لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( اسم ) درختچه ای از تیر. گل سرخیان که خاردار است و بحالت وحشی در جنگلهای اروپای مرکزی و نواحی معتدل آسیا روییده میشود و غالبا آنرا با درختان دیگر پیوند میزنند ارونیا.
درختچه که در همه جنگلهای شمالی می روید
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. درختچۀ خاردار و جنگلی این میوه با گل های سفید.
دانشنامه عمومی
اَزگیل ( نام علمی: Mespilus germanica ) که در زبان گیلکی به آن "کونوس", "کُنوس" ؛ در زبان مازندرانی به آن "کِنِس" و "کندس" و در زبان تالشی به آن "فتر" می گویند، نام درخت و میوه ای است از خانواده گلسرخیان از سرده ازگیل ( سرده ) ، هم خانواده با سیب، گلابی، به، زالزالک و گلابی وحشی. [ ۱] در نزهت نامه علایی هم آن را کندس خوانده اند.
میوه ازگیل بسیار سخت و اسیدی است و تا زمانی که خوب رسیده نشود قابل خوردن نیست. گوشت ازگیل پس از رسیدن از رنگ سفید به قهوه ای تغییر می یابد و کاملاً نرم و شیرین می شود. ازگیل را به صورت خام به عنوان میوه ای لذیذ، مطبوع و تقویت کننده مصرف می کنند. از ازگیل جهت تهیه شربت و کنسرو ازگیل نیز استفاده می شود. [ ۲] ازگیل در مکانی سایه روشن در جنگل های آفتاب گیر رشد می کند و خاک مرطوب، سبک و شنی با خاک برگ یا خاک سنگین رسی و به خوبی زهکشی شده برای کشت آن مناسب است[ ۳]
ازگیل ده هزار سال پیش در جنوب دریای کاسپین در مناطق گیلان و مازندران و قزوین در ایران کشت می شد. ۷۰۰ سال پیش از میلاد به یونان و در ۲۰۰ پ. م به روم رسید. کاشت این میوه از طریق رومی ها در بقیه اروپا گسترش یافت. در حال حاضر ازگیل در همهٔ جنگل های شمال ایران از ارسباران تا چناران ( بجنورد ) و در همهٔ بلندی های کرانه های دریا در دامنه جنوبی البرز و مناطق استپی می روید. [ ۴]
ازگیل سرشار از ویتامین های «ب» و «ث» است. خواص دارویی ازگیل نیز از روزگاران بسیار دور مورد توجه بوده. بقراط ازگیل را برای مبتلایان به ترشی معده و مدفوع سوزان و عوارض تب نافع می پنداشت. ازگیل برای فشار خون و چربی خون و قند خون مفید است. درمان آبسه دهان و گلو با جوشانده برگ ازگیل - درمان آنژین با جوشانده برگ آن - درمان برفک با برگ آن - منظم کردن قاعدگی - درمان سالک با جوشانده برگ - درمان اسهال بچه ها با جوشانده برگ - منظم کننده کار روده ها - جوشاندهٔ برگ ازگیل ورم گلو و ناراحتیهای حلق را از میان می برد. هم چنین به طور سنتی در گیلان و قزوین از «آب کونوس» برای درمان دهان درد استفاده می شده است. [ ۳] در درمان اسهال ساده - خونریزی داخلی - ورم روده - زخم دهان - تورم مخاط گلو با غرغره ( پزشکی ) کردن آب برگ درخت ازگیل سودمند است.
ازگیل شامل آب، قند ٬اسیدهای آلی ( اسید مالیک - اسید سیتریک - اسید تارتاریک ) ، تانن، لعاب، اسید بوریک است. [ ۲]





میوه ازگیل بسیار سخت و اسیدی است و تا زمانی که خوب رسیده نشود قابل خوردن نیست. گوشت ازگیل پس از رسیدن از رنگ سفید به قهوه ای تغییر می یابد و کاملاً نرم و شیرین می شود. ازگیل را به صورت خام به عنوان میوه ای لذیذ، مطبوع و تقویت کننده مصرف می کنند. از ازگیل جهت تهیه شربت و کنسرو ازگیل نیز استفاده می شود. [ ۲] ازگیل در مکانی سایه روشن در جنگل های آفتاب گیر رشد می کند و خاک مرطوب، سبک و شنی با خاک برگ یا خاک سنگین رسی و به خوبی زهکشی شده برای کشت آن مناسب است[ ۳]
ازگیل ده هزار سال پیش در جنوب دریای کاسپین در مناطق گیلان و مازندران و قزوین در ایران کشت می شد. ۷۰۰ سال پیش از میلاد به یونان و در ۲۰۰ پ. م به روم رسید. کاشت این میوه از طریق رومی ها در بقیه اروپا گسترش یافت. در حال حاضر ازگیل در همهٔ جنگل های شمال ایران از ارسباران تا چناران ( بجنورد ) و در همهٔ بلندی های کرانه های دریا در دامنه جنوبی البرز و مناطق استپی می روید. [ ۴]
ازگیل سرشار از ویتامین های «ب» و «ث» است. خواص دارویی ازگیل نیز از روزگاران بسیار دور مورد توجه بوده. بقراط ازگیل را برای مبتلایان به ترشی معده و مدفوع سوزان و عوارض تب نافع می پنداشت. ازگیل برای فشار خون و چربی خون و قند خون مفید است. درمان آبسه دهان و گلو با جوشانده برگ ازگیل - درمان آنژین با جوشانده برگ آن - درمان برفک با برگ آن - منظم کردن قاعدگی - درمان سالک با جوشانده برگ - درمان اسهال بچه ها با جوشانده برگ - منظم کننده کار روده ها - جوشاندهٔ برگ ازگیل ورم گلو و ناراحتیهای حلق را از میان می برد. هم چنین به طور سنتی در گیلان و قزوین از «آب کونوس» برای درمان دهان درد استفاده می شده است. [ ۳] در درمان اسهال ساده - خونریزی داخلی - ورم روده - زخم دهان - تورم مخاط گلو با غرغره ( پزشکی ) کردن آب برگ درخت ازگیل سودمند است.
ازگیل شامل آب، قند ٬اسیدهای آلی ( اسید مالیک - اسید سیتریک - اسید تارتاریک ) ، تانن، لعاب، اسید بوریک است. [ ۲]






wiki: ازگیل
ازگیل (سرده). ازگیل ( نام علمی: Mespilus ) نام یک سرده از زیرخانواده مالوئیده است.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف
wiki: ازگیل (سرده)
دانشنامه آزاد فارسی
اَزگیل (medlar)
اَزگیل
اَزگیل
اَزگیل
درختی با نام علمی Mespilus germanica، از خانوادۀ گل سرخ. این گیاه به سبب میوه هایش، که شبیه گلابی کوچکی با رنگ قهوه ای متمایل به سبز است، به فراوانی کشت می شود. میوه های آن وقتی کاملاً برسند، خوردنی اند. ارتفاع این درخت سه تا پنج متر است و خارهای سختی دارد. ازگیل وحشی در نواحی شمالی ایران می روید و به نام های محلی کنوس، ترش کنوس، ترش سر، و کوندوس معروف است. واریته های کشت شدۀ این گیاه میوه های درشت تری دارند.
اَزگیل
اَزگیل
اَزگیل
درختی با نام علمی Mespilus germanica، از خانوادۀ گل سرخ. این گیاه به سبب میوه هایش، که شبیه گلابی کوچکی با رنگ قهوه ای متمایل به سبز است، به فراوانی کشت می شود. میوه های آن وقتی کاملاً برسند، خوردنی اند. ارتفاع این درخت سه تا پنج متر است و خارهای سختی دارد. ازگیل وحشی در نواحی شمالی ایران می روید و به نام های محلی کنوس، ترش کنوس، ترش سر، و کوندوس معروف است. واریته های کشت شدۀ این گیاه میوه های درشت تری دارند.
wikijoo: ازگیل
جدول کلمات
مترادف ها
ازگیل، درخت ازگیل
پیشنهاد کاربران
جریان دروغین پانترکیسم علاقه مند به جعل و مغلطه نمیتونه ناتوانی بنیادین خودش در ادبیات و تاریخ رو با مصادره بچگانه واژگان جبران کنه.
ازگیل میوه بومی منطقه گیلان
در گیلکی کونوس بهش گفته میشه و به معنای از گیل یعنی چیزی که از گیلان اومده
در گیلکی کونوس بهش گفته میشه و به معنای از گیل یعنی چیزی که از گیلان اومده
ادعا که �فارس ها به دلیل سکونت در سیبری یخزده فاقد باغ های میوه بودند و کلمات مربوط به میوه ها را از تورکیستان گرفته اند� کاملاً نادرست و فاقد پایه علمی و تاریخی است. بیایید با تحلیل مستند، آن را بررسی کنیم:
... [مشاهده متن کامل]
- - -
۱. فارس ها و موقعیت جغرافیایی
فارس ها هیچ گاه در سیبری یخ زده زندگی نکرده اند.
سرزمین اصلی فارسی زبانان ( فارس ها ) ایران مرکزی و جنوبی است، مناطقی با آب وهوای گرم و معتدل که باغ های میوه دار از جمله سیب، گلابی، خرما و انار در آن ها هزاران سال قدمت دارد.
منابع تاریخی و باستان شناسی نشان می دهند که کشاورزی و باغداری در ایران باستان بسیار پیشرفته بوده است:
هخامنشیان و اشکانیان باغ های وسیع داشتند ( منابع: Herodotus, Histories؛ Dumper, Michael – Cities of the Ancient Near East ) .
متون پهلوی و اوستایی بارها به میوه ها و باغ ها اشاره دارند.
- - -
۲. واژه های فارسی مرتبط با میوه
کلمات فارسی مانند:
سیب ← از پهلوی sib
انار ← از پهلوی anar
گلابی ← از پهلوی barg ( برگ ) تطورات محلی
همه این واژه ها ریشه ایرانی دارند و هیچ ارتباطی با زبان های ترکی سنتی یا تورکیستان ندارند.
منابع معتبر زبان شناسی:
Windfuhr, Gernot. Persian Grammar ( 2009 )
Lazard, Gilbert. A Grammar of Contemporary Persian ( 1992 )
MacKenzie, D. N. A Concise Pahlavi Dictionary ( 1971 )
- - -
۳. تورکیستان و تأثیر فرهنگی
تورکیستان ( آسیای میانه ) سرزمینی است که زبان ترکی در آن رایج است و فرهنگ کشاورزی خاص خود را دارد.
اما هیچ شواهد تاریخی یا زبانی مبنی بر انتقال واژه های پایه ای کشاورزی و میوه از تورکیستان به فارس ها وجود ندارد.
حتی در دوران اسلام، تبادلات فرهنگی و زبانی بیشتر در حوزه ی علوم، هنر و ادبیات بوده، نه در واژگان پایه کشاورزی که قدمتی هزاران ساله در ایران دارند.
- - -
✅ نتیجه علمی
ادعای مطرح شده کاملاً جعلی است و هیچ سند زبانی یا تاریخی ندارد.
فارسی از ریشه های ایرانی ( اوستایی، پهلوی، فارسی باستان ) تشکیل شده و بسیاری از واژه های پایه کشاورزی و میوه، هزاران سال قبل از تأثیر زبان های ترکی در ایران وجود داشته اند.
- - -
... [مشاهده متن کامل]
- - -
۱. فارس ها و موقعیت جغرافیایی
فارس ها هیچ گاه در سیبری یخ زده زندگی نکرده اند.
سرزمین اصلی فارسی زبانان ( فارس ها ) ایران مرکزی و جنوبی است، مناطقی با آب وهوای گرم و معتدل که باغ های میوه دار از جمله سیب، گلابی، خرما و انار در آن ها هزاران سال قدمت دارد.
منابع تاریخی و باستان شناسی نشان می دهند که کشاورزی و باغداری در ایران باستان بسیار پیشرفته بوده است:
هخامنشیان و اشکانیان باغ های وسیع داشتند ( منابع: Herodotus, Histories؛ Dumper, Michael – Cities of the Ancient Near East ) .
متون پهلوی و اوستایی بارها به میوه ها و باغ ها اشاره دارند.
- - -
۲. واژه های فارسی مرتبط با میوه
کلمات فارسی مانند:
سیب ← از پهلوی sib
انار ← از پهلوی anar
گلابی ← از پهلوی barg ( برگ ) تطورات محلی
همه این واژه ها ریشه ایرانی دارند و هیچ ارتباطی با زبان های ترکی سنتی یا تورکیستان ندارند.
منابع معتبر زبان شناسی:
- - -
۳. تورکیستان و تأثیر فرهنگی
تورکیستان ( آسیای میانه ) سرزمینی است که زبان ترکی در آن رایج است و فرهنگ کشاورزی خاص خود را دارد.
اما هیچ شواهد تاریخی یا زبانی مبنی بر انتقال واژه های پایه ای کشاورزی و میوه از تورکیستان به فارس ها وجود ندارد.
حتی در دوران اسلام، تبادلات فرهنگی و زبانی بیشتر در حوزه ی علوم، هنر و ادبیات بوده، نه در واژگان پایه کشاورزی که قدمتی هزاران ساله در ایران دارند.
- - -
✅ نتیجه علمی
ادعای مطرح شده کاملاً جعلی است و هیچ سند زبانی یا تاریخی ندارد.
فارسی از ریشه های ایرانی ( اوستایی، پهلوی، فارسی باستان ) تشکیل شده و بسیاری از واژه های پایه کشاورزی و میوه، هزاران سال قبل از تأثیر زبان های ترکی در ایران وجود داشته اند.
- - -
ادعاها را به طور مستند بررسی می کنم و منابع معتبر هم ذکر می کنم تا مشخص شود کدام بخش ها علمی و کدام بخش ها جعلی یا غیرمستند هستند. برای نظم، تحلیل را به بخش های جداگانه تقسیم می کنم:
- - -
... [مشاهده متن کامل]
۱. واژه �ازگیل� و ریشه ترکی آن
ادعا:
> �ازگیل� از ترکی �ازگیله� گرفته شده و از �از� به معنی له کردن و �گیله� به معنی عنبیه یا هر چیز گرد و کوچک ساخته شده است.
واقعیت:
واژه �ازگیل� در فارسی به میوه ای کوچک و گرد شبیه گیلاس و زالزالک گفته می شود.
منابع معتبر زبان شناسی فارسی و لغت نامه ها، از جمله لغت نامه دهخدا، فرهنگ فارسی عمید، فرهنگ معین و فرهنگ زبان فارسی ( انتشارات دانشگاه تهران ) ، به ریشه ی اوستایی یا فارسی باستان اشاره دارند و هیچ مدرکی برای ریشه ترکی وجود ندارد.
ریشه واقعی �ازگیل� به نظر می رسد از فارسی میانه ( پهلوی ) باشد و برخی ریشه ها به āz - gil یا مشابه با gil به معنی خاک یا گِل و �کوچک� در ترکیب ها اشاره دارد. ادعاهای ترکی سازی کاملاً حدسی و بدون مدرک است.
نتیجه: ادعای ترکی بودن �ازگیل� جعلی است و هیچ سند تاریخی ندارد.
- - -
۲. واژه های گیلاس، آلو، آلوچه، شفتالو و نسبت دادن آنها به ترکی
ادعا:
> همه این میوه ها از ترکی آمده اند ( مثلاً شفتالو از �آلوچ تورکی� ) .
واقعیت:
شفتالو: در فارسی باستان و پهلوی شواهدی برای haftālū یا haftālūg وجود دارد، که از ترکی نیست و �هسته دار� یا �بادمی� معنی داده می شود.
آلو / آلوچه / گیلاس: ریشه های فارسی و ایرانی دارند و با ترکی ربطی ندارند.
بسیاری از این واژه ها در متون کهن فارسی و حتی در اوستا و پهلوی آمده اند.
نتیجه: این ادعا نیز جعلی است و به قصد القای نفوذ �زبان ترکی� در فارسی ساخته شده است.
- - -
۳. واژه �هلو�
ادعا:
> هلو از ترکی آمده و در پهلوی la�k - al�g بوده است.
واقعیت:
طبق منابع معتبر:
واژه �هلو� /holū/ در فارسی میانه به صورت hulu یا halūg آمده است.
در پهلوی �halūg� به معنای هلو ذکر شده است.
این واژه هیچ ربطی به ترکی ندارد و قدمت آن حداقل به فارسی میانه و اوستایی می رسد.
منابع: فرهنگ فارسی معین، فرهنگ دهخدا، R. G. Kent, Old Persian Glossary.
- - -
۴. واژه �خربزه� و ادعای ریشه ترکی
ادعا:
> خربزه از ترکی �قارپوز� گرفته شده است.
واقعیت:
خربزه /xarbuz/ در فارسی میانه به صورت xarbuz آمده است، که هم ریشه اوستایی و هم پهلوی دارد.
هیچ مدرک تاریخی وجود ندارد که �خربزه� از �قارپوز� ترکی آمده باشد.
واژه �کَرمبوز� یا �قارپوز� در ترکی عثمانی و ترکی قدیم بعدها وارد فارسی شده است، اما این قدمت کوتاه و بعدی است و با واژه فارسی میانه �خربزه� متفاوت است.
- - -
۵. واژه �لیمو�
ادعا:
> لیمو از سنسکریت است و نه ترکی یا فارسی.
واقعیت:
واژه �لیمو� /limu/ از سنسکریت و ریشه های هندو - اروپایی آمده است.
منابع معتبر:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید و معین
فرهنگ لغت های تاریخی فارسی
هیچ مدرکی برای ترکی بودن �لیمو� وجود ندارد.
- - -
۶. جمع بندی
واژه ادعای جعلی واقعیت منبع معتبر
ازگیل ترکی: ازمک گیله فارسی باستان/پهلوی، بدون سند ترکی دهخدا، عمید، معین
هلو ترکی پهلوی halūg، فارسی میانه فرهنگ پهلوی، معین
خربزه ترکی �قارپوز� فارسی میانه xarbuz دهخدا، نورایی
شفتالو / آلو / آلوچه ترکی ریشه فارسی و ایرانی فرهنگ نورایی، دهخدا
لیمو سنسکریت صحیح دهخدا، عمید، معین
نتیجه کلی:
تمام ادعاهای مطرح شده مبتنی بر �ریشه ترکی بودن تمام میوه ها� جعلی است و با شواهد تاریخی و زبان شناسی معتبر تطابق ندارد. بسیاری از این ادعاها تنها برای القای نفوذ ترکی ها در زبان فارسی و تاریخ ایران ساخته شده اند و فاقد پایه علمی هستند.
- - -
- - -
... [مشاهده متن کامل]
۱. واژه �ازگیل� و ریشه ترکی آن
ادعا:
> �ازگیل� از ترکی �ازگیله� گرفته شده و از �از� به معنی له کردن و �گیله� به معنی عنبیه یا هر چیز گرد و کوچک ساخته شده است.
واقعیت:
واژه �ازگیل� در فارسی به میوه ای کوچک و گرد شبیه گیلاس و زالزالک گفته می شود.
منابع معتبر زبان شناسی فارسی و لغت نامه ها، از جمله لغت نامه دهخدا، فرهنگ فارسی عمید، فرهنگ معین و فرهنگ زبان فارسی ( انتشارات دانشگاه تهران ) ، به ریشه ی اوستایی یا فارسی باستان اشاره دارند و هیچ مدرکی برای ریشه ترکی وجود ندارد.
ریشه واقعی �ازگیل� به نظر می رسد از فارسی میانه ( پهلوی ) باشد و برخی ریشه ها به āz - gil یا مشابه با gil به معنی خاک یا گِل و �کوچک� در ترکیب ها اشاره دارد. ادعاهای ترکی سازی کاملاً حدسی و بدون مدرک است.
نتیجه: ادعای ترکی بودن �ازگیل� جعلی است و هیچ سند تاریخی ندارد.
- - -
۲. واژه های گیلاس، آلو، آلوچه، شفتالو و نسبت دادن آنها به ترکی
ادعا:
> همه این میوه ها از ترکی آمده اند ( مثلاً شفتالو از �آلوچ تورکی� ) .
واقعیت:
شفتالو: در فارسی باستان و پهلوی شواهدی برای haftālū یا haftālūg وجود دارد، که از ترکی نیست و �هسته دار� یا �بادمی� معنی داده می شود.
آلو / آلوچه / گیلاس: ریشه های فارسی و ایرانی دارند و با ترکی ربطی ندارند.
بسیاری از این واژه ها در متون کهن فارسی و حتی در اوستا و پهلوی آمده اند.
نتیجه: این ادعا نیز جعلی است و به قصد القای نفوذ �زبان ترکی� در فارسی ساخته شده است.
- - -
۳. واژه �هلو�
ادعا:
> هلو از ترکی آمده و در پهلوی la�k - al�g بوده است.
واقعیت:
طبق منابع معتبر:
واژه �هلو� /holū/ در فارسی میانه به صورت hulu یا halūg آمده است.
در پهلوی �halūg� به معنای هلو ذکر شده است.
این واژه هیچ ربطی به ترکی ندارد و قدمت آن حداقل به فارسی میانه و اوستایی می رسد.
منابع: فرهنگ فارسی معین، فرهنگ دهخدا، R. G. Kent, Old Persian Glossary.
- - -
۴. واژه �خربزه� و ادعای ریشه ترکی
ادعا:
> خربزه از ترکی �قارپوز� گرفته شده است.
واقعیت:
خربزه /xarbuz/ در فارسی میانه به صورت xarbuz آمده است، که هم ریشه اوستایی و هم پهلوی دارد.
هیچ مدرک تاریخی وجود ندارد که �خربزه� از �قارپوز� ترکی آمده باشد.
واژه �کَرمبوز� یا �قارپوز� در ترکی عثمانی و ترکی قدیم بعدها وارد فارسی شده است، اما این قدمت کوتاه و بعدی است و با واژه فارسی میانه �خربزه� متفاوت است.
- - -
۵. واژه �لیمو�
ادعا:
> لیمو از سنسکریت است و نه ترکی یا فارسی.
واقعیت:
واژه �لیمو� /limu/ از سنسکریت و ریشه های هندو - اروپایی آمده است.
منابع معتبر:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید و معین
فرهنگ لغت های تاریخی فارسی
هیچ مدرکی برای ترکی بودن �لیمو� وجود ندارد.
- - -
۶. جمع بندی
واژه ادعای جعلی واقعیت منبع معتبر
ازگیل ترکی: ازمک گیله فارسی باستان/پهلوی، بدون سند ترکی دهخدا، عمید، معین
هلو ترکی پهلوی halūg، فارسی میانه فرهنگ پهلوی، معین
خربزه ترکی �قارپوز� فارسی میانه xarbuz دهخدا، نورایی
شفتالو / آلو / آلوچه ترکی ریشه فارسی و ایرانی فرهنگ نورایی، دهخدا
لیمو سنسکریت صحیح دهخدا، عمید، معین
نتیجه کلی:
تمام ادعاهای مطرح شده مبتنی بر �ریشه ترکی بودن تمام میوه ها� جعلی است و با شواهد تاریخی و زبان شناسی معتبر تطابق ندارد. بسیاری از این ادعاها تنها برای القای نفوذ ترکی ها در زبان فارسی و تاریخ ایران ساخته شده اند و فاقد پایه علمی هستند.
- - -
ازگیل کلمه ای تورکی است که در اصل ازگیله می باشد و از دو جزو از از فعل ازمک به معنی له کردن و گیله به معنی عنبیه چشم و هر چیز گرد و کوچک تشکیل یافته و با هم به معنی میوه گرد و کوچکی است که له می شود و
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
ازگیل هم موقع رسیدن له مانند می شود از این دسته اسامی میوه گیلاس گیله نار یا همان البالو اوزوم گیله سی یعنی حبه انگور داریم همچنین اسامی آلو آلوچه زرد آلو شفتالو هلو از آلوچ تورکی به معنی شفتالو گرفته شده است خربزه ازقارپوز لیمو از لیمنگی گوجه فرنگی از کلمه گوجه فندق پسته از فیستیق وغیره فارسها به دلیل سکونت در سیبری یخزده فاقد باغهای میوه بودند فلذا این کلمات را از باغهای تورکیستان گرفته اند
جالبه هرکی واسه خودش یه تفسیر داره ، دوستی اومده میگه اسمش ترکی هست !
اول باید یه نگاه کرد دید اولین مناطقی که ازگیل بود کجاست بعد دنبال پیشینه اسمش رفت .
ازگیل اولین بار در گیلان یافت شد و تا اون زمان جز مناطق کوهستانی کاسپین جایی نبود ، بعدها در مناطق دیگر ورود کرد و حتی تا یونان و اروپا رسید . وقتی که میوه ای گیلانی هست و در همین مناطق رویش میکنه عقل سلیم میگه که اسمش باید گیلانی باشه مگر این که شما بخوای فکر کنی که گیلانی ها بی نام صداش میکردن بعدها که به مناطق دیگه رفته براش اسم گذاشتن
... [مشاهده متن کامل]
اول باید یه نگاه کرد دید اولین مناطقی که ازگیل بود کجاست بعد دنبال پیشینه اسمش رفت .
ازگیل اولین بار در گیلان یافت شد و تا اون زمان جز مناطق کوهستانی کاسپین جایی نبود ، بعدها در مناطق دیگر ورود کرد و حتی تا یونان و اروپا رسید . وقتی که میوه ای گیلانی هست و در همین مناطق رویش میکنه عقل سلیم میگه که اسمش باید گیلانی باشه مگر این که شما بخوای فکر کنی که گیلانی ها بی نام صداش میکردن بعدها که به مناطق دیگه رفته براش اسم گذاشتن
... [مشاهده متن کامل]
ازگیل کلمه ای تورکی است و از دو کلمه تورکی ازیلمک ) له شدن ) و گیل ( به معنی هسته و دانه ) گرفته شده است و از زبان تورکی وارد زبان کولیها شده و ربطی به نام کولیهای گیل و گیلانی ندارد که گیل در اسم آنها کلمه ای پنجابی به معنی مرطوب است
... [مشاهده متن کامل]
کلمه گیل در کلمه تورکی دیگر گیلاس نیز به کار رفته گیل ( دانه، هسته ) و آس ( آویزان ) تشکیل شده
کلمات تورکی ازگیل، گیلاس و گیل از سر صدقه تورکها وارد زبان کولیهای ایران شده
... [مشاهده متن کامل]
کلمه گیل در کلمه تورکی دیگر گیلاس نیز به کار رفته گیل ( دانه، هسته ) و آس ( آویزان ) تشکیل شده
کلمات تورکی ازگیل، گیلاس و گیل از سر صدقه تورکها وارد زبان کولیهای ایران شده
واژه ای فارسی هست
گیل به معنای دانه و حبه هست
در خراسان مادربزرگا به هر گیسشون گیله میگفتن
گیلان و گیلان غرب در فارسی وجود داره
گیله نام یکی از شاهزاده های ساسانی بوده
گلاره به معنای تخم چشم و نور چشم نام کردی و لری هست
... [مشاهده متن کامل]
نارگیل در پهلوی انارگیل بوده که به عربی شده نارجیل
اینم مانند هزاران واژه ای که از آذرباییجان به ترکها رسیده هست
گیل به معنای دانه و حبه هست
در خراسان مادربزرگا به هر گیسشون گیله میگفتن
گیلان و گیلان غرب در فارسی وجود داره
گیله نام یکی از شاهزاده های ساسانی بوده
گلاره به معنای تخم چشم و نور چشم نام کردی و لری هست
... [مشاهده متن کامل]
نارگیل در پهلوی انارگیل بوده که به عربی شده نارجیل
اینم مانند هزاران واژه ای که از آذرباییجان به ترکها رسیده هست
ازگیل واژه ای فارسی هست
گیل به معنای دانه و حبه هست
گیلان و گیلان غرب در فارسی وجود داره
گیله نام یکی از شاهزاده های ساسانی بوده
گیل به معنای دانه و حبه هست
گیلان و گیلان غرب در فارسی وجود داره
گیله نام یکی از شاهزاده های ساسانی بوده
ازگیل واژه تورکی است
از ترکیب از ( ازیلمک ) گیل ( گیله )
ازیلمک به معنای له شدن و گیل همان گیله به معنای دانه که خب دانه این میوه تقریبا به این صورته
مثل گیلاس که از ترکیب گیل آس به معنای دانه آویزان
از ترکیب از ( ازیلمک ) گیل ( گیله )
ازیلمک به معنای له شدن و گیل همان گیله به معنای دانه که خب دانه این میوه تقریبا به این صورته
مثل گیلاس که از ترکیب گیل آس به معنای دانه آویزان
ازگیل:در زبان ترکی هم نام نوعی میوه است و هم به معنی لوس
🔺در زبان تورکی �گیله� به مرکز برخی اجسام گفته می شود، که با کلمات دیگر تورکی دَنه و چَردَک ( هسته ) مترادف است، مانند گؤزۆن گیله سی ( عنبیه چشم ) ، اۆزۆم گیله سی ( دانه انگور ) ، قره گیله ( چشم سیاه )
... [مشاهده متن کامل]
🔺�آس� هم از فعل آسیلماق به معنی آویزان گرفته شده است.
🍒گیلاس ( گیله آس ) : آسیلی چردک، آسیلی دنه ( دانه آویزان )
🔺در تورکی به آلبالو هم �گیله نار� می گویند ( گیله کی نارا اوخشویور )
این هم نشان دهنده این واقعیت است که برای تورک ها اول نار ( انار ) وجود داشته بعد گیله نار!
🔺همچنین میوه ازگیل ( از گیل ) که قسمت �از� آن از فعل �ازیلمک� به معنی له شدن گرفته شده است؛ یعنی دانه له شده.
... [مشاهده متن کامل]
🔺�آس� هم از فعل آسیلماق به معنی آویزان گرفته شده است.
🍒گیلاس ( گیله آس ) : آسیلی چردک، آسیلی دنه ( دانه آویزان )
🔺در تورکی به آلبالو هم �گیله نار� می گویند ( گیله کی نارا اوخشویور )
این هم نشان دهنده این واقعیت است که برای تورک ها اول نار ( انار ) وجود داشته بعد گیله نار!
🔺همچنین میوه ازگیل ( از گیل ) که قسمت �از� آن از فعل �ازیلمک� به معنی له شدن گرفته شده است؛ یعنی دانه له شده.
درخت خودرو و جنگلی، در زبان گیلکی به ان
کونوس می گویند. که در گیلان وحوزه دریای کاسبین به وفور دیده می شود. واز درختان این منطقه است.
به جنگل های جنوب دریای کاسبین، هیرکانی، گویند. که بسیار متنوع است. تنها جنگل های سیاهکل دار ای 110 گونه گیاهی بیشتر از آمازون وهند است.
... [مشاهده متن کامل]
از دیگر جنگل های انبوه منطقه پس از سیاهکل، تالش، رودسر، نکا، گرگان، می باشد.
کونوس می گویند. که در گیلان وحوزه دریای کاسبین به وفور دیده می شود. واز درختان این منطقه است.
به جنگل های جنوب دریای کاسبین، هیرکانی، گویند. که بسیار متنوع است. تنها جنگل های سیاهکل دار ای 110 گونه گیاهی بیشتر از آمازون وهند است.
... [مشاهده متن کامل]
از دیگر جنگل های انبوه منطقه پس از سیاهکل، تالش، رودسر، نکا، گرگان، می باشد.
نلکه
درخت ازگیل با نام علمی Mespilus germanica که در گویش گیلکی به آن کونوس یا کُنوس می گویند و در گویش مازندرانی کنهس و کندس می گویند، میوه ای است از خانواده ی گل سرخیان از سرده ازگیل ها ( Mespilus ) هم خانواده با سیب و گلابی.
... [مشاهده متن کامل]
ازگیل، درختچه اى است خاردار که به حالت وحشى در جنگل هاى اروپاى مرکزى و نواحى معتدل آسیا مى روید و در اواخر پاییز و اوایل زمستان می رسد. ازگیل در تمام جنگل هاى شمال ایران و همه ارتفاعات سواحل دریا و در دامنه هاى البرز، دره کرج و . . . نیز به طور خودرو عمل مى آید و با نام محلى هر منطقه شناخته مى شود. تکثیر آن غالبا از طریق پیوند روى درختان دیگر از جمله پیوند روى پایه ی زالزالک ولیک صورت مى گیرد. گاهى هم روى پایه ی گلابى و به ندرت روى پایه ی بِه پدید مى آید و نوع پیوند، شکمى است که در تابستان انجام مى شود.
ازگیل رسیده داراى لعاب نباتى فراوان و تانن بوده و از قند گلوکز، فروکتوز، سوربیتول و بعضى اسیدها و همچنین سلولز و گروه ویتامین هاى B و C، املاح معدنى و کمى پروتئین برخوردار مى باشد.
ازگیل در اواخر پاییز و اوایل زمستان مى رسد.
گل هاى درخت آن سفید و میوه اش شبیه زالزالک است؛ با این تفاوت که میوه ی ازگیل درشت تر و قهوه اى رنگ و طعمش شیرین و کمى گس است. هسته ی آن را مى کارند و درخت ازگیل را به درخت به و گلابى هم پیوند مى زنند.
بخش هاى مورد استفاده درخت ازگیل برگ و میوه ی آن است. اسامى فارسى قدیم ازگیل، " اردف " و " گیل " بوده است.
خواص ازگیل
* ازگیل سرشار از ویتامین هاى گروه B است به همین دلیل اعصاب را تقویت مى کند.
* ازگیل داراى مقدار زیادى کربوهیدرات است که موجب تولید انرژى در بدن می شود.
* ازگیل حاوی ماده اى به نام " تانن " است که بهترین دارو براى درمان عفونت هاى روده ی بزرگ به شمار می رود و به عنوان قابض و رفع التهاب معده توصیه و تجویز شده است.
* ازگیل به دلیل داشتن ویتامین C برای کم خونی ناشی از فقر آهن مفید است زیرا این ویتامین جذب آهن را افزایش می دهد.
* مصرف ازگیل چه به صورت خام و چه به صورت کنسرو شده برای معالجه ی اسهال ساده اثر قطعى دارد.
* خوردن ازگیل خام و خصوصا نارس که تانن بیشترى دارد در معالجه ی خونریزى هاى داخلى مانند بواسیر، خونریزى رحمى و غیره تأثیر شفابخش دارد.
* ازگیل در معالجه ی ورم روده به کار مى رود؛ بدین منظور باید 230 گرم ازگیل را پس از جدا کردن پوست و دانه در کمى شیر حل نموده و مصرف کرد.
* در معالجه ی زخم دهان و تورم مخاط گلو مؤثر است؛ بدین منظور باید 50 گرم از برگ درخت ازگیل را در یک لیتر آب بجوشانند و با کمى از آن در شبانه روز چند مرتبه دهان را بشویند و غرغره کنند.
* ازگیل ادرارآور است.
* میوه ی تازه و رسیده ی ازگیل یا کنسرو آن براى درمان اختلال قاعدگى خانم ها مفید است.
* جوشانده ی نیم گرم برگ ازگیل پوست هاى ظریف را تقویت مى کند و معالج برفک است.
* اگر هر روز سه بار با جوشانده ی برگ ازگیل غرغره شود، آنژین را معالجه مى نماید.
* ازگیل به دلیل داشتن لعاب، سینه را نرم می کند، عطش را فرو می نشاند و ضد صفرا است.
* ضماد ازگیل جوش های بدن را ازبین می برد.
* برای معالجه ی اسهال خونی می توان مقدار دوز مشخصی از آن را بدون پوست خورد.
ازگیل در قدیم:
خواص دارویی ازگیل از روزگاران بسیار دور مورد توجه بوده است. بقراط ازگیل را برای مبتلایان به ترشی معده و مدفوع سوزان و عوارض تب نافع می پنداشت.
ازگیل از نظر طب سنتی سرد و خشک است.
در قدیم برای درمان آبسه ی دهان و گلو، آنژین، برفک، سالک، اسهال بچه ها، منظم کردن کار روده ها، ورم گلو و ناراحتی های حلق از جوشانده ی برگ ازگیل استفاده می کردند.
ترکیبات شیمیایی ازگیل:
آب، قند، اسیدهای آلی ( اسید مالیک، اسید سیتریک و اسید تارتاریک ) ، تانن، لعاب و اسید بوریک از اجزای عمده ی تشکیل دهنده ی ازگیل می باشند.
ازگیل میوه ی سه هزار ساله ی شمال ایران
ازگیل از حدود سه هزار سال پیش در جنوب دریای خزر و در مناطق گیلان و مازندران کشت می شد.
700 سال پیش از میلاد به یونان و در 200 سال پیش از میلاد به روم رسید. کاشت این میوه از طریق رومی ها در بقیه ی اروپا گسترش یافت.
میوه ی ازگیل بسیار سخت و اسیدی است و تا خوب رسیده نشود قابل خوردن نیست ضمن این که برای جلوگیری از پوسیده شدن آن بر روی درخت معمولا میوه ها را زودتر برداشت می کنند.
ازگیل را به صورت خام به عنوان میوه ای لذیذ، مطبوع و تقویت کننده مصرف می کنند و از آن شربت و کنسرو ازگیل تهیه می کنند.
دقت کنید
هسته ی ازگیل به علت داشتن اسید سیانیدریک، عنصری سمی است و خوردن آن خطرناک است.
... [مشاهده متن کامل]
ازگیل، درختچه اى است خاردار که به حالت وحشى در جنگل هاى اروپاى مرکزى و نواحى معتدل آسیا مى روید و در اواخر پاییز و اوایل زمستان می رسد. ازگیل در تمام جنگل هاى شمال ایران و همه ارتفاعات سواحل دریا و در دامنه هاى البرز، دره کرج و . . . نیز به طور خودرو عمل مى آید و با نام محلى هر منطقه شناخته مى شود. تکثیر آن غالبا از طریق پیوند روى درختان دیگر از جمله پیوند روى پایه ی زالزالک ولیک صورت مى گیرد. گاهى هم روى پایه ی گلابى و به ندرت روى پایه ی بِه پدید مى آید و نوع پیوند، شکمى است که در تابستان انجام مى شود.
ازگیل رسیده داراى لعاب نباتى فراوان و تانن بوده و از قند گلوکز، فروکتوز، سوربیتول و بعضى اسیدها و همچنین سلولز و گروه ویتامین هاى B و C، املاح معدنى و کمى پروتئین برخوردار مى باشد.
ازگیل در اواخر پاییز و اوایل زمستان مى رسد.
گل هاى درخت آن سفید و میوه اش شبیه زالزالک است؛ با این تفاوت که میوه ی ازگیل درشت تر و قهوه اى رنگ و طعمش شیرین و کمى گس است. هسته ی آن را مى کارند و درخت ازگیل را به درخت به و گلابى هم پیوند مى زنند.
بخش هاى مورد استفاده درخت ازگیل برگ و میوه ی آن است. اسامى فارسى قدیم ازگیل، " اردف " و " گیل " بوده است.
خواص ازگیل
* ازگیل سرشار از ویتامین هاى گروه B است به همین دلیل اعصاب را تقویت مى کند.
* ازگیل داراى مقدار زیادى کربوهیدرات است که موجب تولید انرژى در بدن می شود.
* ازگیل حاوی ماده اى به نام " تانن " است که بهترین دارو براى درمان عفونت هاى روده ی بزرگ به شمار می رود و به عنوان قابض و رفع التهاب معده توصیه و تجویز شده است.
* ازگیل به دلیل داشتن ویتامین C برای کم خونی ناشی از فقر آهن مفید است زیرا این ویتامین جذب آهن را افزایش می دهد.
* مصرف ازگیل چه به صورت خام و چه به صورت کنسرو شده برای معالجه ی اسهال ساده اثر قطعى دارد.
* خوردن ازگیل خام و خصوصا نارس که تانن بیشترى دارد در معالجه ی خونریزى هاى داخلى مانند بواسیر، خونریزى رحمى و غیره تأثیر شفابخش دارد.
* ازگیل در معالجه ی ورم روده به کار مى رود؛ بدین منظور باید 230 گرم ازگیل را پس از جدا کردن پوست و دانه در کمى شیر حل نموده و مصرف کرد.
* در معالجه ی زخم دهان و تورم مخاط گلو مؤثر است؛ بدین منظور باید 50 گرم از برگ درخت ازگیل را در یک لیتر آب بجوشانند و با کمى از آن در شبانه روز چند مرتبه دهان را بشویند و غرغره کنند.
* ازگیل ادرارآور است.
* میوه ی تازه و رسیده ی ازگیل یا کنسرو آن براى درمان اختلال قاعدگى خانم ها مفید است.
* جوشانده ی نیم گرم برگ ازگیل پوست هاى ظریف را تقویت مى کند و معالج برفک است.
* اگر هر روز سه بار با جوشانده ی برگ ازگیل غرغره شود، آنژین را معالجه مى نماید.
* ازگیل به دلیل داشتن لعاب، سینه را نرم می کند، عطش را فرو می نشاند و ضد صفرا است.
* ضماد ازگیل جوش های بدن را ازبین می برد.
* برای معالجه ی اسهال خونی می توان مقدار دوز مشخصی از آن را بدون پوست خورد.
ازگیل در قدیم:
خواص دارویی ازگیل از روزگاران بسیار دور مورد توجه بوده است. بقراط ازگیل را برای مبتلایان به ترشی معده و مدفوع سوزان و عوارض تب نافع می پنداشت.
ازگیل از نظر طب سنتی سرد و خشک است.
در قدیم برای درمان آبسه ی دهان و گلو، آنژین، برفک، سالک، اسهال بچه ها، منظم کردن کار روده ها، ورم گلو و ناراحتی های حلق از جوشانده ی برگ ازگیل استفاده می کردند.
ترکیبات شیمیایی ازگیل:
آب، قند، اسیدهای آلی ( اسید مالیک، اسید سیتریک و اسید تارتاریک ) ، تانن، لعاب و اسید بوریک از اجزای عمده ی تشکیل دهنده ی ازگیل می باشند.
ازگیل میوه ی سه هزار ساله ی شمال ایران
ازگیل از حدود سه هزار سال پیش در جنوب دریای خزر و در مناطق گیلان و مازندران کشت می شد.
700 سال پیش از میلاد به یونان و در 200 سال پیش از میلاد به روم رسید. کاشت این میوه از طریق رومی ها در بقیه ی اروپا گسترش یافت.
میوه ی ازگیل بسیار سخت و اسیدی است و تا خوب رسیده نشود قابل خوردن نیست ضمن این که برای جلوگیری از پوسیده شدن آن بر روی درخت معمولا میوه ها را زودتر برداشت می کنند.
ازگیل را به صورت خام به عنوان میوه ای لذیذ، مطبوع و تقویت کننده مصرف می کنند و از آن شربت و کنسرو ازگیل تهیه می کنند.
دقت کنید
هسته ی ازگیل به علت داشتن اسید سیانیدریک، عنصری سمی است و خوردن آن خطرناک است.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)