misrepresentation


اشتباه کاری، نمایش غیر واقعی

جمله های نمونه

1. I never saw such a glaring example of misrepresentation.
[ترجمه مریم حیدری] توصیف خلاق واقعی
|
[ترجمه علی ماشا اله زاده] هرگز چنین "تحریف واقعیت" خیره کننده ای را ندیده بودم
|
[ترجمه گوگل]من هرگز چنین نمونه آشکاری از ارائه نادرست ندیدم
[ترجمه ترگمان]من هیچ وقت چنین نمونه ای از اشتباه را ندیده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The documentary was a misrepresentation of the truth and bore little resemblance to actual events.
[ترجمه گوگل]این مستند بیان نادرستی از حقیقت بود و شباهت کمی به وقایع واقعی داشت
[ترجمه ترگمان]این مستند جعلی بود و شباهت اندکی به وقایع واقعی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The MP laughed off the remarks as media misrepresentation.
[ترجمه گوگل]این نماینده مجلس این سخنان را به خنده خواند و آن را نادرست رسانه ای دانست
[ترجمه ترگمان]نماینده مجلس این اظهارات را به عنوان ارائه اطلاعات نادرست رسانه ای به سخره گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I wish to point out your misrepresentation of the facts.
[ترجمه اسامه یعقوبی] توصیف خلاف واقعیت
|
[ترجمه گوگل]من می خواهم به بیان نادرست شما از حقایق اشاره کنم
[ترجمه ترگمان]می خواهم تعبیر نادرستی درباره حقایق را به شما نشان دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Rescission is one remedy available for misrepresentation under the Misrepresentation Act 196 s
[ترجمه گوگل]لغو یکی از راه‌حل‌های موجود برای ارائه نادرست بر اساس قانون نادرست 196 است
[ترجمه ترگمان]rescission یک روش درمانی برای ارائه اطلاعات نادرست تحت قانون misrepresentation است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A misrepresentation or misdescription could result in the landlord being unable to enforce the terms of the agreement.
[ترجمه گوگل]ارائه نادرست یا توصیف نادرست می تواند منجر به ناتوانی صاحبخانه در اجرای شرایط توافق شود
[ترجمه ترگمان]یک ارائه اطلاعات نادرست یا نادرست می تواند منجر به این شود که صاحبخانه قادر به اجرای مفاد قرارداد نباشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. By that misrepresentation the accused obtained both property and a pecuniary advantage.
[ترجمه گوگل]با آن اظهارات نادرست، متهم هم دارایی و هم یک مزیت مالی به دست آورد
[ترجمه ترگمان]با ارائه اطلاعات نادرست، این متهم هر دو دارایی و سود مالی را به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It was held that the seller made a misrepresentation.
[ترجمه گوگل]اعلام شد که فروشنده اظهارنظر نادرستی کرده است
[ترجمه ترگمان]نوشته شده بود که فروشنده ارائه اطلاعات نادرست کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. a long and elaborate misrepresentation.
[ترجمه گوگل]یک تفسیر غلط طولانی و مفصل
[ترجمه ترگمان]یک اشتباه بلند و استادانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The vitiating feature was undue influence or misrepresentation on the part of the debtor unknown to the creditor.
[ترجمه گوگل]ویژگی مخرب نفوذ ناروا یا ارائه نادرست از جانب بدهکار ناشناخته برای طلبکار بود
[ترجمه ترگمان]ویژگی vitiating تاثیر بی مورد و یا اطلاعات نادرست در بخشی از بدهکار بدهکار به بستانکار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A statement is not an actionable misrepresentation unless it induced the other party to enter the contract.
[ترجمه گوگل]بیانیه یک اظهارنظر نادرست قابل اقدام نیست مگر اینکه طرف مقابل را وادار به ورود به قرارداد کند
[ترجمه ترگمان]یک عبارت ارائه اطلاعات نادرست قابل اجرا نیست مگر اینکه طرف دیگر را ترغیب کند که قرارداد را وارد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I understand that any misrepresentation of information may result in revoking acceptance or terminating my enrolment.
[ترجمه گوگل]من می دانم که هرگونه ارائه نادرست اطلاعات ممکن است منجر به لغو پذیرش یا خاتمه ثبت نام من شود
[ترجمه ترگمان]من درک می کنم که هرگونه اطلاعات نادرست درباره اطلاعات ممکن است منجر به لغو پذیرش یا پایان دادن ثبت نام من شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Under - representation and misrepresentation are two forms of discrimination against ethnic minorities in Canadian media.
[ترجمه گوگل]کم‌نمایندگی و ارائه نادرست دو نوع تبعیض علیه اقلیت‌های قومی در رسانه‌های کانادایی است
[ترجمه ترگمان]تحت نمایش و ارائه اطلاعات نادرست، دو نوع تبعیض علیه اقلیت های نژادی در رسانه های کانادا وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This Policy shall be voidable misrepresentation, misdescription or non - disclosure in any material particular.
[ترجمه گوگل]این خط‌مشی عبارت است از ارائه نادرست، توصیف نادرست یا عدم افشای هر ماده خاص
[ترجمه ترگمان]این سیاست باید ارائه اطلاعات نادرست، صریح یا غیر افشا در هر چیز خاص باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حقوق] تدلیس، قلب واقعیت، القاء شبهه

انگلیسی به انگلیسی

• inaccurate or distorted description

پیشنهاد کاربران

ارائه نادرست
وارونه نمایی
غیرواقعی
کژ بازنمایی
از نظر حقوقی به معنای" تدلیس" است
تدلیس به انواع خاصی از اظهارات گمراه کننده که به وسیله اشخاص ممکن است به انعقاد یک قرار داد اغواء شوند اشاره دارد.
تدلیس ، تبلیس
بدنمایی
قلب واقعیت
تحریف واقعیت
تدلیس
در مباحث حقوقی
بازنمایی نادرست
اشتباهات، تحریفات
تحریف
حقوقی :
تدلیس

تدلیس ( حقوق )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس