rift

/ˈrɪft//rɪft/

معنی: خراش، دریدگی، چاک، بریدگی، برش دادن، چاک دادن، شکافتن، بریدن
معانی دیگر: شکاف، ترک، (در روابط دوستانه) اختلاف، جدایی، دو دستگی، نفاق، تفرقه، (زمین شناسی) گسل، (محل کم عمق و سنگلاخ و پر شیب رودخانه) تنداب، تندابگاه، شکاف دهنده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a crack or fissure made by breaking, splitting, or separating.
مترادف: chink, cleft, fissure, fracture, gap
مشابه: rent, rip

(2) تعریف: a break in social relations, because of a difference of opinion, quarrel, or the like; breach.
مترادف: breach, breakup, rent, rupture, split
مشابه: break, chasm, gulf

- An argument over their sons' achievements caused a rift between the two brothers that lasted for years.
[ترجمه کامیاب] دلایل منطقی بر سر دست اوردهای دو پسران سبب ایجاداختلاف شد که سالها طول کشید.
|
[ترجمه گوگل] مشاجره بر سر دستاوردهای پسرانشان باعث اختلاف بین دو برادر شد که سال ها ادامه داشت
[ترجمه ترگمان] بحث بر سر دستاوردهای پسرانشان باعث ایجاد شکاف بین دو برادر شد که سال ها طول کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: a geological fault, or a valley along a fault.
مترادف: chasm, fault
فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: rifts, rifting, rifted
• : تعریف: to split or break apart.
مترادف: break, cleave, fissure, fracture, gap, split

جمله های نمونه

1. a rift in the ice covering the lake
یک ترک بریخ روی دریاچه

2. i tried to heal the rift between those two brothers
کوشیدم که اختلاف میان آن دو برادر را فیصله بدهم.

3. the fin spring gushes from a rift in a huge rock
چشمه ی فین (در کاشان) از یک شکاف در یک صخره ی عظیم بیرون می جوشد.

4. The sun appeared through a rift in the clouds.
[ترجمه گوگل]خورشید از میان شکافی در ابرها ظاهر شد
[ترجمه ترگمان]خورشید در میان شکافی در میان ابرها ظاهر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The stream had cut a deep rift in the rock.
[ترجمه زباری] جریان آب رودخانه باعث ایجاد شکافی در صخره شده است.
|
[ترجمه گوگل]نهر شکاف عمیقی در صخره ایجاد کرده بود
[ترجمه ترگمان]رودخانه شکاف عمیقی در صخره ایجاد کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His actions only deepened the rift between himself and the majority of Congress.
[ترجمه مریم سالک زمانی] اقداماتش فقط به افزایش اختلافش با اکثریت اعضای کنگره انجامید.
|
[ترجمه زباری] اقدامات او تنها موجب تشدید اختلافاتش با عمده اعضای مجلس گردید.
|
[ترجمه گوگل]اقدامات او تنها شکاف بین او و اکثریت کنگره را عمیق تر کرد
[ترجمه ترگمان]اقدامات او تنها شکاف بین خود و اکثریت کنگره را عمیق تر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Efforts to heal the rift between the two countries have failed.
[ترجمه زباری] تلاش ها برای بهبود اختلافات میان این دو کشور ناموفق بود.
|
[ترجمه گوگل]تلاش ها برای بهبود شکاف بین دو کشور شکست خورده است
[ترجمه ترگمان]تلاش ها برای التیام شکاف بین دو کشور شکست خورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There seems to be a rift between party headquarters and Downing Street.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد اختلافی بین دفتر مرکزی حزب و خیابان داونینگ وجود دارد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که شکاف بین دفاتر مرکزی حزب و خیابان داونینگ وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He was anxious to mend the rift between the two men.
[ترجمه زباری] وی برای بهبود اختلاف بین آن دو مرد هیجان زده بود.
|
[ترجمه learner] او مضطرب بود که اختلاف بین دو مرد را اصلاح کند
|
[ترجمه گوگل]او مشتاق بود که شکاف بین دو مرد را اصلاح کند
[ترجمه ترگمان]او نگران بود که شکاف میان دو مرد را جبران کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The interview reflected a growing rift between the President and the government.
[ترجمه گوگل]این مصاحبه منعکس کننده شکاف فزاینده بین رئیس جمهور و دولت بود
[ترجمه ترگمان]این مصاحبه نشان دهنده شکاف فزاینده بین رئیس جمهور و دولت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A spokesman dismissed any suggestion of a boardroom rift.
[ترجمه گوگل]یک سخنگوی هر پیشنهادی مبنی بر اختلاف در اتاق هیئت مدیره را رد کرد
[ترجمه ترگمان]یک سخنگو هر گونه پیشنهاد ایجاد شکاف هیات مدیره را رد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She was never able to heal the rift between herself and her father.
[ترجمه گوگل]او هرگز نتوانست شکاف بین خود و پدرش را التیام بخشد
[ترجمه ترگمان]هرگز نتوانسته بود شکاف بین خودش و پدرش را درمان کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The rift between the two younger men never healed.
[ترجمه گوگل]شکاف بین دو مرد جوان تر هرگز بهبود نیافت
[ترجمه ترگمان]شکافی بین دو مرد جوان تر هرگز شفا پیدا نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A rift had opened up within the party.
[ترجمه گوگل]شکافی در درون حزب ایجاد شده بود
[ترجمه ترگمان]شکافی درون حزب باز شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خراش (اسم)
abrasion, attrition, scratch, scrape, scuff, graze, rift, chafe, chap, scab, scotch

دریدگی (اسم)
rift, abscission, screed, laceration

چاک (اسم)
cut, rift, incision, slashing, scissor, tear, split, chink, slot, slit, slash, suture, fissure, kerf, rip, hack, scotch, interstice, stoma

بریدگی (اسم)
cut, rift, gash, notch, slit, jag, kerf, scission

برش دادن (فعل)
cut, rift, section, cut out

چاک دادن (فعل)
rift, strip, tear, slit, incise, slash, kerf, scotch, unseam

شکافتن (فعل)
fracture, rift, dispart, excise, split, rive, pierce, chink, slot, cleave, hackle, slit, fission, rip

بریدن (فعل)
chop, truncate, dock, cut off, cut, intercept, carve, rift, slice, flick, amputate, sliver, cut back, haggle, knife, shred, gash, engrave, whittle, incise, shear, mangle, raze, hack, exsect, hew, lancinate, resect, scarp, sever, skive, stump, sunder

تخصصی

[عمران و معماری] پارگی - شکاف - ترک مویین
[نساجی] پارگی - شکاف
[] اک(دالان با دیواره های موازی و مستقیم)

انگلیسی به انگلیسی

• split, cleft, fissure, crevice; break in friendly relations; disagreement that causes a break in friendly relations
burst open, split, cleave
a rift between friends or colleagues is something such as a difference of opinion, which stops them from having a good relationship.
a rift is also a split that appears in the ground.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: A serious break in friendly relations or a division 🕊️
🔍 مترادف: Split
✅ مثال: The rift between the two friends grew wider as they continued to argue
rift among
اختلاف میان. . .
۱. شکاف. ۲. اختلاف. نفاق
مثال:
You have caused a rift among the children of Israel
تو سبب شکاف و اختلاف در بین بنی اسرائیل شده ای.
�فَرَّقْتَ بَیْنَ بَنِی إِسْرَائِیلَ�
کافت، ریفت، شکاف، درز اصلی، شکاف عمیق بین قاره ای، شکستگی
NOUN
( در روابط دوستانه ) اختلاف - جدایی - انشقاق
e. g.
Are Houthi Red Sea attacks hurting Israel and disrupting global trade?
. . .
The Houthis attack ships in one of the busiest maritime routes as they demand Israel to end its brutal war in Gaza.
...
[مشاهده متن کامل]

. . .
Earlier this year, Saudi Arabia agreed with Tehran, a close Houthi ally, to restore formal diplomatic ties after a seven - year rift.

انشقاق
بریدگی ، شکاف ، چاک
شکاف
The rift has come up between those spouses in that fucking party.
a large crack in the ground or in rock
شکاف بزرگ در زمین یا سنگ
کافت یا ریفت در زمین شناسی به محدوده ای خطی گفته می شود که در آن پوسته زمین و سنگ کره از هم دور می شوند و نمونه ای از زمین ساخت کششی به شمار می رود.
The stream had cut a deep rift in the rock.
rift
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/rift
rift ( زمین‏شناسی )
واژه مصوب: کافت 2
تعریف: ناوه‏ای باریک و دراز که با گسل های عادی محصور شده باشد و دو طرف آن از هم دور شود
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس