Stop trying
Reach 2
Give up{ترک کردن}
HE WANTS TO GOVE UP CIGAR
اون مرد می خواهد سیگار ور ترک کند
فعل give up از نوع حرکتیه؟ ( action verb )
عبارت "give up" به معنای تسلیم شدن، واگذار کردن، پیوستن به کاری را که قبلاً درگیر بودند رها کردن، یا ترک کردن است. این عبارت در موارد مختلف به کار می رود و می تواند به معنای تسلیم شدن در یک موقعیت دشوار، قطع کردن یا پایان دادن به یک فعالیت، عدم ادامه دادن به یک هدف یا آرزو، ترک کردن یک رابطه و غیره باشد.
... [مشاهده متن کامل]
برای مثال، اگر شخصی به شما بگوید "I'm not making any progress in my career. I think I'm going to give up, " به این معنی است که او در حال حاضر نتوانسته است در حرکت به سمت پیشرفت در حرفه اش پیشرفت کند و قصد دارد از آن دست بکشد و دیگر تلاش نکند.
همچنین، عبارت "give up" می تواند در مواردی مثل تسلیم شدن در یک مسابقه یا رقابت، ترک کردن رفتارهای مخرب یا مضر، تسلیم شدن در برابر یک مشکل بزرگ و غیره استفاده شود.
در کل، "give up" به ترک کردن یا تسلیم شدن به معنایی از تلاش، هدف یا آرزو اشاره دارد.
give up: ترک کردن
give back: پس دادن
give up: پس دادن
به معنی " کات کردن و پایان دادن به رابطه " هم به کار میره
I know it's really difficult but you should give her up
Give up فعل امری است با معنی ( جا بزن ) . Don't give up یعنی جا نزن
ولی اگه بخوایم Giving up رو با چند مثال معنی کنیم میشه متن زیر :
۱. دست کشیدن از - انصراف دادن - ترک کردن - خارج شدن - تسلیم شدن
... [مشاهده متن کامل]
۲. بخشیدن - در اختیار کسی قرار دادن - اعطا کردن
۳. چشم پوشی کردن ( از کار بد و خطای شما )
1. Don't give up, never : هرگز جا نزن ( تسلیم نشو ؛ قوی بمون )
2. the act of giving up something that you want to keep especially in order to get or do something else or to help someone : این تعریف واژه ی Sacrifice هست که میگه : عمل بخشیدن/اعطا کردن/کنار گذاشتن چیزی که می خواهید آن را حفظ کنید ( زیرا برای شما ارزشمند است ) یا هدف محقق سازی کاری و هدفی دیگر یا لخاطر کمک به دیگران
مترادف surrender
تسلیم شدن
واگذاری
4 - stop trying
ترک کردن، کنار ذاشتن
ترک کردن، رها کردن، دست برداشتن
استعفا دادان
Stop trying
پا پس کشیدن
منصرف شدن
ترک کردن. رها کردن. کنار گذاشتن
کنار گذاشتن، واگذار کردن
relinquish something to somebody
نا امیدشدن . دست از کاری کشیدن
Stop trying
Reach 2
IRAN LANGUAGE INSTITUTE
To stop trying to do something 🙃
To stop doing sth, especially sth that you do regularly
2. To stop trying to do sth
جا زدن
لذت بردن😚
With out hope or confidence
کانون ایران، Reach 3
دست برداشتن
give up on =تسلیم شدن
تسلیم شدن
مثال:👇🏻
It is a victory after every defeat, so do not give up
بعد از هر شکست یک پیروزی است, پس تسلیم نشو
دلسرد شدن نا امید شدن
اگه دوست داشتید لایک کنید
بی خیال شدن
دست برداشتن
گذشتن از چیزی یا کسی
بخشیدن و دادن جای خود یا چیزی به دیگری،
.
تسلیم و نا امیدشدن
.
پا پس کشیدن
Stop trying
It’s in reach 2
Iran language institute
Unit 8
Supplementary book
Part A
produce something like heat
جا زدن ، بیخیال شدن ، تسلیم شدن
( Verb )
stop trying
تسلیم کردن، منصرف شدن ، دست برداشتن از
کانون زبان ایران
give up = نا امید شدن
تو کانون زبان Reach 3 میشه 👇
Stop trying to do something
راستی لایک فراموش نشه
تو کانون زبان ایران ریچ سه میشه نا امید شدن از انجام دوباره اون کار
Stop trying to do something
کنار کشیدن تسلیم شدن پا پس کشیدن
E. g. It's a big step giving up your job and moving halfway across the world
Stop
تسلیم شدن، قبول کردن شکست
Admit defeat
مأیوس ول کردن ناتوان ترک کردن شکست خوردن
جا زدن؛ دست از کار کشیدن
تحویل دادن
واگذار کردن، وانهادن ( از چیزی که مال خودمان هست بگذریم )
در فوتبال گل خوردن we would have given up more goals if it was not Bravand اگر بیراوند نبود گل های بیشتری می خوردیم
Stop trying
دست از تلاش برداشتن
منصرف شدن
تسلیم شدن
🙂
فکر چیزی را از سر بیرون بردن
I give up some think.
صبر کردن . . . 👊 ، تسلیم شدن . . . ✋
ترک کردن چیزی، دست برداشتن از انجام چیزی
stop trying
تسلیم شدن
ادامه ندادن و پا پس کشیدن
never give up
هرگز تسلیم نشو
In ili
In Reach2:stop trying
In Reach3:stop trying to do something
هردو به معنی دست کشیدن از کاری یا چیزی است
Example: Don't give up when you are able to fly and to dream
&
I will never give up
جمله:sometimes it is in peopels best interes to give up some things
معنی:گاهی وقت ها دست برداشتن از بعضی کارها به سود آدم هاست
در کتاب کانون زبان
Reach2
Stop or hold some thing that is moving
ول کردن
دست کشیدن یا نا امید شدن
معنی:
تسلیم شدن، دست کشیدن
تعریف:
Stop trying
مثال:
Dont give up
معنی:
تسلیم نشو
کنار کشیدن
از دست دادن
بیخیال، ولش کن
Stop trying to do something
بعنی تسلیم شدن یا همان نا امید شدن مخالفش هم می شه dont give up یعنی تسلیم نشو یا نا امید نشو
ترک کردن
My uncle promises he will give up smoking
عمویم قول داد که سیگار کشیدن را ترک خواهد کرد
❔❔
ترک کردن
ول کردن
دادن، دراختیار گذاشتن
جنگ کردن
Stop trying to do sth
. Don't have any hope or motivation to do something
ول کردن کاری یا چیزی
تسلیم نشد
دست کشیدن از
. Stop trying to do some thing.
دست برداشتن از انجام کاری
تسلیم شدن از انجام کاری
پاپس کشیدن
و. . . 😱😔
دست کشیدن از چیزی
ترک کردن. تسلیم شدن
ترک کردن تسلیم شدن پا پس کشیدن 🎶
تسلیم شدن😍
چشم پوشی کردن
در مورد زمان به معنی صرف کردن است
مثال: thank you for the amount of time you have given up to help me.
معنی: ممنونم بابت وقتی که صرف کمک کردن به من کردی.
کم آوردن
Dont give up until your hearbeat does. . .
Means If you give some thing up , you stop doing it
Eating it, etc not other
استعفا دادن
رها کردن . ول کردن
تسلیم شدن
Stop trying to do something
منصرف و ناامید شدن
to abandon some task, goal or what one is planning to do
to stop doing sth in particular, often a habit
to doubt or remain skeptical of sb or sth
ترک کردن تسلیم کردن
Give up/cheer up
ول کردن _ رها کردن
دست ورداشتن از
فکر چیزی را از سر بیرون کردن
فکر چیزی را از سر بیرون کردن.
رها کردن
تسلیم شدن
Please mean the words
ول کردن کاری یا انجام ندادن کاری یا دست نگهداشتناز کاری که انجام میدهیم
Stop trying
تخصصی حقوق : ساقط کردن
relinquish
ترک کردن منصرف شدن
تسلیم شدن واگذار کردن، بیخیال شدن ، منصرف شدن
Never =تسلیم شدن
بیخیال شدن
از دست دادن
منصرف شدن
ترک کردن، تسلیم شدن
ناامید شدن
پا پس کشیدن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١٠)