get across

/gɛt əˈkrɔs//gɛt əˈkrɒs/

(معنی و غیره) رساندن، فهماندن، بیان کردن، 1- به وضوح بیان کردن، تفهیم کردن 2- فهمیدن، درک کردن

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to make understandable; make or become clear.
مترادف: clarify, elucidate, explain, explicate, illuminate, show
مشابه: communicate

- He got his point across.
[ترجمه تیمور بهرامی] منظورش را رساند
|
[ترجمه گوگل] او منظور خود را رساند
[ترجمه ترگمان] حرفش را تمام کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The point finally got across.
[ترجمه Sam] نکته در نهایت فهمیده شد
|
[ترجمه گوگل] بالاخره موضوع به گوش رسید
[ترجمه ترگمان] عاقبت به پایان رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. It's so much safer to get across the road at the traffic lights.
[ترجمه فرشاد] عبور کردن از خیابان در محل چراغ های راهنمایی بسیار امن تر است.
|
[ترجمه گوگل]عبور از جاده در چراغ راهنمایی بسیار ایمن تر است
[ترجمه ترگمان]خیلی امن تر است که از جاده عبور کنیم و از جاده عبور کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It won't be easy, but we'll get across the river somehow.
[ترجمه گوگل]کار آسانی نخواهد بود، اما ما به نوعی از رودخانه عبور خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]خیلی اسون نیست، اما یه جوری از رودخونه رد میشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The lights changed to red before I could get across.
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه بتونم از بین برم چراغ ها قرمز شدند
[ترجمه ترگمان]قبل از انکه بتوانم از آن رد شوم، نورها به سرخی تبدیل شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. To get across town, you can take the shuttle from Times Square to Grand Central.
[ترجمه گوگل]برای عبور از شهر، می‌توانید با شاتل از میدان تایمز به گراند سنترال بروید
[ترجمه ترگمان]برای رسیدن به شهر می توانید شاتل را از میدان تایمز به گرند سنترال ببرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The bridge was destroyed, so we couldn't get across.
[ترجمه گوگل]پل خراب شده بود و ما نتوانستیم از آن عبور کنیم
[ترجمه ترگمان]پل نابود شد، برای همین نتونستیم رد بشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. No ambulances had as yet managed to get across the river.
[ترجمه گوگل]هنوز هیچ آمبولانسی موفق به عبور از رودخانه نشده بود
[ترجمه ترگمان]هیچ ambulances هنوز نتوانسته بود از رودخانه عبور کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Your meaning didn't really get across.
[ترجمه آنیسا] منظور شما به درستی بیان نشد
|
[ترجمه R@M!N] منظورتون واقعا منتقل نشد
|
[ترجمه گوگل]منظور شما واقعاً قابل درک نبود
[ترجمه ترگمان]هدف شما واقعا از آن عبور نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Your thesis wouldn't get across if you used too many technical terms in it.
[ترجمه موشین] پایان نامه شما در صورت استفاده بیش از اندازه اصطلاحات فنی در آن، فهمیده نمیشود.
|
[ترجمه گوگل]اگر از اصطلاحات فنی بیش از حد در آن استفاده می کردید، پایان نامه شما قابل فهم نخواهد بود
[ترجمه ترگمان]اگر از واژه های فنی زیادی در این زمینه استفاده کردید، تز تان از آن دست نخواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Did your speech get across to the crowd?
[ترجمه نوشین] آیا سخنرانی شما برای جمعیت قابل فهم بود؟
|
[ترجمه گوگل]آیا سخنرانی شما به میان جمعیت رسید؟
[ترجمه ترگمان]سخنرانیت از میان جمعیت رد شد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She made a running dive to get across the crevasse.
[ترجمه گوگل]او برای عبور از شکاف شیرجه زد
[ترجمه ترگمان]او برای عبور از شکاف در حال دویدن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He hurried down to help us get across the river.
[ترجمه گوگل]او با عجله پایین آمد تا به ما کمک کند تا از رودخانه عبور کنیم
[ترجمه ترگمان]او به سرعت پایین آمد تا به ما کمک کند تا از رودخانه عبور کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Take care not to get across the director,he could have you dismissed.
[ترجمه گوگل]مواظب باش با کارگردان برخورد نکنی، او ممکن است تو را اخراج کند
[ترجمه ترگمان]مواظب باش که اون کارگردان رو رد کنی، اون می تونه تو رو اخراج کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. How are we going to get across the river?
[ترجمه گوگل]چگونه می خواهیم از رودخانه عبور کنیم؟
[ترجمه ترگمان]چطور می تونیم از رودخونه رد بشیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This is the message that we want to get across to the public.
[ترجمه گوگل]این پیامی است که می خواهیم به مردم برسانیم
[ترجمه ترگمان]این پیامی است که ما می خواهیم به مردم برسیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The bridge was destroyed so we couldn't get across the river.
[ترجمه گوگل]پل خراب شد و ما نتوانستیم از رودخانه عبور کنیم
[ترجمه ترگمان]پل نابود شد و ما نتونستیم از رودخانه عبور کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• go over, pass over, ford; be understood
make something understood; communicate something in a manner that is clear

پیشنهاد کاربران

communicate something clearly
. You can have brilliant ideas, but if you can’t get them across, your ideas won’t get you anywhere
شما می توانید ایده های درخشانی داشته باشید ، اما اگر نتوانید آنها را مطرح کنید ، ایده های شما به جایی نمی رسد.
get across =to convey, e. g. I've studied English for years, but I still have trouble getting my ideas across in a conversation.
get across
منظور رو خوب رسوندن
Understand: فهمیدن
Get across: فهماندن
عبورد کردن ، رد شدن ، گذر کردن
رساندن پیام یا معنی یا مفهوم خاصی به کسی
با وضاحت موضوع را رساندن
باعث عبور کسی شدن ( مثلا از مرز ) یا کمک به عبور کردن کسی کردن
دیکشنری کالینز:
to cross or cause or help to cross

Succeed in making sb understand sth
حالی کردن
شیر فهم کردن
گذر کردن، عبور کردن
رسوندن مفهوم
Oxford:
to be communicated or understood ; to succeed in communicating sth
فهماندن
The teacher got across the hard unit to students
انتقال دادن منظور ( بطور موفق ) – ارتباط برقرار کردن ( بطور موفق )
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Longman :
to succeed in communicating an idea or piece of information to someone, or to be communicated
...
[مشاهده متن کامل]

معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Merriam - Webster :
to become clear or convincing
to make clear or convincing
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین MACMILLAN :
to make people understand something
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Cambridge :
to manage to make someone understand or believe something

متوجه شدن
Understand
to manage to make someone understand or believe something

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)

بپرس