( definite article )
• (1) تعریف: used before nouns or noun phrases in order to specify something already understood.
- The book (that I just mentioned) is a classic.
[ترجمه H] کتابی که گفتم یه کتاب کلاسیک است|
[ترجمه آرسین] کتابی که بهش اشاره کردم یک کتاب کلاسیک است|
[ترجمه mahy] کتابی گه بهت گفتم کتاب کلاسیکیه|
[ترجمه Shiva] آن کتاب یک کتاب کلاسیک است|
[ترجمه امیر قلیزاده] کتابی که گفتم یک کتب کلاسیک است|
[ترجمه ماکان] کتابی که گفتم یه کتاب کلاسیکه|
[ترجمه ب ت چ] بیشین بینیم باعو بچه سوسول ترجمه ایزی ایزی تمام تمام|
[ترجمه Mohammad] کتابی ( که اشاره کردم ) یک کتاب کلاسیک است|
[ترجمه ☆] ان کتاب که اشاره کرده بودم یک کتب کلاسیک میباشد|
[ترجمه محمد] آن کتاب ( the =ان ) یک کلاسیک است|
[ترجمه Matin] کتاب ( که من به آن اشاره کردم ) یک کتاب کلاسیک است.|
[ترجمه فریده] کتابه کلاسیکه : )|
[ترجمه گوگل] کتاب (که من به آن اشاره کردم) یک کتاب کلاسیک است[ترجمه ترگمان] کتاب (که ذکر کردم)یک کتاب کلاسیک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: used before titles.
- the Prime Minister
[ترجمه سجاد مصلحی] نخست وزیر - صدر اعظم|
[ترجمه master] نخست وزیر اعظم|
[ترجمه گوگل] نخست وزیر[ترجمه ترگمان] نخست وزیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: used to indicate something fashionable or distinctive.
- the restaurant in town
[ترجمه زهرا] رستوران در شهر است|
[ترجمه parniyan] رستوران توی شهر است|
[ترجمه م] در شهر رستوران است|
[ترجمه علی] در این شهر رستوران است|
[ترجمه P] رستورانی در شهر|
[ترجمه گوگل] رستوران در شهر[ترجمه ترگمان] رستورانی در شهر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (4) تعریف: used before nouns of climate or natural forces.
- the weather
[ترجمه محمد] شرایط جوی|
[ترجمه گوگل] آب و هوا[ترجمه ترگمان] آب و هوا …
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- the sun
• (5) تعریف: used before the proper name of a group.
- the English
• (6) تعریف: used before a proper geographic name.
- the Mississippi River
[ترجمه گوگل] رودخانه می سی سی پی
[ترجمه ترگمان] رودخانه میسیسیپی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] رودخانه میسیسیپی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (7) تعریف: used to indicate a decade.
- the sixties
• (8) تعریف: used before an adjective to convert it into a noun.
- Should I wear the red or the green (dress)?
[ترجمه سارینا] ایا من باید سبز یا قرمز ( لباس ) را بپوشم|
[ترجمه Ar.d] آیا من باید ( لباس ) قرمز یا سبز بپوشم؟|
[ترجمه P] آیا من باید ( لباس ) قرمز را بپوشم یا سبز را؟|
[ترجمه گوگل] آیا باید قرمز (لباس) را بپوشم یا سبز؟[ترجمه ترگمان] آیا من باید قرمز یا سبز (لباس)بپوشم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (9) تعریف: used to indicate a generic group.
- the animals
- the plants
• (10) تعریف: enough.
- He didn't have the stamina to finish.
[ترجمه erfan] او قدرتی نداشت تا کارش را پایان دهد|
[ترجمه گوگل] او طاقت تمام کردن را نداشت[ترجمه ترگمان] اون بنیه کافی برای تموم کردن نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (11) تعریف: per; each.
- It sells for sixty cents the bushel.
[ترجمه نیما چوبین] پیمانه ای شصت سنت به فروش می رسد.|
[ترجمه گوگل] بوشل شصت سنت می فروشد[ترجمه ترگمان] شصت و هشت سنت می فروشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- They are paid by the hour.
[ترجمه نیما چوبین] آنها ساعتی حقوق ( پول ) می گیرند.|
[ترجمه گوگل] ساعتی حقوق می گیرند[ترجمه ترگمان] تا یک ساعت دیگر پول می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
قید ( adverb )
• (1) تعریف: used in comparisons to show that two things happen simultaneously.
- The older I get the more forgetful I become.
[ترجمه نیما چوبین] هرچی بزرگ تر میشم، فراموشکارتر می شم!|
[ترجمه گوگل] هر چه بزرگتر می شوم فراموشکارتر می شوم[ترجمه ترگمان] هرچه بزرگ تر می شوم، forgetful می شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: used in comparative statements to show relative degree.
- He went on a diet and looks the better for it.
[ترجمه سودا] او رژیم گرفت و بنظر میرسد بهتر است|
[ترجمه گوگل] او رژیم گرفت و برای آن بهتر به نظر می رسد[ترجمه ترگمان] رژیم گرفت و بهتر به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: used before a superlative to indicate the thing or object so described.
- She is the smartest child in the class.
[ترجمه گوگل] او باهوش ترین بچه کلاس است
[ترجمه ترگمان] او باهوش ترین کودک در کلاس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او باهوش ترین کودک در کلاس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید