باربار اوردنبار اوردن بچهبار اوردن کودکبار بردنبار خیزانیبار دستگاهبار دیگربار روی چیزی گذاشتنبار زدنبار شدهبار فرستادنبار گیری شدنبار معنایی رساندنبار و بنهبار و مسافربار واگنبار کشتیبار کنندهبارانباران اسیدیباران امدنباران اورباران دیدهباران ریزباران زاباران زدهباران سنجباران سیل اساباران شدیدباران گیرباران می باردباران نیمه منجمدباران کمباراندازباراندازیباراندازی کردنبارانیبارانی برزنتیبارانی مشماییبارانیدنباراورباراور کردن با کودباراوردن ازراه اموزش و پرورشبارای مخفیباربرباربر ایستگاه راه اهنباربر فرودگاهباربر لنگرگاهباربر کشتی