معذور داشتنمعراجمعرفمعرفتمعرفت الحیاتمعرفت شناسیمعرفتیمعرفه الروحمعرفه النفسمعرفیمعرفی رسمیمعرفی عناصر یک جسممعرفی کردنمعرفی کنندهمعرقمعروض علیهمعروفمعروف ومشهور کردنمعروفیتمعززمعزول نشدنیمعزول کردنمعسرمعسر یا عاجز از پرداختمعشوقمعشوقهمعشوقه دزد مسلحمعصرهمعصوممعصوم و پاک چون کودکمعصومیتمعصیتمعصیت کردنمعضلمعطرمعطر سازیمعطر کردنمعطر کردن وبعمل اوردن مشروباتمعطل شدنمعطل کردنمعطوف به گذشتهمعطوف داشتنمعقولمعقولاتمعقولیتمعلقمعلق در هوامعلق زدنمعلق زدن بر روی دستهامعلق زن