مترادف های فارسی به انگلیسی با حرف ا - صفحه 41

دیکشنری مترجم بپرس

فهرست واژگان در مترادف های فارسی به انگلیسی با حرف ا - صفحه 41

از خود بیخودی از خود دور کردن از خود راضی از خود راضی گری از خود سلب کردن از خود گذشتگی از خود گذشته از خود ندانستن از خوشی جست وخیز کردن از درازا از درازی از درجه اعتبار ساقط کردن از درجه بالا از درون از درون و بیرون از دست باز کردن از دست دادگی از دست دادن از دست دادن رنگ از دست دادن صفات انسانی از دست دادنی از دست رفته از دست ندادن از دست ندادنی از دستور خارج کردن از دل از دم قیچی رد کردن از دنبال امدن از دهن یا بینی جاری شدن از دو سر از دو سره از دو سو بر امده از دو سو کاو از دو طرف متقارن از دور از دورترین نقطه خارج از دیدن محروم کردن از دیگران جدا کردن از دیگری گرفتن از دین برگشته از راه از راه بدر بردن از راه بدر کردن از راه پرسش یاد دادن از راه پلهکان عقبی از راه پوست از راه پوستی از ورا پوست از راه خشکی از راه دهان از راه دور

37 38 39 40 41 42 43 44 45 46