کالسکهکالسکه چیکالیبرکالیبر تفنگکامکامپیوتر کوچککامپیوتری شدنکامپیوتری کردنکاملکامل شدنکامل شدهکامل کردنکاملاکاملا بازکاملا رسیدهکاملا رشد کردهکاملا شک ست خوردهکاملا فرو بردنکامواکامکارکامکاریکامیابکامیاب شدنکامیابیکامیونکامیون سر بستهکانکان کنیکانالکانال یا مجرای ابکانتنینرکاندیدکاندید شدنکاندید شدهکاندید کردنکاندیداتوری خود را حفظ کردکانگسترکانگوروکانونکانون عدسیکانونیکانیکاهکاهشکاهش دادنکاهش دادن بحرانکاهش سطح نمایندگى سیاسىکاهش فعالیتکاهلکاهنده