستا و مسافرانی که برای دیدار اقوام و آشنایان آمده اند می باشد و با رفتن به این کوه زیبا و استوار یکی از زیباترین روزهای پایان تعطیلات نوروز خود را در دامان آن می گدرانند. از افسانه های زیبا ودلنشینی از این کوه که سینه به سینه توسط مادرها و مادر بزرگ ها برای بچه های این روستا نقل شده است هم نباید غافل بود که می گویند: «چهل دختر» برای بازدید از این کوه رفته بودند و در هنگام بازدید از آن زلزلهٔ شدیدی رخ می دهد و از خدا کمک می خواهند و در همان لحظهٔ دیوارهٔ صخره ای کوه باز شده و به آن ها پناه می دهد و بعد از بسته شدن غاری در آن جا به وجود آمده و حتی گوشهٔ شال یکی از آن ها هم در لای صخره گیر کرده بود که بعد از مدتی ناپدید می شود و به گفتهٔ آن ها هر گاه از آن ها تقاضا می کردی می توانستی صدای چرخ خیاطیشان را نیز بشنوی. این افسانهٔ جالب و شیرین را بیشتر کودکان این روستا شنیده اند و حتی در هنگام رفتن به کوه درخواست چرخیدن چرخ و شنیدن صدای آن را نیز داشته اند. به همین دلیل نیز به این کوه چهل دختر نیز گفته می شود.


wiki: اق قایه