باربر

/bArbar/

    porter
    dolly
    trucker
    freighter
    porter

فارسی به انگلیسی

باربر ایستگاه راه اهن
redcap

باربر فرودگاه
skycap

باربر لنگرگاه
docker, longshoreman

باربر کشتی
stevedore

مترادف ها

backer (اسم)
پشتیبان، حامی، نگهدار، باربر

porter (اسم)
ابجو، باربر، حامل، حمال، حاجب، دربان، آبجو پورتر، ناقل امراض

coolie (اسم)
باربر، حمال

پیشنهاد کاربران

barber
ارایشگر
باربر/باربردار:
بر در باربر ( bār - bar ) از فعل بردن گرفته شده است. احتمالاً بردار در" باربردار" نیز مشتق از همین فعل است و بنابراین باید به ضمّ ب ( bordār ) تلفظ شود. اما بعضی احتمال می دهند که از فعل برداشتن گرفته شده باشد و در این صورت به فتح ب ( bardār ) تلفظ میشود. قول اخیر صحیح تر به نظر می رسد.
...
[مشاهده متن کامل]

( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۵۵. )

بپرس