پر زرق و برق

/porzarqobarq/

معنی انگلیسی:
meretricious, flamboyant, fussy, glaring, glittery, lustrous, luxurious, showy, glitzy, plush

مترادف ها

splendid (صفت)
براق، عالی، غرا، با شکوه، پر زرق و برق، باجلال

gaudy (صفت)
لوس، زرق و برق دار، جلف، پر زرق و برق، نمایش دار، پر زرق و برق و توخالی

sheeny (صفت)
براق، پر زرق و برق

gaily (قید)
با روح، پر زرق و برق، با خوشحالی، با سرور و نشاط

splendidly (قید)
پر زرق و برق، باجلال، باشکوه

فارسی به عربی

بشکل مرح، رائع

پیشنهاد کاربران

فاخر
gaudy
شیک و پیک
چشم پُر کُن
خانه مادر بزرگم همیشه پر زرق و برق
glamorous
روشنی و ساختگی
طاغوتی
معنیاشرافی، پرزرق وبرق در جدول

بپرس