پر بار کردنپر بارانپر برازپر برگپر بودنپر تلا طمپر توپ و تشرپر ثمر شدنپر جزءیاتپر جلوهپر چین کردنپر حرفی کردنپر خوردنپر خوریپر خوری کردنپر دراوردن جوجه پرندگانپر دردسرپر رنگپر ریختنپر زحمتپر زرق و برقپر زرق و برق کردنپر زور وکهنهپر سر و صداپر سرگذشتپر شدنپر شکوفهپر صداپر فروغپر گویی کردنپر ماس پذیرپر مانندپر مخاطرهپر نشدهپر کبرپر کردنپر کردن خللپرابپراثرپرارزشپراز توطلهپراز غلطپراسایشپراشوبپرالتهابپراندنپراکندگیپراکندگی کردنپراکندنپراکنده